فهرست مطالب

نشریه پژوهش های انسان شناسی ایران
سال سوم شماره 2 (پیاپی 6، پاییز و زمستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/12/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • ناصر فکوهی، مریم حسین یزدی صفحات 7-4
    انسان ها در زندگی روزمره با هویت سازی، خود را از دیگران متمایز می سازند و بین خود و دیگری تمییز قائل می شوند. مکان نیز با حضور انسان و فعالیت های وی هویت پیدا می کند. تعلق خاطر و حس مثبت داشتن به مکان و انباشت تجربه ها و خاطرات مبتنی بر مکان نشانه ای از هویت مکان است. در این مقاله تلاش شده است تا با مطالعه تطبیقی میان دو مجتمع مسکونی واقع در مناطق 15 و 1 تهران و با اتخاذ رویکردی کیفی از طریق مصاحبه و مشاهده و با نمونه گیری هدفمند و شبکه ای، به بررسی این مسئله پرداخته شود که سکونت در مجتمع های مسکونی چه تاثیری در هویت مکانی و بی هویتی افراد دارد و شکل گیری و کیفیت هویت مکانی در این دو مجتمع چگونه است. در بحث نظری با استفاده از نظریه های آموس راپاپورت و کوین لینچ هویت مکانی تحلیل می شود. یافته ها نشان می دهد ارتباط مستمر با فضا و گذراندن مدت زمان طولانی در خانه، رابطه مستقیمی با تعلق خاطر و حس مثبت به مکان دارد، چراکه انباشت تجربه ها و خاطرات روزمره در ارتباط با مکان شکل می گیرند؛ به عبارت دیگر، هویت مکانی زمانی بازنمود می یابد که استفاده مستمر از فضا در عادت های روزمره افراد تثبیت شده باشد.
    کلیدواژگان: حس تعلق، خاطره مکانی، دل بستگی مکانی، هویت، هویت مکانی
  • اصغر ایزدی جیران صفحات 25-45
    پژوهش مردم نگارانه نگارنده در این مقاله متمرکز بر غذا، خوردن و حس چشایی در مناسک محرم در مناطق مرکزی و جنوب شرقی و غربی شهر تهران است. غذا و خوردن جایگاه مناسکی خاصی در مناسک محرم و به ویژه روزهای نهم و دهم آن دارند، اغلب شرکت کنندگان این مناسک بزرگ یا غذا تهیه می کنند یا غذا می خورند و ادراک حسی درگیر در خوردن غذا همچون عملی مناسکی است که امر قدسی را از خلال رفتارها و باورهایی از جهان بیرون جامعه به جهان درون بدن هدایت می کند. چشیدن غذای نذری، همانند لمس کردن ضریح امامان، شخص را واجد تجربه ای می کند و به او می فهماند که چگونه می توان با عمل خوردن وارد فرایندهای فرهنگی شد. از طریق ادراک حسی است که یک فرهنگ می تواند به واقعی ترین شکل ممکن توسط اعضای خود درک شود و شاید چشیدن عمیق ترین تجربه فیزیکی آن باشد. بسترهای مناسکی و حیات روزمره مزه ها و غذاها را با خود همراه می سازند تا غذاواره یا رخداد چشایی مناسب خودشان را پدید آورند، غذاواره ای که حال و هوای رخدادها را می سازد و از این طریق به تجربه شرکت کنندگان شکل می دهد. خوراکی ها در زندگی اجتماعی چیزهای بسیاری را به خود متصل می کنند و به هنگام مصرف این شبکه های ارتباطی بین غذا و جامعه به کار می افتند و غذا خوردن را تبدیل به تجربه ای مرتبط با جامعه می کنند.
    کلیدواژگان: انسان شناسی حس ها، تهران، چشایی، غذاواره، غذای نذری، مردم نگاری حسی، مناسک محرم
  • جبار رحمانی صفحات 47-64
    آیین جوانمردی و تشکیلات اجتماعی جوانمردان یکی از مهم ترین موضوعات تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران است. جوانمردان، فتیان و پهلوانان با توجه به ریشه داشتن در سنت های ایرانی و اسلامی در طول تاریخ نقش مهمی در حیات عامه مردم داشته اند. عموم مطالعات نشان می دهند فتوت و جوانمردی در دوره معاصر رو به انحطاط و افول رفته است و در نهایت در بخش های خاصی از جامعه در قالب زورخانه ها و سنت های پهلوانی ساده شده”لوتی ها“و”داش مشدی ها“هنوز وجود دارد. در این مقاله بنا به رویکردهای انسان شناسی فرهنگی با نگاهی به تاریخ و تحولات اجتماعی این جماعت ها، به این نکته پرداخته شده است که جوانمردان را می توان به مثابه یک جماعت واره و یک جماعت آیینی و اخلاقی دانست که مهم ترین وجه آن، آیینی بودن و حضور امر معنوی و قدسی در آنها است. پرسش اصلی این مقاله این است که در دوران امروزی چه اتفاقی برای این تشکیلات افتاده است. با نگاهی به جماعت جوانمردان به مثابه پدیده ای اجتماعی و فرهنگی، فرض این مقاله این است که در شرایط بحران های ناشی از نوسازی جامعه ایرانی از دوره پهلوی، هیئت های عزاداری تشکیلات آیینی هستند که در امتداد جماعت واره های جوانمردان و پهلوانان در میان مردم شکل گرفته و پناهگاه معنوی و فرهنگی آنها شده اند. هیئت های عزاداری، بازتولید جماعت های آیینی سنتی جوانمردان و پهلوانان در بدنه جامعه هستند که نقشی کلیدی در حیات فرهنگی، اخلاقی و دین داری مردم دارند.
