فهرست مطالب

فنون ادبی - سال ششم شماره 1 (پیاپی 10، بهار و تابستان 1393)

مجله فنون ادبی
سال ششم شماره 1 (پیاپی 10، بهار و تابستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/05/12
  • تعداد عناوین: 10
|
  • یوسف عزیزیان، تقی پورنامداریان صفحات 1-34
    محمدرضا شفیعی کدکنی(م.سرشک)از شاعران معاصر ماست که هم در حوزه ی نقد و تصحیح متون و هم در حوزه ی شعر و شاعری و تحقیقات ادبی دستی توانا دارد. توغل او در میراث شعری و فرهنگی و تنوع مطالعات او سبب شده است که در شعر او حضور گذشته را در حال ملاحظه کنیم. مجموعه ی این میراث و مطالعات مختلف- که ساختار ذهنی او را شکل داده و اندوخته ی ذهنی وی را غنا بخشیده است- آگاه و ناآگاه در شعر او متجلی است. این نوشته تنها عهده دار نشان دادن بخشی از این تجلی در حوزه ی تصویر و کنایات و عبارات و مضامین است که درمیراث گذشتگان و گهگاه در شعر بعضی از معاصران نیز به کار رفته است.
    کلیدواژگان: محمدرضا شفیعی کدکنی، شعر معاصر، شعرکلاسیک، ترکیبات کهن
  • محمود براتی خوانساری، حسن زیاری، امیر ضیغمی صفحات 35-44
  • میلاد جعفرپور، مهیار علوی مقدم، ابراهیم استاجی، عباس محمدیان صفحات 45-60
    نوفل در لیلی ومجنون کیست؟ شخصیت گذرای نوفل چه نقشی در جریان رویدادها بر عهده دارد؟ او به کدام طبقه ی اجتماعی تعلق دارد؟ این پژوهش، در راستای پاسخ بدین پرسش ها به روش کتابخانه ای و در دو بخش انجام یافته است: در بخش آغازین، به این نکته توجه شده که یکی از بسترهایی که تا کنون اهمیت و نفوذ آن در آثار ادبی نادیده انگاشته شده است، جریان مستقل ادب عیاری و مرام جوانمردی است که پیشینه ی آن به دوران پیش از اسلام باز می گردد؛ اما از قرن پنجم، با تکوین و تدوین فتوت نامه ها، نخستین نمودهای مکتوب این جریان آشکار شد و سپس عیاری و آیین فتوت و جوانمردی در آثاری چون سمک عیار، داراب نامه، حمزه نامه، ابومسلم نامه وامیرارسلان جلوه ی ادبی خود را به صورتی گسترده و پویا، نمایان می سازد. نگارندگان در این مقاله، ابتدا نگاهی به اصطلاح عیار داشته اند و سپس آیین و مرام اخلاقی-اجتماعی این گروه را بررسیده اند. عیاران ابتدا، در ایران به وجود آمدند و سپس در موقعیت های جغرافیایی دیگر پراکنده شدند و با عنوان هایی چون اخیان یا فتیان نیز، نامبردار گشتند. در فرجام، پس از شناخت کلی عیاران و فتیان، نگارندگان، به بازخوانی و بازشناسی شخصیت نوفل در لیلی ومجنون می پردازند؛ با وجود پژوهش های فراوانی که در مورد لیلی ومجنون انجام شده است، تا امروز شناخت شخصیت نوفل- به دلیل فقر پژوهشی موجود در ادب عیاری- ضرورتی تحقیقی نبوده است؛ اما این پرسش ها همواره مطرح می گردد که نوفل چرا و به چه دلیل، به کمک مجنون می رود؟ او به واقع کیست و چه هدفی دارد و چرا در فرجام، پس از طی موانع و جنگ هایی که با قبیله ی لیلی دارد با وجود پیروزی بر آنان، حاضر نیست به ظلم و بدون رضایت پدر، لیلی را به مجنون بسپارد و جوانمردی را شیوه ی خود می داند؟ این مقاله کوشیده است در لیلی ومجنون حکیم نظامی، با تکیه بر نشانه های مشهود و مستقیمی که در مورد شخصیت نوفل، مرام و آیین او و طبقه ی اجتماعی اش وجود دارد، به بررسی تطبیقی این نمودها با آیین فتوت و عیاری بپردازد و به مجموع پرسش های مطرح شده پاسخ دهد و مبهمات دیگری را نیز روشن سازد. برآیند کلی این پژوهش آن است که، نوفل در لیلی ومجنون به گروه عیاران و فتیان تعلق دارد.بی گمان، این فرضیه ای است که نگارندگان این مقاله برپایه ی شواهد وقراینی به آن باوردارندودرستی وحتی نادرستی آن نیازمند بحث ها وبررسی های دیگری است.
