فهرست مطالب
مجله زبان و ادبیات فارسی
پیاپی 75 (پاییز و زمستان 1392)
- تاریخ انتشار: 1392/12/09
- تعداد عناوین: 7
-
-
صفحات 7-16بعضی کاتبان نسخه های خطی دیوان حافظ و ازآن جمله کاتبان سده نهم هجری در امر کتابت به سبب شتاب کاری یا بی اهمیت دانستن نقطه درقالب کلمه، در قید نقطه در جای صحیح آن تسامح کرده اند یا آن را از قلم انداخته اند.
برای مصحح دیوان حافظ به ویژه هنگام استناد به ضبط نسخه های خطی این اشکال پیش می آید که کلمه ای را که فرضا نقطه حرف اول آن ساقط است نه می توان در ردیف نسخه هایی منظور کرد که در آن موضع یک فعل مثبت کتابت کرده اند و نه جزء آن گروهی که آن کلمه در آن نسخه ها معرف یک فعل منفی است.
درضمن سه نمونه ای که در این مقاله مطرح شده است، مشخص می شود که مصححان دیوان حافظ نتوانسته اند با پذیرش معنی و تفسیری معین از بعضی ابیات حافظ در کتابت آن کلمه محل اختلاف نیز به توافق برسند. مسئله انس و عادت با یک قرائت خاص یا جانبداری از متن یا یک چاپ ویژه، مانع از آن شده است که چنین توافقی ایجاد شود.
کلیدواژگان: حافظ، دگرسانی های دیوان حافظ، نقطه محذوف در نسخ خطی -
صفحات 17-45رمان شوهر آهوخانم، اثر علی محمد افغانی، هم از نظر شخصیت پردازی و هم از لحاظ بیان مسائل اجتماعی اثری پرحرکت، ممتاز و بالقوه و انعکاس واقعیت های جامعه است. در میان آثار افغانی، این رمان به دلیل توانایی اش در ارائه مسائل ویژه ای از جامعه، در ادبیات داستانی ایران جایگاه و هویت معینی یافته است. وجود مهم ترین مولفه های مکتب رئالیسم در رمان شوهر آهوخانم نشان دهنده تاثیرپذیری نویسنده این رمان از اصول و جنبه های مختلف آن مکتب است. کثرت شاخصه ها و جنبه های رئالیستی در این رمان بلند گویای این نکته است که سبک و شیوه غالب نویسنده در پرداخت عناصر داستان رئالیستی است. افغانی کوشیده است ماجراها، شخصیت ها و عناصر داستانش با اصول مکتب رئالیسم منطبق باشد و با استفاده از تجارب و مشاهدات عینی خود به «واقعیت نمایی» داستان دست یابد. نویسنده با ساختن شخصیت ها و بیان دقیق رخدادهای اجتماعی، آیینه تمام نمایی فراروی خواننده می نهد تا بدان وسیله به رویدادها و معضلات جامعه خویش بنگرد. ازاین رو، سعی نگارندگان این جستار بر این است تا با تکیه بر شاخصه های رئالیستی این اثر به تحلیل وقایع اجتماعی بپردازند و زوایای پنهان این وقایع را بازنمایندکلیدواژگان: واقع گرایی، رئالیسم، وقایع اجتماعی، رمان، شوهر آهوخانم، علی محمد افغانی
-
صفحات 47-76کانون روایت در تحلیل شگردهایی که داستان پرداز در خلق داستان های خود از آن ها بهره می گیرد اهمیت فراوان دارد. زاویه دید، با درنظرگرفتن بسط معنایی خود در روایات مدرن، منظری است ویژه که راوی به یاری آن مولفه های زمانی مکانی، شناختی عاطفی و ایدئولوژیکی جهان داستانش را شکل می دهد و گاه با تغییر و ایجاد تنوع در زاویه های دید و عرضه دیدگاه های گوناگون، مخاطب را به خوانش متن فرامی خواند و درنتیجه تعامل میان راوی، شخصیت و خواننده، داستان روندی پویا می یابد. در داستان «رزم رستم و اسفندیار» راوی با بهره گیری از کانون های گوناگون و متغیر روایی، صحنه ها، حوادث، شخصیت ها، کنش ها، اندیشه ها و احساسات درونی و برونی آنان را به زیبایی و هنرمندانه دربرابر دیدگان ما به تصویر می کشد و با غیاب و حضور خود در پاره های داستان و درهم آمیختن دو شیوه نقل و نمایش، مخاطب را به حضور، ارزش گذاری و قضاوت فرامی خواند. گاه با روایت داستان از دریچه دید شخصیت ها، بر القاء موثر و صمیمانه داستان می افزاید و از کانون بدون راوی یا از زبان شخصیت ها به بیان آموزه ها و جهان نگری ویژه خود می پردازد و درنتیجه زمینه برای طرح و تلاقی آرای گونه گون فراهم می آید و از این منظر روایت با بسیاری از روایات مدرن امروزی برابری می کند. تحلیل گوشه هایی از این داستان می تواند نبوغ فردوسی را در خلق این شاهکار جهانی به نمایش بگذارد.
