فهرست مطالب

نشریه زبان و زبان شناسی
پیاپی 15 (بهار و تابستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1392/01/29
  • تعداد عناوین: 10
|
  • حسین صافی صفحات 1-26
    متن داستانی، علاوه بر القای حال وهوای جهانی موهوم، تناسبی را نیز میان آن جهان خیالی و جهان واقع برمی انگیزد. انگیزش کلامی این گونه مناسبات هستی شناختی میان جهان داستان و زیست جهان پیرامون خواننده را در این جا به «بافت وابستگی گفتمان روایی» تعبیر کرده ام و برای تبیین آن، به کاربردشناسی یکی از نشانه های کلامی برجسته اش - یعنی ضمیر دوم شخص پرداخته ام. در آغاز این راه، پاره ای از مفاهیم روایت شناختی لازم برای تشریح بافت وابستگی داستان را معرفی کرده ام. سپس به ذکر پاره ای ملاحظات زبان شناختی درباره بافت وابستگی گفتمان روایی پرداخته ام. پس از مرور انواع عبارت های اشاری، با بررسی کارکرد ارجاعی ضمیر دوم شخص در نمونه هایی از گفتمان روایی، نشان داده ام که از این ضمیر به چندروش می توان برای وابستن جهان داستان به بافت بیرون از آن بهره گرفت، و ضمیر دوم شخص، امروزه در ادبیات داستانی ایران، افزون بر تنها کارکردی که زبان شناسان به طور سنتی برایش قایل بوده اند (شاخص گذاری مخاطب در بافت حاکم بر گفتگوهای شفاهی)، چه کارکردهایی یافته است. با شناسایی و بررسی این کارکردها سرانجام به این نتیجه رسیده ام که گاهی در داستان های نوین فارسی از ضمیر دوم شخص، نه برای تثبیت مرزهای هستی شناختی میان عوالم پندار و جهان واقع، که برای درهم ریختن این مراتب وجودی استفاده می شود.
    کلیدواژگان: روایت های دوم شخص فارسی، عبارت های اشاری، بافت درون داستانی، بافت فوق داستانی، بافت وابستگی
  • محمود بی جن خان، وحیده ابوالحسنی زاده صفحات 27-42
    زبان فارسی زبانی است با الگوی تکیه ثابت به طوری که تکیه واژگانی بر روی هجای آخر کلمه قرار می گیرد. وندهای تصریفی و اشتقاقی بعد از اضافه شدن به کلمه، بر تکیه کلمه تاثیرمی گذارند و تکیه کلمه را جذب می کنند. تنها موردی که از این قاعده تبعیت نمی کند پی بست هایی هستند که به میزبان خود اضافه می شوند. هدف از این مقاله ارائه شواهد واجی برای گنجاندن گروه واژه بست در نظام سلسله مراتب نوایی زبان فارسی امروز است. الگو های واجی که در تایید این ادعا استفاده شدند، فرایند حذف واکه پی بست در مرز تلاقی یک کلمه واجی و پی بست مختوم به واکه و گروه اضافه در گفتار محاوره ای است. نشان داده می شود که این الگوها در سطوح گروه واجی و کلمه واجی دیده نمی شود. همچنین مشاهده شد که الگوی آهنگ در کلماتی که دارای واژه بست هستند با الگوی آهنگ در کلماتی که همان واژه بست جزء ساخت واجی آنها محسوب می شود تفاوت ساختاری دارد.
    کلیدواژگان: واژه بست، کلمه واجی، گروه واژه بست، گروه واجی
  • مرضیه سادات رضوی نجف آبادی، ماندانا نوربخش صفحات 43-60
    واک داری یکی از مشخصه های تمایزدهنده در انفجاری های زبان فارسی است. با توجه به این که انفجاری ها در کدام یک از جایگاه های آغازی (cv)، میانی (vcv) و یا پایانی (vc) قرار بگیرند، ویژگی های صوت شناختی متفاوتی پیدا می کنند. مطالعات پیشین نشان داده اند که دو سرنخ صوت شناختی دیرش بست و دیرش واک در زمان بست در تمامی جایگاه ها ازجمله سرنخ های بالقوه تقابل واک داری به شمار می روند. دیرش واکه نیز از سرنخ های شناخته شده این تقابل در محیط (vc) است. مطالعه حاضر با هدف بررسی این سرنخ های بالقوه در ایجاد تمایز میان انسدادی های واک دار و بی واک در جایگاه پایانی کلمه صورت گرفته است. در این مطالعه با استفاده از نرم افزار پرات متغیر دیرش واکه ماقبل همخوان، دیرش بست و دیرش واک در زمان بست، در واژه های /سود/- /سوت/، /سوگ/- /سوک/ و /توب/- /توپ/ مورد بررسی قرار گرفته است. پس از تجزیه و تحلیل آماری به وسیله نرم افزار spss مشخص شد که هرسه متغیر فوق می توانند به عنوان سرنخ تمایز واک داری در جایگاه پایانی کلمه تاثیرگذار باشند.
