فهرست مطالب

مطالعات تجربی حسابداری مالی - پیاپی 2 (تابستان 1382)

فصلنامه مطالعات تجربی حسابداری مالی
پیاپی 2 (تابستان 1382)

  • 188 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1382/05/15
  • تعداد عناوین: 6
|
  • یحیی حساس یگانه، حسین کثیری صفحه 1

    اهمیت یکی از مفاهیم فراگیر در حسابداری و حسابرسی است که در هردوی آنها اما با کاربردی جداگانه مورد استفاده قرار میگیرد. اطلاعاتی با اهمیت تلقی می شود که عدم ارائه یا ارائه ی نادرست آن بتواند قضاوت یا تصمیم گیری یک استفاده کننده منطقی از صورت های مالی درباره ی امور واحد اقتصادی را تغییر دهد. طبق استاندارهای حسابرسی، حسابرس در هر کار حسابرسی باید «اهمیت» و رابطه ی آن با «احتمال خطر حسابرسی» را ارزیابی کند. حسابرسان در قضاوتهای مربوط به تعیین سطح اهمیت معمولا دو گروه عوامل کمی و کیفی را مد نظر قرار میدهند.
    هدف این پژوهش، شناسایی عوامل کمی و کیفی موثر در تعیین سطح اهمیت حسابرسی صورتهای مالی توسط حسابرسان مستقل و اولویت بندی آنها، تعیین میزان توافق عمومی حسابرسان در انتخاب و به کار گیری رهنمودهای کمی اهمیت در حسابرسی های انجام شده، شناسایی مشکلات، موانع و ضرورت تدوین رهنمود کمی اهمیت در ایران میباشد. در این پژوهش 15 عامل کمی و 15 عامل کیفی با استفاده از روش های علمی تحقیق شناسایی و مورد آزمون قرار گرفت.
    طبق نتایج پژوهش، اندازه قلم مورد قضاوت، مبلغ مجموع دارایی ها، مبلغ مجموع درآمدها، متوسط آنها، سود خالص، حقوق صاحبان سرمایه، مبلغ اصلی و طبقات اصلی وابسته به قلم مورد قضاوت در صورتهای مالی، مهمترین عوامل کمی در تعیین سطح اهمیت حسابرسی میباشند. همچنین فراگیر بودن آثار اشتباه بر بخشهای مختلف صورتهای مالی، ارتباط قلم مورد قضاوت با معاملات اشخاص وابسته و شبهه دار، ماهیت عمدی یا غیرعمدی بودن، عادی یا غیرعادی بودن، برآوردی یا قابل تعیین بودن، تخطی از الزامات قانونی و مقرراتی و احتمال خطر حسابرسی قلم مورد قضاوت، مهمترین عوامل کیفی است که میتواند منجر به تعدیل سطح اهمیت حسابرسی گردد.
    در این راستا، رهنمودهای کمی اهمیت مبتنی بر مجموع دارایی ها، مجموع درآمدها، متوسط آنها و حقوق صاحبان سرمایه (به میزان 1 تا 3 درصد) و سود خالص قبل از مالیات (بالاتر از 5 درصد) مورد استفاده و توافق بین مدیران حسابرسی ایران است. همچنین کاربرد رهنمودهای کمی اهمیت مبتنی بر متوسط مجموع دارایی ها و درآمدها به همراه سود خالص، قضاوتهای اهمیت را بهبود میبخشد. نتایج تحقیق نشانگر ضرورت تدوین رهنمود کمی اهمیت توسط مراجع حرفه ای است. وجود چنین رهنمودی موجب یکنواختی اظهار نظرهای حسابرسی در شرایط مشابه، رفع مشکلات هنگام تغییر حسابرسان، یکنواختی حجم کار حسابرسی و بهبود کارآیی و اثربخشی حسابرسی میگردد. براساس سایر نتایج تحقیق حسابرسان در ایران از مفهوم اهمیت در مرحله ی برنامه ریزی حسابرسی کمتر استفاده کرده و به رابطه معکوس اهمیت احتمال خطر حسابرسی به ویژه در تعدیل آزمون های محتوا و کنترل کمتر توجه میکنند. به علاوه، در مرحله ی ارزیابی نهایی حسابرسی تنها اشتباهات و تحریفات کشف شده مد نظر قرار گرفته و آثار اشتباهات تعمیم یافته و بالقوه (برآوردی) جهت تعیین آثار مجموع اشتباهات، عموما مورد توجه قرار نمیگیرند.