کلیدواژگان: کانونی سازی، ژنت، داستان پردازی، فردوسی، رزم رستم و اسفندیار -
صفحات 77-96در این مقاله دو نوع رویکرد نقدی معرفی و سپس نمونه هایی از این دو در ادبیات زمان مشروطه انتخاب و بررسی شده است. هدف این مقاله بررسی زمینه های نقدی در دوران مشروطه بود که در تاریخ ایران نقطه عطفی در گذار از سنت به مدرنیته محسوب می شود. رویکرد نخست، نقد درون گروهی، نوعی نقد است که در میان اعضای یک تشکل اتفاق می افتد؛ رویکرد دوم، نقد برون گروهی، نیز نوعی نقد است که در میان اعضای دو گروه متفاوت انجام می شود. تفاوت این دو نوع رویکرد در روش، وضعیتی کلی را از بسترهای نقد در دوران تحت مطالعه به دست می دهد. نمونه ای که برای نوع نخست انتخاب شده است، انجمن دانشکده و دو عضوش محمدتقی بهار و عباس اقبال آشتیانی است. این گروه نماینده اندیشه نئوکلاسیسیسم است. نمونه نوع دوم انجمن دانشکده و در راس آن بهار و مجله تجدد تبریز و تقی رفعت است که در آن گروه اخیر نماینده اندیشه رمانتیسم انقلابی است. روش انجام کار تحلیل مستقیم متون است. تحلیل مفاد دو نوع نقد بیان شده نشان داده است که در نقد درون گروهی در دوران مشروطه، برخورد ملایم تری نسبت به نوع برون گروهی رخ داده است و گاه تعصبات شخصی در روند انتقاد تاثیرگذار بوده است. در نوع اول، تفاوت در سلیقه و در نوع دوم، تفاوت در بنیان فکری مطرح بوده است. درصورتی که حرکت هایی این چنینی به جریان تبدیل می شدند، در روند نقد ادبیات و گسترش فضای انتقادی مثمر ثمر بودند، اما این دو حرکت به تدریج متوقف شدند. از سوی دیگر نقد برون گروهی به مثابه تقابل نئوکلاسیسیسم و رمانتیسم در ایران استکلیدواژگان: نقد درون گروهی، نقد برون گروهی، انجمن دانشکده، بهار، اقبال آشتیانی، روزنامه تجدد، تقی رفعت
-
صفحات 97-109دقایق الشعر ازجمله کتاب های فارسی در حوزه بلاغت است که در سده هشتم هجری تالیف شده است. این کتاب را پیشتر محمدکاظم امام منتشر کرده است. با بررسی دست نویس های موجود این کتاب، تحریری تازه از آن یافت شد که حاوی اختلافات و اضافاتی مهم نسبت به صورت چاپی آن است. در این جستار با بررسی تفاوت های تبارشناختی دست نویس های این کتاب و با استفاده از برخی منابع کهن، آگاهی هایی تازه درباب مولف، مهدی الیه و محل تالیف کتاب عرضه می شود.
کلیدواژگان: بلاغت فارسی، دقایق الشعر، تاج الحلاوی، تاج الحلوایی، جمال الدین ابوالعز، عزالدین منوچهر، ابوالعزیان، قضویان -
صفحات 111-128بردگان، از نژادهای گوناگون، زن و مرد و سیاه و سفید، در جوامع و در میان طبقات اجتماعی مختلف حضوری انکارناپذیر داشته اند. دراین میان، نقش چشمگیر بردگان زنگی شایان توجه است. زنگیان که در آغاز نوبردگانی بیش نبودند و زندگی معیشتی اجتماعی بسیار سختی داشتند، اندک اندک همراه با تحولات جامعه و حضور در جوامع دیگر صاحب اندیشه و منزلت اجتماعی- سیاسی شدند و به عرصه های مختلف، ازجمله حوزه ادبیات، راه یافتند. پدیدآمدن حکایات تمثیلی متنوع و ضرب المثل های فراوانی که زنگیان محور اصلی آن اند گواه این مدعاست. در این نوشتار اهمیت حضور بردگان، ساخت واژگانی- دستوری زنگی، نژاد، خاستگاه و زمینه های زندگی اجتماعی و سیاسی زنگیان مورد توجه قرار گرفته است؛ سپس نمونه هایی از ویژگی های خوشایند و ناخوشایند زنگیان در شعر فارسی بیان شده است. بخش اصلی این نوشتار به بررسی و تبیین حکایات تمثیلی درباره زنگیان پرداخته است؛ حکایاتی که جلوه هایی گوناگون از ویژگی های جسمی- روحی زنگیان را به تصویر می کشد. برخی از این حکایات در دایره سنت گرفتارند و برخی دیگر با گریز از سنت ها چهره متفاوتی از زنگیان را مجسم ساخته اند.