    کلیدواژگان: عیار، آیین عیاری، نوفل، لیلی ومجنون، اثبات یک فرضیه
  • سید جواد مرتضایی صفحات 61-70
    مقاله «از توارد تا سرقت ادبی» دکتر جواد مرتضایی دانشیار دانشگاه فردوسی در متون بلاغی و مباحث نقد ادبی، از دیرباز تا امروز، سرقت ادبی به انواعی تقسیم شده و در کنار آن بحث از تاثیرپذیری شاعران از یکدیگر و توارد به میان آمده است. به نظر می رسد جز مورد «نسخ و انتحال» که با اطمینان بیشتری می توان ذیل عنوان سرقت ادبی بررسی و طرح نمود، در بقیه موارد، چون نمی توانیم موضوع سرقت را اثبات کنیم، باید بیشتر به تاثر و توارد و نقش ضمیر ناخودآگاه قائل بود. در این مقاله ضمن نقل و بررسی نمونه هایی از تشابهات تام یا نسبی برخی متون از مقوله تاثرات و توارد یا نقل ناخودآگاهانه، بعضی سرقات ادبی و آرا و نظریات برخی منتقدان ادبی و اهل بلاغت، پیشنهاد هایی در خصوص نوع قضاوت و داوری هنگام مواجه شدن با تشابه متون با یکدیگر، به هر شکل واندازه، ارائه گردیده است. کلید واژه ها: نقد ادبی، تاثر، توارد، اشتراک، سرقت ادبی، ضمیر ناخودآگاه.
    کلیدواژگان: نقد ادبی، تاثر، توارد، اشتراک، سرقت ادبی، ضمیر ناخودآگاه
  • احمدرضا یلمه ها صفحات 71-80
    میرمحمد مومن متخلص به عرشی و مخاطب به نادرالعصر، عارف و خوشنویس سده یازدهم هجری در شبه قاره هند است. پدرش میر عبدالله مشکین قلم متخلص به وصفی، شاعر و خوشنویس کرمانی تبار و از اولاد شاه نعمت الله ولی است که در زمان جلال الدین اکبر گورکانی، به هند کوچ کرده و از او خطاب مشکین قلم دریافت می کند. از عرشی علاوه بر کلیات دیوان، مشتمل بر غزلیات، ترجیعات، قطعات، رباعیات، ساقی نامه و مفردات، آثار دیگری به نظم و نثر باقی مانده است. وی سراینده مثنویی است در تقلید از مثنوی معنوی در سه هزار بیت که آن را در سال 1069 هجری قمری سروده و تا کنون ناشناخته باقی مانده است. علاوه بر آن، عرشی دارای مثنوی دیگری به نام مهر و وفاست که به تقلید از خسرو و شیرین سروده است. از عرشی علاوه بر آثار منظوم، شکرستانی باقی مانده که به تقلید از گلستان سعدی و بهارستان جامی تالیف شده است. این پژوهش بر آن است تا برای نخستین بار، ضمن معرفی اجمالی احوال این شاعر، به شناسایی آثار باقی مانده از این شاعر بپردازد که به صورت نسخه های خطی در گوشه و کنار کتابخانه های مختلف دنیا، در بوته نسیان و فراموشی است.