    کلیدواژگان: اهمیت، احتمال خطر حسابرسی، شواهد حسابرسی، اظهارنظر حسابرسی، نمونه گیری در حسابرسی، برآوردهای حسابداری، قضاوتهای حسابرسی
  • جعفر باباجانی، داریوش فروغی صفحه 39

    امروزه حسابداری اجتماعی گزارشگری اجتماعی شرکتها، به عنوان یکی از رویکردهای با اهمیت حسابداری مطرح است. در کشورهای توسعه یافته و برخی کشورهای کمتر توسعه یافته، مطالعات و تحقیقات متعددی در رابطه با این بخش از حسابداری بعمل آمده است، اما در کشور ما، تا زمان اتمام این پژوهش، هیچ گونه تحقیق علمی در رابطه با گزارشگری اجتماعی شرکت ها و تعیین چهارچوب نظری، اهداف و مقاصد این بخش از حسابداری به عمل نیامده بود. پژوهش حاضر تلاشی در جهت دستیابی به مقاصد پیشگفته است. در این پژوهش با استفاده از روش دلفی، 8 عامل مهم و اصلی به عنوان معیارهای جهت ارتقاء سطح مسئولیت پاسخگویی اجتماعی نظام حسابداری و گزارشگری مالی واحدهای انتفاعی ایران، شناسایی شد و با توجه به معیارهای پذیرفته شده و براساس امتیازات اختصاص یافته توسط اعضای گروه دلفی به وضعیت موجود هریک از این عوامل، در نظام فعلی حسابداری و گزارشگری مالی واحدهای انتفاعی ایران، مشخص گردید که نظام فعلی حسابداری و گزارشگری مالی واحدهای انتفاعی ایران از قابلیت های مورد انتظار برای پاسخگویی به مسئولیت اجتماعی، برخوردار نمیباشند.

  • علی ثقفی، حجت الله صیدی صفحه 61

    اگر هدف غایی حسابداری را تنها ارائه ی اطلاعات برای تصمیم گیری تلقی نکنیم و آنچنان که گفته ها و نوشته های کثیری از صاحبنظران و اندیشمندان معاصر حسابداری نشان میدهد، ایفای مسئولیت خطیر پاسخگویی را نیز به عنوان هدف اساسی برای حسابداری بدانیم –که چنین میدانیم- تکیه بر تئوری های اثباتی در روش شناسی حسابداری، که بیشتر، به ارائه ی تصویری صرف از آنچه هست و با سلاح تجربه قابل دیدن است میپردازند، برای گام برداشتن در حیطه ی دانش حسابداری به عنوان شاخه ای از علوم اجتماعی که اساسا بر حسب غایت آن تعریف می شود نه براساس موضوع، کفایت نخواهد کرد. در این راستا و به منظور دستیابی به اهداف پیشگفته در حسابداری، توجه به «هنجار» از یک سو و تاکید بر «اخلاق» از سوی دیگر، ضرورت دارد؛ به گونه ای که میتوان غفلت از این مفاهیم را به منزله ی فروغلتیدن حسابداری در ورطه ی بحران قلمداد کرد. این نوشته، با بررسی مبانی فلسفی و اندیشه های رایج شماری از فیلسوفان و نظریه پردازان در باب علوم اجتماعی، واقعیت، حقیقت، اخلاق، روش شناسی اثباتی و روش شناسی هنجاری، به ویژه با تمسک به اندیشه ی انتقادی ایمانوئل کانت و آراء اعضای مکتب فرانکفورت، به این نتیجه میرسد که برای دستیابی به غایت حسابداری باید بر تئوری های هنجاری - که به مثابه پلی استوار بین واقعیت و غایت حسابداری عمل میکنند- تکیه کرد.