کلیدواژگان: بردگان، زنگیان، زنگی، شعر فارسی، حکایت تمثیلی -
صفحات 129-154متون فارسی- عبری متونی هستند که زبان آن ها فارسی است، ولی به خط عبری به نگارش درآمده اند. این متون در جوامع عبرانی ساکن ایران قدیم تالیف شده اند. سابقه تالیف این متون به قرن سوم هجری و پیش از آغاز تالیف متون فارسی به خط عربی بازمی گردد. به این دلیل و دلایل دیگر مانند دوری جوامع عبرانی از جوامع مسلمان، زبان متون فارسی- عبری کهن تر از متون فارسی دیگر است و بسیاری از ویژگی های آوایی، صرفی و نحوی دوره میانه را در خود حفظ کرده است. یکی از ویژگی های دستوری مهمی که در متون فارسی- عبری حفظ شده است، کاربرد خاص حروف اضافه مانند ō و pa(d) به شیوه فارسی میانه است. برخی حروف اضافه مانند ’b’z نیز در متون فارسی- عبری معنایی جدید یافته است. برخی حروف اضافه نیز مانند ’zmr تنها در متون فارسی- عبری یافت می شود. ازآنجاکه این حروف اضافه در فارسی نو رسمی وجود ندارند و در دوره اسلامی تنها در متون فارسی- عبری یافت می شوند، بررسی آن ها می تواند سیر تحول این حروف را از دوره میانه تا دوره نو آشکار سازد. در این مقاله خواهیم دید که حروف اضافه فارسی- عبری که از دوره میانه باقی مانده اند، چگونه تحت تاثیر حروف اضافه فارسی نو رسمی قرار می گیرند و به تدریج حروف اضافه فارسی نو جایگزین حروف اضافه فارسی میانه و فارسی- عبری می شوند.
کلیدواژگان: فارسی، عبری، فارسی میانه، فارسی نو، حروف اضافه، تحول زبانی
-
Pages 7-16Some of the scribes of manuscripts of the poems of Hafiz, including the scribes of the ninth century AH, due to their haste or because they thought little of the importance of diacritical points in the words, did not care for the right position of point in writing or even sometimes omitted it.For the editor of the poetry of Hafiz, especially in his reference toand use of the manuscripts, the problem is that when a word whose first letter, for example, has no pointhe can neither put the word among those manuscripts that take the word as a positive verb nor among those where the word is written as a negative verb.The three examples given in this article show that the editors of the poetry of Hafiz could not come to an agreement regarding the writing of the word in question on the basis of a certain meaningor interpretation of some of the verses of Hafiz. Indeed interest in one reading or following one editionhave made this agreement impossible.Keywords: Hafiz, Varience in the Poetry of Hafiz, omitted diacritical point in manuscripts
-
Pages 17-45Shohar-e AhooKhanoum, written by Ali Mohammad Afghani, is an excellent andexciting novel which potentiallyreflects the social problems. Due to its capacity in representing the specific social problems, this novel has gained a special status in Iran's contemporary narrative literature. The essentialelements of Realism in this novel show that its writer has been greatly influenced by the principles of Realism, and his basic techniques in the development and organization of the story are primarily Realistic. Afghani tries to adapt the events, characters and other aspects of his novel to the main principles of Realism representing the social realities on the basis of his own observations and experiences. By creating lifelike characters and focusing on social events, the writer puts a clear mirror in front of the reader in which he can observe the problems of the society. This article is mainly an attempt to discuss the Realistic aspects of this novel in order to unravel the hidden aspects of events.Keywords: Realism, social events, novel, Shohar-e AhooKhanoum, Ali Mohammad Afghani
-
Pages 47-76The narrative focus has a significant role in the analysis of those techniques that the storyteller uses in creating his own stories. The point of view, with respect to its semantic extension in modern narratives, is a special aspect by which the narrator shapes the temporal, cognitive – emotional and ideological components of his story and the narratee is sometimes led to read the text when the narrator changes and creates various points of view and presents different views. Therefore, the story finds a dynamic process by an interaction among the narrator, the character and the reader. In the story of Rostam and Esfandiyar, the narrator portrays the setting, incidents, characters and their actions, thoughts and inner feelings in an aesthetic and beautiful way and this is done by using different and changeable narrative focuses. In addition, the narrator provides presentation, evaluation and judgment of the story by his absence or presence in some parts of the story and also by combination of two ways of narration and drama. Furthermore, sometimes the narratee is led to a more effective and sincere inspiration of the story by narrating the story from the characters’ point of view. In addition, the narrator expresses his own doctrines and special ideology by using non-narrator focus or the characters’ words; as a result he prepares the situation for the presentation and conjunction of different views or opinions, and in this aspect it equals many modern narratives. The analysis ofa few parts of this story can show Firdausi’s exceptional genius in his creation of this universal masterpiece.Keywords: focalization, Genette, narration of Firdausi, the battle of Rostam, Esfandiyar