    کلیدواژگان: انفجاری، تقابل واک داری، دیرش بست، دیرش واک، دیرش واکه، زبان فارسی
  • عباسعلی آهنگر، بتول اشرفی صفحات 61-82
    این مقاله به بررسی راهبردهای حفظ نوبت، به عنوان بخشی از راهبردهای نوبت گیری، در مکالمات دانش آموزان دختر دبیرستانی در بیرجند و هم چنین تاثیر موقعیت ارتباطی بر این راهبردها، درارتباط با: (1) هم سالان، (2) خانواده (خواهر بزرگ تر) و (3) دبیران می پردازد. برمبنای روش تحلیل مکالمه در این مقاله، نود دقیقه مکالمه طبیعی دونفره و رودررو در هریک از موقعیت های مذکور ضبط و مورد تحلیل واقع شده است. نتایج حاصل حاکی از این است که: وقفه های پرشده کمترین و وقفه های پرنشده بیشترین فراوانی و درصد را در هرسه موقعیت مورد مطالعه، به خود اختصاص داده اند، در موقعیت های ارتباط با هم سالان و خانواده، نشانه های گفتمانی و بازگویی ها تقریبا به طور یک سان به کار برده می شوند، بر خلاف دو موقعیت ارتباط با هم سالان و خانواده، در موقعیت ارتباط با دبیران، بازگویی ها بیشتر از نشانه های گفتمانی به کار می روند، انحراف معیار به دست آمده از درصد فراوانی راهبردهای حفظ نوبت در موقعیت های ارتباط با هم سالان، خانواده و دبیران نشان می دهد که پراکندگی داده ها در موقعیت ارتباط با هم سالان کمتر و در موقعیت ارتباط با دبیران از همه بیشتر است. به عبارت دیگر، داده ها در موقعیت ارتباط با هم سالان همگن تر و در موقعیت ارتباط با دبیران ناهمگن ترند.
    کلیدواژگان: نوبت، راهبردهای حفظ نوبت، وقفه پرشده، وقفه پرنشده، نشانه گفتمانی، بازگویی
  • ندا ازکیا، فرهاد ساسانی صفحات 83-104
    حرکت یکی از مفاهیم بنیادی در نظام شناختی بشر است. این مفهوم می تواند به گونه های مختلف در زبان ها بازنمایی شود. همین تفاوت در قالب بندی سازه های مفهومی حرکت، بنیاد نظریه الگو های واژگانی شدگی را شکل می دهد. این نظریه می تواند خانواده های زبانی را برپایه چگونگی ادغام سازه های رویداد حرکتی رده بندی کند. اما نارسایی هایی نیز در این رویکرد به چشم می خورد. پژوهش حاضر می کوشد پس از طرح این نارسایی ها، با توجه به زبان فارسی، راه حل هایی ارائه دهد. نتیجه حاکی از آن است که در تحلیل رویداد حرکت، دو رویکرد مجزا مدنظر است. نخست رویکرد کلی نگر، که صرفا سازه های مفهومی کانونی را در فعل حرکتی ادغام می کند و دوم رویکرد جزئی نگر، که در آن سازه های مفهومی پیرامونی نیز در ادغام در فعل حرکتی، موثر عمل می کنند.