  • حمید خالقی مقدم، فرخ برزیده صفحه 83

    عملکرد واحدهای اقتصادی براساس دستیابی به اهداف تعیین شده کوتاه مدت و بلند مدت اندازه گیری میشوند. از این رو، عملکرد معیار مناسبی جهت دسترسی به اهداف تعیین شده قمداد میگردد. این ارزیابی میزان موفقیت سازمان ها و بنگاه های اقتصادی را در دسترسی و نیل به اهدافشان نشان میدهد. برخی از بنگاه های اقتصادی در دهه های اخیر، تکنیک های متنوعی را براساس رویکردهای مختلف برای ارزیابی عملکرد به کار بسته اند، اما تعداد محدودی از آنان از اثربخشی فرایندهای ارزیابی سازمان خود رضایت دارند. با توجه به اتکای قابل توجه سازمان بورس اوراق بهادار تهران به داده های حسابداری، در این مقاله، نتایج تحقیقی ارائه می شود که در آن، نتایج رویکردهای مورد عمل جهت تصمیم گیری با رویکرد حسابداری مقایسه و با استفاده از آزمون های آماری مشخص میگردد که رابطه ای بین رویکردهای مختلف در اندازه گیری عملکرد مالی شکرت ها وجود ندارد.

    کلیدواژگان: مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، تثوری نوین پرتفوی، فرضیه ی بازار کارا، ریسک سیستماتیک، ضریب قیمت به سود هر سهم، ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده بازار، سیستم ارزیابی متوازن، حسابداری برمبنای فعالیت
  • محسن خوش طینت، محمدرضا ساربانها صفحه 107

    مجادله قابل توجهی در خصوص چگونگی تاثیر سیاست سود تقسیمی بر ارزش شرکت وجود دارد. برخی محققین معتقدند که سود تقسیمی ثروت سهامداران را افزایش میدهد. محققان دیگر اعتقاد دارند که سود تقسیمی بر ثورت سهامداران تاثیری ندارد، و سایر محققان براین باورند که سود تقسیمی ثروت سهامداران را کاهش میدهد.
    هدف این مقاله، بررسی اثر سود تقسیمی بر قیمت سهام در ایران میباشد. بدین منظور از اطلاعات تاریخی 60 شرکت از مجموعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1373 لغایت 1380 به صورت مقطعی استفاده شده و الگوهای تحقیق با بهره گیری از روش رگرسیون به کمک نرم افزار آماری SPSS برآورده شده اند.
    با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون فرضیات تحقیق میتوان گفت که سود تقسیمی قیمت سهام همبستگی مستقیم دارند.

    کلیدواژگان: سود تقسیمی، سود توزیع نشده، بازده نقدی سهام، بازده سهام، بازده مورد توقع، قیمت سهام پرتفوی، بتای سهام
  • سید حسین سجادی، سید محسن طباطبایی نژاد صفحه 141