-
Pages 77-96In this research two kinds of critical approaches are introduced and then some examples of these two approaches are selected and discussed. The aim of this article is to consider the critical fields in Constitution period in Iran, which is counted as the turning point in passing from tradition to modernity. The first approach, in-group criticism, is criticism among the members of one group; the second approach, out-group criticism, is done among the members of two different groups. The example selected for the first approach refers to the “Association of the Faculty” and its two members Mohammad TaghiBahar and Abbas EghbalAshtiani, who stand for Neoclassicism. The second example refers to the “Association of the Faculty” and Bahar in particular and Tajaddod-e Tabriz Journal and TaghiRafat at its heads. The latter group represents revolutionary Romanticism. The method of this research is based ontextual analysis.The analysis of the content of these two approaches shows that the in-group approach in Constitution period was more moderate compared tothe out-group approach and sometimes personal prejudices had a role in the process of criticism. There has been difference in taste in the first approach, and in the second approach the difference is in thought and ideas. If approaches like these could have changedinto movements, they could have been useful in criticism of literature and also in widening the field of criticism. These two approaches, however, had been stopped gradually. Moreover, out-group criticism is considered as the opposition of Neoclassicism and Romanticism in Iran.Keywords: in-group criticism, out-group criticism, Association of the Faculty, Bahar, EghbalAshtiani, Tajaddod-e Tabriz Journal, TaghiRafat
-
Pages 97-109Daqayiq al-Shi’r is a Persian rhetorical book which was composed in the eighth century A.H. This book was published by Mohammad KazemEmamsome years ago. However, investigating its different manuscripts, a new version of the work was found which includes some different and new parts in comparison with the published version. Given the genealogical discrepancies of the manuscripts of the work and some other old resources, this article attempts to present some new information about the composer, his patrons and the place of composition of the work.Keywords: Persian rhetoric, Daqayiq al-Shir, Taj al-Halavi, Taj al-Halvie, Jamal al-Din Abu al-Iz, Iz al-Din Manochehr, Abu al-Izyan, Qazaviyan
-
Pages 111-128The slaves had an undeniable role among the different social classes regardless of sex, race and color. In this respect the significant presence of Zangi slaves is remarkable. At first, they were only slaves and they had a very hard living and social life. Gradually, they achieved an intellectual and social status with their presence in other communities.They confirmedtheirpresence in the mind and language of the Farsi speakers and entered Persian poetry and poetic allegories. The proof of this claim is the various allegorical tales and proverbs that are based onthe life of slave characters. In this article the importance of the presence of slaves and the structure of lexical-grammaticalaspects of the term slave are discussed and then their race andorigin, sociallife and their entry into the politicalarena are considered. The socio-political presence of the slaves led to their presenceinthefieldofpoetry. The pleasantandunpleasanteffects of the presence of the slaves in Persian poetry have been analyzed and then the numerous evidencesinpoetry have been noted. In the main part of this article, allegorical anecdotes aboutslaveshave been investigated to show various effects of their physical and mentalcharacteristics. Some of theseanecdotes have traditional background,but some others have escaped traditionand, therefore, give a differentimage ofthe slaves.Keywords: slaves, Persian poetry, allegoricalanecdotes
-
Pages 129-154Hebrew-Persian texts are texts which are Persian in language but have written in Hebrew characters. These texts belong to the third century AD and have been written before the Arabic-Persian texts. This is why many of the phonetic, morphological and syntactical features of themiddle period have been kept in Hebrew-Persian texts.One of the major grammatical features that have been preserved in Hebrew-Persian literature isthe specific application ofprepositionssuch asōandpa(d) in middle Persian manner. Someprepositionssuch as ' bz find new meaning in Hebrew-Persian texts. Someprepositionslikezmrare foundonly in Hebrew-Persian literature. Since there are no prepositionsinformalmodern Persian, this study can reveal theevolution oftheprepositionsfromthe middleperiodtomodernperiod. In thisarticle, it is shown how the prepositionswhich had remained from themiddlePersianperiodareaffected bythe formalmodern Persianprepositions andgraduallymiddle Persianand Persian prepositions are replaced bymodern Persianprepositions.Keywords: Hebrew-Persian, middle Persian, modern Persian, preposition, evolutionof language