    کلیدواژگان: حرکت، فعل حرکتی، ادغام، الگو های واژگانی شدگی، معنا شناسی شناختی
  • فاطمه عظیمی فرد صفحات 105-124
    امروزه رسانه ها به عنوان مجرای انتقال پیام به مخاطب، به یکی از مولفه های قدرت تبدیل شده اند. ازاین میان، رسانه تلویزیون کارکردهای گوناگونی دارد و ازنظر نشانه شناسی، متنی اجتماعی درنظر گرفته می شود، که مخاطبان بسیاری دارد. وجوه اطلاع رسانی، آموزشی، سرگرمی، هنری و تبلیغاتی ازجمله کارکردهای تلویزیون به عنوان رسانه ای است که یکی از اصلی ترین راه های ارتباطی بین دولت مردان و مخاطبان خوانده می شود. از زمان آغاز به کار تلویزیون، اخبار همواره جزو برنامه های پرمخاطب این رسانه بوده است. در این مقاله تلاش شده است نحوه خبررسانی در دو شبکه تلویزیونی بین المللی (شبکه خبر جمهوری اسلامی ایران و شبکه فرانسه زبان فرانس24) با بررسی برخی نشانه های زبانی از جمله نشانه هایی که قطعیت را در جمله نشان می دهند (مانند وجه قوی، کاربرد صفت و قید مطلق و عالی و جمله کوتاه)، در برابر عواملی که عدم قطعیت را نشان می دهند (مانند وجه ضعیف، کاربرد صفت و قید درجه بندی و جمله بلند) در کنار میزان کاربرد واژه های ارزشی و عوامل انسجامی بررسی شوند.
    کلیدواژگان: خبر تلویزیونی، رسانه، نشانه های زبانی
  • گیتی تاکی صفحات 125-138
    وندهای اشتقاقی می توانند به راه های مختلفی طبقه بندی شوند. برد (2001(با درنظرگرفتن تمایزات ذاتی، معنایی، دستوری و نقش های معنایی، طبقه بندی متفاوتی را نسبت به دیگران ارائه می دهد. در این مقاله سعی شده است براساس طبقه بندی برد، وندهای اشتقاقی فارسی به چهار گروه اشتقاق مشخصه ای، اشتقاق نقشی، اشتقاق انتقالی و اشتقاق بیانی طبقه بندی شوند و مشکلات و محدودیت های این نوع طبقه بندی در زبان فارسی به طور اجمال بررسی گردد. نتایج حاکی از این است که این طبقه بندی برای وندهای اشتقاقی فارسی جامع و مانع نیست. تعدادی از وندها در هیچ یک از این چهار گروه جای نمی گیرند و تعدادی از آن ها در چندین گروه جای می گیرند. برخی وندها نقش های متعدد دارند و برخی به چندین طبقه دستوری متعلق اند. بنابراین پیشنهاد افزودن حداقل سه طبقه دیگر، به طبقه بندی برد، معقول به نظر می رسد: اشتقاق شامل (برای وندهای قابل طبقه بندی در چند طبقه)، اشتقاق معنایی (برای وندهایی که فقط تغییر نقش ایجاد می کنند) و اشتقاق ارجاعی (برای آن هایی که فقط دامنه ارجاعی را تغییر می دهند).
    کلیدواژگان: وند اشتقاقی، اشتقاق مشخصه ای، اشتقاق نقشی، اشتقاق انتقالی، اشتقاق بیانی
|
  • Hossein Safi Pirlooje Pages 1-26
    Making a story world, narrative texts also contextualize it in the real world. Such an ontological projection, called in this article the context dependency of narrative discourse, is the topic of the present pragmatic study which examines second person pronoun as one of the most significant linguistic features of narrative texts. First a number of narratological concepts required for the pragmatics of narrative texts are discussed. Then, some specific linguistic insights about deictic expressions are studied in 2nd-person sample narratives. Based on the results of the study, five referring functions are recognized for 2nd-person pronouns particularly used in Persian to put literary fictions in their wider readerly contexts. This article, in a more explicit term, concludes that in addition to their only application ever known to linguists (i.e. addressing the participants in face to face conversations), 2nd-person pronouns are applied in Persian contemporary narratives for undermining -rather than underlining- the ontological boundaries between the real and the fictive.
    Keywords: 2nd, person narratives, deictic expressions, diegetic context, extradiegetic context, context dependency
  • Mahmood Bijankhan, Vahideh Abolhasanizadeh Pages 27-42
    Persian locates stress on the last syllable of a phonological / lexical word. Inflectional and derivational suffixes absorb stress after annexing to the end of words. Enclitics behave in an exceptional manner to this rule, i.e. stress location remains at the end of words. The purpose of this article is to posit phonological evidences for inclusion of clitic group in the present-day Persian prosodic hierarchy. Evidences include vowel deletion of enclitics when host ends to a vowel and also Ezafe vowel /e/ deletion in colloquial Persian. Such pattern is not seen at the levels of phonological word and phonological phrase. In addition, intonational pattern of a host plus enclitic and intonational pattern of a phonological word ending to an enclitic are structurally different.