    کلیدواژگان: نسخه های خطی، قرن یازدهم، عرشی، آثار منظوم و منثور ناشناخته، شاعر ایرانی
  • تقی اجیه، آزاده پوده صفحات 81-96
  • علی گراوند صفحات 97-114
    عطار در غزل قصه پردازی کرده این کار میراثی است که از شاعران پیشین به عطار رسیده و عطار آن را گسترش داده است. عطار در حدود 872 غزل، 62 قصه(حدودا در هر 14 غزل، یک قصه) را آورده که بیشتر مربوط به احوال عرفانی و تجربیات روحانی اوست. این پژوهش به دنبال بررسی این مسئله است که آیا غزل- داستان های عطار ساختار داستانی واحدی دارند که بر اساس آن بتوان احکام کلی در مورد قصه پردازی عطار در غزل بیان نمود؟ آیا سلسله کنش های آنها از الگوهای خاصی پیروی می کنند؟ این الگوها ما را به چه چیزی در نظام فکری عطار راهنمایی می کنند؟ هدف از این کار شناخت نظام فکری حاکم بر واقعه های عرفانی عطار است؛ زیرا با شناخت نظام فکری و عرفانی عطار بهتر می توان به تفسیر و تحلیل آثار او پرداخت. برای این کار بر اساس روش ولادیمیر پراپ و دیگر روایت شناسان معروف ریخت شناسی قصه ها تحلیل و تفسیر گردید و روشن شد که تمام قصه ها دارای ساختار داستانی واحدی هستند که از سه قسمت وضعیت اولیه، قسمت میانی و نتیجه و پیامد تشکیل شده و توالی کنش ها در آن ها نیز از چهار الگوی متفاوت پیروی می کند که عموما با ورود یکی از شخصیت های اصلی قصه شروع و به دیدار بین دو شخصیت اصلی می انجامد. پس از دیدار ممکن است چهار دسته کنش روی دهد که عبارتند از شراب نوشی، اعمال شگفت، گفت و گو و انجام عملی معمولی از سوی شخصیت دوم قصه که این کنش ها منجر به نتایجی می شوند که بیان گر احوال عرفانی عطار هستند.
    کلیدواژگان: عطار، قصه، غزل، ریخت شناسی، کنش
  • محسن محمدی فشارکی، پانته آصفایی صفحات 115-130
    غزل، با وجود همه فراز و فرودهایش، تنها شکل شعر فارسی است که توانسته در هر دوره ای مخاطب خود را بیابد و راضی کند. امروز نیز، یکی از پرمخاطب ترین و جدی ترین صورت های شعر فارسی، که شاعران بسیاری را با خود همراه کرده، غزل معاصر است. در شعر معاصر و بویژه غزل دهه های اخیر، شکل ویژه ای از روایت به چشم می آید که با وجود شباهت هایش با روایت داستانی به روایت سینمایی نیز شبیه است. این مقاله ضمن تعریف روایت و پرداختن به پیشینه آن در شعر و غزل فارسی، شیوه های روایت در شعر معاصر و بویژه غزل امروز رابررسی می کند و سعی دارد ابتدا به این پرسش پاسخ دهد که روایت در غزل روایی امروز، به روایت داستانی نزدیک تر است یا روایت سینمایی. سپس به تحلیل چرایی این پاسخ بنشیند. ضمن این بررسی، شباهت ها و تفاوت های روایت در غزل، با هر یک از دو شیوه روایت داستانی و سینمایی مطرح شده و نمونه هایی از موارد یاد شده در غزل معاصر بیان می گردد و به برخی اصطلاحات خاص سینما در غزل امروز اشاره می شود. همچنین در این مجال، اجمالا، به نتایج روایی شدن غزل و ویژگی های غزل روایی، که آن را از غزل کهن فارسی متمایز می کند، پرداخته شده است
    کلیدواژگان: شعر معاصر، غزل، روایت، داستان، سینما، روایت نمایشی، تصویر
  • مریم درپر صفحات 131-142
    مساله اساسی که پژوهش حاضر بدان می پردازد، رده بندی و شناخت آسیب های مطالعات و پژوهش های انجام شده در حوزه سبک شناسی فارسی است با طرح این پرسش ها که مطالعات و پژوهش های انجام یافته در سبک شناسی فارسی در چه شاخه هایی از سبک شناسی قرار می گیرد؟ این پژوهش ها چه کاستی هایی دارند و برای خروج از وضعیت رکودی که سبک-شناسی فارسی دچار آن است چه راه حل هایی می توان ارائه کرد؟ در پاسخ به این پرسش ها ابتدا مطالعات و پژوهش های مربوط به سبک شناسی را در دو شاخه سبک شناسی تاریخی و صورتگرا دسته بندی نمودیم و سپس غلبه ذهنیت تاریخ ادبی، فقدان پشتوانه نظری و عدم استفاده از دانش زبان شناسی در مطالعات سبک شناسانه، بریده بودن ارتباط متن از بافت موقعیتی اش و عدم توجه به نقش یا کارکرد ویژگی های سبکی در درک و دریافت عمیق تر و بهتر متن، و منفرد و سرگردان بودن پژوهش ها را به عنوان آسیب های سبک شناسی فارسی تشخیص دادیم. در پایان، توجه پژوهشگران به کارآمدی دانش سبک شناسی، شناخت و به کار گیری شاخه های جدید سبک شناسی و بازیابی ابزارهای مناسب جهت تجزیه و تحلیل متون فارسی با معرفی مهم ترین رویکردهای سبک شناسی؛ صورتگرایی، نقش گرایی، زنانه، انتقادی، شناختی و تاریخی، و در اولویت قرار دادن سبک شناسی گونه ها را به عنوان راه حل های پیشنهادی ارائه نمودیم. هدف مقاله برداشتن گامی در جهت خروج از وضعیت رکودی است که سبک شناسی فارسی دچار آن است.