    اطلاعات یک ثروت است و مانند هر کالای با ارزشی، سودمندی و مزیت به همراه دارد. از این رو، داشتن اطلاعات مفید مستلزم صرف هزینه است و برای حفظ این ثروت باید ابزارهای لازم آن مهیا شود و نظام مناسبی تدوین گردد. در دنیای رو به رشد و تحول، کسی موفق است که در زمان لازم، مربوط ترین و قابل اتکاءترین اطلاعات را در اختیار داشته باشد و برای تصمیم گیری به کار بندد. پیشرفتها و تحولات گسترده در عرصه های مختلف صنعت و تجارت به ویژه در زمینه های فناوری اطلاعات، حسابداری و همچنین تعامل میان آنها ایجاب میکند که همواره بین آنها هماهنگی مناسبی وجود داشته باشد و در طراحی و توسعه آنها دیدگاه های سیستمی حاکم گردد.
    این تحقیق به شناسایی موانع توسعه سیستم های اطلاعاتی حسابداری رایانه ای در شرکتهای تولیدی استان خوزستان پرداخته است. بدین منظور شش عامل به عنوان موانع موثر در توسعه سیستم های اطلاعاتی حسابداری رایانه ای در شرکت های مورد مطالعه بررسی گردیده و هریک از این عوامل در قالب یک فرضیه آزمون شده است. نتایج حاصل حاکی از این است که عدم استفاده مدیران از اطلاعات، عدم آگاهی مدیران از قابلیت های سیستمهای رایانه ای، پایین بودن مهارتهای حسابداران در استفاده از قابلیت های رایانه، پایین بودن دانش حسابداری متخصصان رایانه و عدم توصیه استانداردهای حرفه در زمینه سیستمهای اطلاعاتی رایانه ای مانع توسعه سیستمهای مذکور شده ولی بالا بودن هزینه های طراحی سیستم های اطلاعاتی حسابداری رایانه ای مانعی برای توسعه آن نبوده است. همچنین داده های تحقیق با توجه به میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و سابقه کار پاسخ دهندگان مورد بررسی قرار گرفته و آزمون های آماری نشان میدهد که بین میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و سابقه کار آزمون شوندگان با ادراک آنها از موانع توسعه سیستمهای اطلاعاتی حسابداری رایانه ای رابطه ی معنی داری وجود ندارد.

    کلیدواژگان: اطلاعات، سیستم اطلاعاتی حسابداری رایانه ای، مهارت حسابداران، دانش حسابداری متخصصان رایانه
|
  • Yahya Hassas Yeganeh, Hosseyn Kasyri Page 1

    Materiality is one of the comprehensive concepts in accounting and auditing which is used by one definition but different applications. Information is material if its omission or misstatement could influence or change the decisions or Judgments of a reasonable user taken on the basis of financial statements. As auditing standards, auditors should consider materiality and its relationship with audit risk when conducting an audit. For materiality Judgment, auditors consider both quantitative and qualitative factors. The objective of this study is: 1) Identify quantitative and qualitative factors effect on auditor's materiality Judgments and its ranking 2) Determine auditors’ consensus in selecting and applying materiality guidelines in audit 3) Identify problems, restrictions and necessity of issuing materiality guidelines in Iran. In this experimental study fifteen quantitative and fifteen qualitative factors which could affect materiality Judgments, selected and examined. The result of this study indicated that: 1) the size of Judgment item, total assets, total revenue and its average, net profit, equity, related items and related class in financial statement identified as significant quantitative factors in Judging materiality level for conducting an audit. 2) The pervasiveness of errors or misstatement to different item in financial statement, relationship of Judgment item with third parties and arm’s length transactions, unusual items, estimated items, departure from laws and regulations and audit risk of Judgment items identified as significant qualitative factors caused in adjusting materiality level. 3) Materiality guidelines based on total assets, total revenue, its average and equity (between 1 to 3 present) and net profit (above 5 percent) are agreed and applied by audit managers. Furthermore, applying net profit guideline together with average total assets and revenue guidelines will improve materiality Judgments. 4) The result indicated the necessity of issuing materiality guideline by profession. Materiality guideline could improve and consistent audit opinions in similar cases, remove problems when auditors changed, consistent the extent of audit work and eventually improve audit efficiency and effectiveness. 5) The results indicated that: a) Few auditors established materiality level in planning stage of audit b) Few auditors considered relationship between audit risk and materiality, especially in adjusting compliance and substantive tests c) In final stage of audit, the auditors do not consider the effect of likely and possible errors in combining the total effect of errors and misstatements.