    Keywords: Clitic, Phonological word, Clitic group, Phonological phrase
  • Marziyeh Sadat Razavi, Mandana Nurbakhsh Pages 43-60
    Among stop consonants, voice is considered to be one of the distinctive features (Samareh, 1385:25). According to their position in one of the initial, medial or final position, they will get different acoustic properties. Previous studies show that among many acoustic cues to voicing, closure duration and closure voicing are present in all contexts including final position. Meanwhile, it has been documented than vowel duration is one of the main acoustic cues to voicing in VC position. This article examines the distinctive role of these acoustic cues among voiced and voiceless Persian plosives in word final position. Subjects read test words: /συδ//sut/, /suγ//suk/and /tub//tup/ each in the middle of a containing sentence. PRAAT software was used for the acoustical measurements and SPSS software was applied for the statistical analysis. Our measurements revealed that vowel duration, closure duration and closure voicing each can distinguish voicing categories for the test words and can be regarded as the potential acoustic cue to voicing in word final position.
    Keywords: plosives, voicing contrast, vowel duration, closure duration, closure voicing, Persian
  • Abbas Ali Ahangar, Batool Ashrafi Pages 61-82
    This article studies the turn-holding strategies –as a part of turn-taking strategies– in the conversation of high school girls in Birjand and the effect of communicative situation on these strategies in communication with (1) peers, (2) families (older sisters) and (3) teachers. The findings of this study show that: (a) in all examined situations filled and unfilled pauses have the lowest and the highest rates among turn-holding strategies respectively; (b) in communication with peers and families, discourse markers and reiterations are almost used similarly; (c) comparing with the other two situations, in communication with teachers, reiterations are used more than discourse markers; (d) obtained standard derivations of frequency percentages of turn-holding strategies in the examined situations, the standard derivation of frequency percentages shows that dispersion of data is lowest in communication with peers and highest in communication with teachers. In other words, communication with peers and teachers are the most homogenous and the most heterogeneous data respectively.
    Keywords: turn, turn, holding strategies, filled pause, unfilled pause, discourse marker, reiteration
  • Neda Azkiya, Farhad Sasani Pages 83-104
    Motion is considered as a fundamental concept in human cognitive system which could be represented in languages differently.Such diversity forms the basis of the lexicalization pattern theory, identified by Leonard Talmy. Based on the conflation of the conceptual elements, this theory is able to define and classify language families. However, it suffers from some inadequacies. The present paper is going to explain these deficiencies, and present some solutions. The results of the study show that there are two different approaches to the motion event: 1- wide approach, which merely conflates main conceptual elements in the verb; 2- narrow approach, which conflates peripheral constituent elements in the verb as well.
    Keywords: motion, motion verb, conflation, lexicalization patterns, cognitive semantics
  • Fatemeh Azimifard Pages 105-124
    Media, as a powerful component of the society, transmits messages to the audiences. Among all types of Media, TV has various functions and in terms of semiotics, is a social text. Television as a main communication channel between politicians and audiences has different functions such as information, education, entertainment, art and advertising. From the beginning, TV News has always had large audiences. The present paper is an attempt to investigate the application of different linguistic signs (naming, cohesion devices, and modality) in news text by analyzing two international channels (france24 & IRINN).
    Keywords: linguistic signs, certainty, medium, TV News
  • Giti Taki Pages 125-138
    There are different ways to classify derivational affixes. This article investigates Persian derivational affixes according to the classification presented by Beard (2001). His classification is different from others in considering the affixes’ features, semantic functions, and grammatical changes. The problems and the limitations of this classification in Persian are also discussed here. Moreover, based on Beard’s theory on derivational head (which suggests that if affixes are lexical items selected for phrase structures, they should be served as heads), the derivational head in Persian is discussed together with the inadequacy of this theory. To overcome some of these shortcomings, the present study suggests at least three additional classes of derivation: Archi derivation (including several classes), semantic derivation (changing just the function) and referent derivation (changing just the reference).
    Keywords: derivational affix, featural, functional, transpositional, expressive derivation, derivational head