    کلیدواژگان: آسیب شناسی، سبک شناسی، صورتگرا، نقش گرا، شناختی، زنانه، تاریخی
  • سیده زیبا بهروز صفحات 143-156
    هدف از پژوهش حاضر بررسی پدیدارشناسانه غنا در اشعار نظامی و امیرخسرو به ویژه در دو منظومه لیلی و مجنون است. این دو منظومه که از نمودهای برجسته ادب غنایی اند باوجود تشابهات فراوان، تفاوت های اساسی ابژکتیو در بازنمود ایده عشق دارند. این تفاوت ها در بررسی رفتارها و حالت های دو شخصیت مهم این داستان ها به عنوان انسانی شناسنده و متعالی و تحلیل در جه سوبژکتیویته در آنها نمودار می شود. بدین منظور، ابتدا مبانی پدیدارشناسی و اصول نخستین آن بر اساس شیوه هوسرل را به اجمال توضیح داده ایم. این پژوهش از گونه پدیدارشناسی کلاسیک و محور آن سوبژکتیویته است. بر این اساس، برخی از بازنمودهای عشق همچون رازداری، شکیبایی، بی تابی، آشفتگی، مردم گریزی، خیال بازی، و رقص و آواز و غیره را در شخصیت های اصلی تحلیل کرده ایم و در نهایت به میزان سوبژکتیویته و معنای ابژکتیو آنها دست یافتیم. نتایج حاصل از پژوهس حاضر نشان می دهد که لیلی و مجنون پرورده نظامی خود، سوژه اند و تا مرحله نهایی تحویل سوبژکتیو که استعلایی و محمل عقلانیت است پیش رفته اند و توانسته اند در مقام انسان آگاه معنای ابژکتیو عشق را بنیان نهند. اما لیلی و مجنون آفریده دهلوی سوژه نیستند و در مقام انسان صرف در تحویل دوم پدیدارشناختی یعنی در مرحله شهود ذاتی و آیدتیک متوقف مانده اند. بدین ترتیب، این امکان ایجاد شد که عالم دو اثر ادبی نیز از حیث رمان محوری یا شعرمحوری بررسی شود.
    کلیدواژگان: نقد، پدیدارشناسی، سوبژکتیویته، غنا، عشق، لیلی و مجنون
|
  • Yusef Aziziyan, Taghi Pournamdariyan Pages 1-34
    Yusef aziziyan Taghi pournamdariyan Abstract Mohammad reza Shafi''i kadkani (M. Sereshk) in the field of contemporary poets of our literature review and correct the texts of poetry and literary research is mighty handy. Hestudiedpoetryand culturalheritageanddiversityMeditationhehas ledinthelastwe seeofher poetry. Thiscollectionofheritagestudies-thathave shapedhismental structureandmentalreservesprolifichas givenhim-consciousandunconscious، is reflectedinhis poetry. This written is only responsible for part of the domain Image in scope and antonomasia andphrases، themes in the inheritance of the ancients and some modern poetry has been used occasionally.