    کلیدواژگان: پهلوانان، جماعت واره، جوانمردان، فتیان، فرهنگ ایران، عیاران، هیئت های عزاداری
  • مهدی مالمیر، روح الله نصرتی صفحات 65-84
    ویژگی های الگوی مصرف در تبلیغات تلویزیونی در مقاله حاضر استخراج شده است، با اتخاذ رویکردی تلفیقی، نشانه شناسی الگوی مصرف به عنوان هدف اصلی، مورد مطالعه قرار گرفته است. چارچوب نظری پژوهش حاضر ترکیبی از نظریه های پسا مدرنیستی و انتقادی در مورد مصرف به مثابه یک کنش و نشانه اجتماعی و همچنین نظریه های مربوط به نشانه شناسی است. روش مورد استفاده، تحلیل محتوای کیفی و نشانه شناسی است که در قالب آن یکی از آگهی های بازرگانی تلویزیون (محصولات خانگی شرکت...) با شیوه ای هدفمند به عنوان نمونه انتخاب تجزیه و تحلیل شده است. سپس با استفاده از طبقه بندی فیسک از نشانه ها، ابتدا هر یک از نشانه های واقعی و بازنمایی موجود در متن آگهی شامل فضا، پوشش، رنگ، نوع تجهیزات، وسایل و همچنین نشانه های تصویری شناسایی و تفسیر شده و تحلیل نشانه شناسی در سطح عمیق تر یعنی بررسی عناصر ساختاری ادامه یافته است. نتایج نشان می دهد الگوی مصرف تبلیغات تجاری معرف ویژگی هایی نظیر سرعت زدگی، کالایی شدن، فرزندسالاری، نوع خاصی از ایدئولوژی جنسیتی و ترویج مصرف گرایی است.
    کلیدواژگان: آگهی تجاری، الگوی مصرف، رسانه های جمعی، سبک زندگی، مصرف
  • منیژه مقصودی صفحات 85-101
    تلاقی دو فرهنگ شامانی و اسلامی را در جامعه ترکمن ایران می توان مشاهده کرد. این آمیختگی فرهنگی به طور مشخص در شیوه های گوناگون درمانگری بومی خود را نشان می دهد. شیوه های درمانگری بر وی طیفی از تغییرات و تفاوت ها جای می گیرند؛ در یک سوی طیف پرخوانی و سوی دیگر ایشانی قرار دارد که اولی به فرهنگ شامانی و دومی به فرهنگ اسلامی نزدیک است. در این مقاله به معرفی این دو شیوه درمانگری و مقایسه بین آنها می پردازیم. مطلب مورد تاکید این مقاله رابطه خاص و مستقیم میان درمانگر و نیروهای ماوراءالطبیعه و کمک گرفتن از این نیروها برای درمان بیمار است که در تعیین ماهیت شامانی شیوه پرخوانی، از اهمیت اساسی برخوردار است و شیوه پرخوانی را از شیوه ایشانی و دیگر شیوه های درمانگری بومی که رابطه مستقیم با نیروهای ماوراءالطبیعه را نفی می کنند، متمایز می سازد. سه نکته در درمانگران قابل بررسی است: 1) تعداد زنان درمانگر به طرز شگفت آوری بیش از مردان درمانگر است، 2) زنان درمانگر ترکمن جایگاه ویژه و مهمی در جامعه مردسالار ترکمن دارند و 3) تاثیرپذیری از ارزش های انقلاب اسلامی بر روی زنان درمانگر یکسان نبوده است، ایشان ها بسیار تاثیر پذیرفته اند درحالی که پرخوان ها کمتر تحت این تاثیرات قرار گرفته اند.