  • G. Babajani, D. Foroghi Page 39

    Social Accounting and corporate social reporting nowadays are considered as one of the important approaches of accounting. In developed and some less developed countries, several studies have been made in relation with this aspect of accounting. In our country, Iran, no scientific study related to corporate social reporting in order to establish conceptual framework of this part of accounting have been done so far. This research is an attempt to obtain those mentioned goals. In this research, according to results of Delphi survey, eight important and major factors were recognized as acceptable criteria for promotion of level of social accountability of Iranian enterprses accounting and financial reporting system. Comparing accepted criteria with characteristics of Iranian enterprises accounting and financial reporting system by Delphi group, determined that the above mentioned system lacks expected capability for social accountability.

  • Ali Saghafi, H. Saydi Page 61

    In recent decades, the emergence of crisis in accounting has posed by many thinkers and writers, particularly about theory setting and accounting methodology. As it is mostly accepted in philosophy of science, accounting is a type of social science that we should define it by its end, not by its subjects. It is clear that, nowadays the ends and goals of accounting are two major things: preparing useful information for decision making; and accountability. Many evidences and researches show that positive methodology or positive accounting theory is not an appropriate means in achieving to accountability end. Because the focus of positivism is on objective realities; and it misses the role of mind and subjective ideas, accounting as a social science which has built not only on the physical objects but also on the accountants’ thought and power of mind, cannot rely on positive methodology for theory setting, entirely. This article has tried to emphasize on the importance of the norms. Values and ethics in obtaining the accounting purposes by collecting some philosophic literature, especially the viewpoints of Immanuel Kant in his books based on critique concept and the members of Frankfurt School and their critical theory. Finally, after a review of the ethical approach in accounting theory, we conclude that the nearest way to accounting ends is relying on normative theories, which are described in this text as a stable bridge between the reality of accounting and its ends.

  • Hamid Khaleghi Moghoddam, Farokh Barzideh Page 83

    With regard to the goals (efficiency) and objectives (effectiveness) the performance of entities is measured. Therefore, measuring performance can be considered proper criteria showing the achievement of goals and objectives. This paper enables the firms, all kind to determine how far they have been successful (in achieving the goals and objectives). During the last decades the firms have used different approaches and technics in measuring the performances. But, a very few of them are satisfied with the effectiveness of the process of assessments. This article tries to compare the results of other approaches with the aim of enabling the users of financial statements make reasonable decisions; it deserves to note that Tehran stock exchange is looking for a reliable measure for assessing the accounting information. Also in this paper attempts has been made to show there is no realizable relation between the different approaches in measuring the performance of the companies.

  • Mohsen Khoshtinat, Mohammad Reza Sarebanha Page 107

    There are considerable debates on how dividend policy effects firm value. Some researchers believe that dividends increase shareholder wealth; others believe that dividends are irrelevant, and still others believe that dividends decrease shareholder wealth. The main purpose of this study was to investigate the effects of dividend on common stock prices. To test the research hypothesis, the study used the 1994-2002 financial data of a cross - sectional set of companies listed in the Tehran Stock Exchange. The financial data used in the study belonged to a total of 60 corporations who met certain predetermined research criteria. Regression was used to test the research hypothesis. The results show positive correlation between the dividend and common stock prices.

  • S. H. Sajady. S.M. Tabatabaei Nejad Page 141

    This research is seen to have been embarked on to specify developmental obstacles in the computer assisted Accounting in Formation Systems (AIS) in productive centers of Kuzistan province. Accordingly, six factors which have been tested as hypothesis regarding the deterring as hypothesis regarding the deterring constraints in the so - called companies have been inquisitively reviewed. As a result uninformed management lack of awareness with computer system potentialities, unstandardized accounting knowledge of experts. Lack of professional standards in the domain of computer - assisted information systems are detected as serious deterrents to the system in question. But, the high cost of designing information system for accounting is not accounted for to dramatically impede the prospective developments.