    Keywords: Mohammad reza Shafi\'i kadkani, contemporary poetry, classic poetry, ancient compounds
  • Milad Jaa\Rpoor, Mehyar Alavi Moghaddam, Ebrahim Estaji, Abbas Mohammadian Pages 45-60
    Who''s noofel in Leili and Majnun? Noofel transit character of the event is responsible for what role? Which he belongs to the class? This research in order to answer these questions، done in library manner and performed in two parts: In The first place، One of the extents that it''s necessity and importance was neglected in literary works، is Ayyāri and Humanity''s independent course which roots returned to Iran PreIslamic era، but in fifth century، the first works of this course was displayed، by writing and genesis of Humanity works that called «fotowwatnāmeh»; and then Ayyāri and Humanity rituals in the works like: Sammak e Ayyār، Darabnameh، Hamzenameh، Abomoslemnameh and Amirarsalan and…، displayed It''s literary aspect in extent and dynamic situation. Authors of this essay، first have studied Ayyār phrase and then have recognized course''s fotowwat writings and have studied ethical and social this group''s traditions and orders. First، Ayyārān have formed in Iran and then outspreaded to other geographical districts and have called by titles like as «Akhiān» and «Fetyān». secondly،The authors after general understanding about Ayyāran and Fetyān، have read and recognized about Noofel character in Leili and Majnun; although the many surveys have done about Leili and Majnun، but noticing about Noofel''s character-because the existing research poverty about Ayyār''s literature- wasn''t a research necessity، but these questions always asking that، why and for which aim Noofel go to help Majnun? Whose he in fact and what''s he''s aim and in the end، why Noofel after beating Leili''s tribe، despite that; didn''t want to obtain Leili from his father by cruelty and injustice، and introduced his manner، gentlemanly. This article endeavored، by reliance to existent and apparent and relevant Noofel''s character، habit and ritual''s signs and symptoms in Leili and Majnun and comparative them with Ayyār''s samples; Authors have answered all the mentioned questions and other complex things too، the general conclusion of this research is that; Noofel in Leili and Majnun related to Ayyār and Fetyān''s group.
    Keywords: Ayyār_Ayyār\'s rituals_Noofel_Leili_Majnun_prove of a theory
  • Pages 61-70
    of ((of same entrance to plagiarism)) Dr. javad mortezaei Associate professor Ferdowsi university of mashhad In rhetorical texts and literary criticism discussions of past to today،plagiarism categorized and beyond that the same entrance subject became appear. it seems except the ((in relating to)) that with more confidence could show it as plagiarism and analize it،other cases because we can not demonsrate the plogiarism subject، we shoud mention more on affect same interanse and unconscious sense. in this article after researching in some samples of complette same ore somewhat same in some texts of the affects and same entrance subject or recalling unconsiously،some plagiarism and in ideas and opinions of some literary criticis and rhetory men،some ideas about the judje mode when seeing the sameness of texts with each other in any size and kind presented. Key words: literary criticism،affect،same entrance،share،plagiarism،unconscious sense.
    Keywords: literary criticism, affect, same entrance, share, plagiarism, unconscious sense
  • Ali Garavand Pages 97-114
    There is a kind of storytelling in Attar’s ghazels which is inherited of the former poets which Attar extended it later. Attar has presented 62 tales in 872 ghazels (one tale in every 14 Ghazels) which are mostly related to from his spiritual and mystical moods. In this research، we are going to find out wethere these ghazal-stories of Attar’s have unique story structure،based on which we could come to a general judgment about Attar’s storytelling in ghazal or not? Does the chain of actions in above-mentioned stories، follow specific models? To what special system of thought of Attar، these samples are leading us? The main goal of this research is to recognize the prevalent system of thought on Attar’s mystical mood in order to interpret and analyze his works better. To accomplish this، the tales were interpreted and analyzed according to Vladimir Prop’s style and other famous narrotologists of morphology of tales; and it has been clarified that all of the tales have a unique story structure which is constituted of three parts: primary، middle and conclusive parts. The sequence of actions in these tales follow four different samples which usually starts with the arrival of one of the main characters of the story and leads to the meeting of the two main characters. There are four kinds of actions that may happen after the meeting which are drinking wine، strange and unexpected actions، conversations and doing an ordinary action by the second character (the minor character)، that all lead to some conclusions that indicates the mood of the Attar.
    Keywords: Attar, tale, ghazel, Morphology, action
  • Pages 115-130
    Sonnet، despite all the ups and downs، is the only form of Persian poetry that in every era finds its audience. Now، sonnet is one of the most serious forms of Persian poetry، and have been associated by many poets. In poetry and especially In recent decades lyric، particular form of narrative is seen، that despite the similarities with fictional narratives، is similar to narrative of the film. This Article، within defining the Narrative، and addressing its previous in persian lyric poetry، verify the narrative methods in contemporary poetry، especially sonnets; and tries first answer this question that narration in narrative lyrics is like the story narration، or like the narrative of the film? Within this study، Similarities and differences in the narrative sonnets and each of this two modes of narration is considered، and examples of contemporary lyric are expressed and some specific expressions of cinema، in today''s sonnets are noted. Also، in this paper، results of narration in lyric and characteristics of this poem has been investigated.
    Keywords: Contemporary poetry, lyric, narration, story, film, story theater, video.
  • Maryam Dorpar Pages 131-142