    کلیدواژگان: ترکمن، پرخوان، دانش بومی، درمانگران، زنان درمانگر، شامان، نیروهای ماوراءالطبیعه
  • صمد سامانیان، نگار کفیلی صفحات 103-122
    شناخت پدید ه های بومی با درک فعالیت های انسان در محیط پیرامونش امکان پذیر است در این میان نمودهای مادی فرهنگ از به دلیل بر طرف کردن نیازهای مختلف از جایگاه ویژه ای برخوردارند. آنها اندیشه ها را از طریق عینیت بخشی انتقال می دهند و پنداره های غیر مادی را به شیوه های مادی نمایان می کنند. در میان دست ساخته های فرهنگی، سفالینه ها دارای اهمیت خاصی هستند. این مقاله جهت بازشناسی سفال بومی ایران با رویکرد بوم شناسی فرهنگی در استان های سیستان و بلوچستان (کلپورگان سراوان)، هرمزگان (شهوار و حکمی میناب)، کردستان (نوره و بوگه بسی سقز)، گیلان (اسالم و سیاهکل) و مازندران (کلاگر محله جویبار) مولفه هایی چون مواد اولیه، مولفه های فنی، کیفیت های بصری، اهداف کاربردی و عملکردی، منابع انسانی تولید و ساختار فرهنگی و اجتماعی را مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش به شیوه ای توصیفی تحلیلی و جمع آوری داده ها با روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. در بررسی سفال مناطق مذکور، با توجه با تفاوت های محیطی، مواد اولیه و فنون ساخت و امکانات و محدودیت های ناشی از آن، شاهد تنوع محصولات تولیدی نهایی هستیم. در نهایت سفالینه های نهایی از لحاظ شکلی و نقش مایه های تزئینی تفاوت های بارزی دارند که با هویت های بومی پیوند می یابند.
    کلیدواژگان: بوم شناسی فرهنگی، سفال بومی، سیستان و بلوچستان، کردستان، گیلان، مازندران، هرمزگان
  • حسین میرزایی صفحات 123-144
    قبیله گرایی، برخوردهای تعصبی میان گروه های انسانی، بروز خشونت های وحشیانه و سرباز کردن نفرت های ریشه دار قومی مذهبی و مواردی هستند که رسانه ها صرفا به برجسته کردن آنها می پردازند، بی آنکه توضیح و توجیه عمیقی ارائه کنند. این رویدادها به شکل های مختلف تا به امروز ادامه یافته اند و که سبب می شود بر هر آنچه رنگ و بوی قومیت دارد، مهر بی اعتباری زده شود. برای دست یابی به تنوع زیستی در جهان لازم است رویکردی را برای بازشناختن، درک و به رسمیت شناختن کنشگران تاریخی در پیش گرفت که در هر مجموعه های اجتماعی مورد اشاره در اسناد و کتاب ها جایی ندارند و حتی در پژوهش های انسان شناختی نیز به زحمت اشاره ای به آنها را می توان یافت. ما در این مقاله به دو موضوع اساسی انسان شناختی در مورد مهاجرین هزاره ساکن در ایران می پردازیم: ریشه های قومی هزاره ها و زبان هزاره ها. مفاهیم قومیت و زبان به عنوان دو عنصر هویت بخش یک جماعت، همواره مورد توجه پژوهشگران علوم اجتماعی و سیاسی بوده اند و مطالعه این دو می تواند به درک بهتر از این جامعه مهاجر در ایران بیانجامد و در سیاست گذاری ها راهگشا باشد.
    کلیدواژگان: انسان شناسی زبان، قوم، قومیت، مهاجرت، هزاره، هویت
  • سید بیوک محمدی صفحات 145-162
    هر تحقیقی از مجموعه فعالیت های مرتبط به هم تشکیل شده است؛ در یک سو نظریه و مفاهیم وابسته به آن و در سوی دیگر داده های متشکل از اجزایی قرار دارند که مورد مشاهده واقع شده اند. اهمیت واحد مشاهده در این است بر مبنای آن استنباط نظری و نتیجه گیری صورت می گیرد بنابراین درک ویژگی های واحد مشاهده ضروری است. این امر به ویژه در تحقیقات کیفی که واحد های مشاهده نسبت به تحقیقات کمی، از تنوع بیشتری برخوردارند و درعین حال مدیریت آنها نیازمند در نظر گرفتن نکته های جزئی است، از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این مقاله ابتدا درباره ویژگی های واحد مشاهده مانند نقش واحد مشاهده در تحقیق، ارتباط آن با پرسش های پژوهش، اهمیت آن در نمونه گیری کیفی و تفاوت آن با سایر مفاهیم مشابه (واحد ثبت، شمارش و تجزیه و تحلیل) بحث می شود. سپس انواع واحدهای مشاهده و منابع آن در تحقیقات کیفی مانند اسناد و مدارک، داده های موجود، نتایج تحقیقات قبلی، وقایع و تفسیر آنها مورد بررسی قرار می گیرد. سرانجامرابطه داده ها با تجزیه و تحلیل، در تاثیر متقابل واحد های مشاهده در شکل دهی به تحلیل ها و تاثیر تحلیل ها بر چگونگی و انتخاب واحد های مشاهده بررسی می شوند.
    کلیدواژگان: ارزیابی داده ها، تحقیق کیفی، گرد آوری اطلاعات، مشاهده، واحد مشاهده