فهرست مطالب

Hormozgan Medical Journal
Volume:18 Issue: 4, Oct-Nov 2014

  • تاریخ انتشار: 1393/07/12
  • تعداد عناوین: 10
|
  • سیدمحمدوحید حسینی، زهرا زارعی، عباس رحیمی، شهرام زارع صفحات 291-295
    مقدمه
    هیپوسپادیاس یکی از آنومالی های مادرزادی شایع ژنیتال در پسرها می باشد. یکی از درمان های رایج جراحی هیپوسپادیاس، روش Tubularized Incised Plate Urethroplasty (TIP) است. فیستول و تنگی دهانه پیشابراه از عوارض شناخته شده پس از جراحی می باشد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر دیلاتاسیون زود هنگام پیشابراه در جلوگیری از ایجاد عوارض پس از عمل می باشد.
    روش کار
    یک کارآزمایی بالینی با شرکت شصت بیمار مبتلا به هیپوسپادیاس دیستال که در مدت یک سال تحت عمل جراحی تیپ قرار گرفته بودند، انجام شد. بیماران به صورت یک در میان در دو گروه قرار گرفتند. این دو گروه از نظر تعداد و میانگین سنی مشابه بودند. در بیماران گروه اول دیلاتاسیون روزانه پیشابراه با استفاده از نلاتون دو هفته پس از عمل آغاز و به مدت شش ماه ادامه یافت. در بیماران گروه دوم دیلاتاسیونی صورت نگرفت. بیماران به مدت یک سال از نظر ایجاد فیستول و تنگی و سایر عوارض پس از عمل تحت بررسی قرار گرفتند.
    نتایج
    در گروه اول فیستول زودرس، فیستول دیررس، تنگی، هماتوم، عفونت ادراری، نکروز پوستی و جداشدگی زخم به ترتیب در 16/7 درصد، 6/7 درصد، 10 درصد، 26/7 درصد، 13/3 درصد، 10درصد و 20 درصد از بیماران دیده شد. این عوارض در گروه دوم به ترتیب در 10 درصد، 6/7 درصد، 3/3 درصد، 13/3 درصد، 6/7 درصد، 3/3 درصد و 6/7 درصد از بیماران دیده شد. در آنالیز آماری هیچ یک از این تفاوت ها معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    دیلاتاسیون زود هنگام پیشابراه پس از عمل ترمیم هیپوسپادیاس تاثیری در میزان بروز عوارض پس از عمل ندارد.
    کلیدواژگان: هیپوسپادیاس - فیستول، دیلاتاسیون
  • طیبه رضایی نسب، ایرج صالحی، سیدموسی کافی، سجاد رضایی صفحات 297-308
    مقدمه
    آزمون بندرگشتالت یکی از معروف ترین آزمون های نوروپسیکولوژیک است که ساده و سهل الاجرا بوده و می تواند جهت ارزیابی آسیب های مغزی مورد استفاده قرار گیرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اعتبار، قدرت تشخیصی و تکرارپذیری آزمون دیداری - حرکتی بندرگشتالت در بیماران آسیب مغزی تروماتیک (TBI) بود.
    روش کار
    آزمودنی ها شامل 240 نفر بودند که در قالب یک طرح مورد - شاهد جهت اعتبارسنجی این آزمون در دو گروه 120نفری بیماران دچار TBI و افراد عادی به شیوه نمونه گیری غیراحتمالی و پیاپی وارد مطالعه شدند. آزمودنی های گروه عادی از نظر سن، جنس و تحصیلات با گروه بیماران TBI مورد همتاسازی قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش آزمون بندرگشتالت، پرسشنامه اطلاعات عصب شناختی و تشریحی، سیاهه متغیرهای جمعیت شناختی بیماران دچار آسیب مغزی تروماتیک و آزمون معاینه مختصر روانی (MMSE) بودند.
    نتایج
    نتایج آزمون مجذور کای (χ2) پژوهش نشان داد که گروه بیماران دچار TBI نسبت به افراد عادی، فراوانی بیشتری را در خطاهای 12گانه آزمون بندرگشتالت از خود نشان دادند. ضریب اعتبار تفکیکی نشان داد در مجموع 98/3 درصد از آزمودنی ها به درستی در دو گروه عادی و بیمار قرار گرفته اند. ضریب اعتبار همزمان با آزمون MMSE معادل 0/53- و همبستگی گویه با نمره کل این آزمون در دامنه ای از 0/10 تا 0/48 به دست آمد. تکرارپذیری نتایج این آزمون بین سه ارزیاب از طریق محاسبه ضریب هبستگی درون طبقه ای (ICC) برابربا 0/81 و ضریب آلفای کرونباخ برای کل نمونه 0/85 محاسبه گردید.
    نتیجه گیری
    این آزمون دارای قدرت تفکیک و تکرارپذیری قابل قبولی است. با توجه به ضرایب اعتبار و پایایی به دست آمده توصیه می گردد این آزمون در کنار ابزارهای تشخیصی پاراکلینیکی (نظیرCT اسکن و MRI) به عنوان ابزار غربالگری در بیماران دچارTBI به کار رود
    کلیدواژگان: تست بندرگشتالت، آسیب های مغزی، پایایی
  • رخشانه گودرزی، سلما نادری صفحات 309-316
    مقدمه
    تولد زودرس از علل اصلی مرگ و ناتوانی در نوزادان و مسئله ای مهم در مراقبت های دوران بارداری می باشد. این مطالعه به شرح عوامل خطر تولد زودرس در بیمارستان شریعتی بندرعباس پرداخته است.
    روش کار
    در این مطالعه مورد - شاهدی که در مرکز آموزشی درمانی شریعتی بندرعباس در سال 1390 انجام شد، تعداد 100 مادر با تولد نوزاد نارس به عنوان گروه مورد و 200 مادر با تولد نوزاد رسیده به عنوان گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفت. متغیرهای سن مادر، شغل مادر، تحصیلات والدین، سابقه قبلی تولد نوزاد نارس، ناهنجاری های آناتومیک رحم و دهانه رحم، بیماری های سیستمیک و عفونی مادر، مراقبت های دوران بارداری، تروما در بارداری، کم وزن گیری مادر، تعداد زایمان های قبلی مادر، فاصله دو بارداری، مصرف سیگار توسط مادر، اشکالات پرده های جنینی و مایع امنیوتیک، سابقه سقط و حاملگی با روش های کمک باروری در دو گروه ارزیابی شد. اطلاعات جمع آوری شده در برنامه SPSS 16 وارد شده و آنالیز آماری با استفاده از t-test و Chi-Square انجام گرفت.
    نتایج
    نتایج نشان داد که در گروه مادران با تولد نوزاد نارس، پارگی زودرس کیسه آب 27/92 برابر، آنومالی های رحم و دهانه رحم حدود 15 برابر، پره اکلامپسی 5/26 برابر، سابقه تولد نوزاد نارس 4/96 برابر، نسبت فامیلی والدین 2/67 برابر، عفونت ادراری 24/2 برابر و دیابت مادر 2/18 برابر بیشتر از گروه شاهد می باشد که تمامی این موارد با (P<0.05) معنی دار می باشند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج فوق، مهمترین عوامل خطر نارسی پارگی زودرس کیسه آب، آنومالی های رحم و دهانه رحم، پره اکلامپسی و سابقه تولد نوزاد نارس می باشد
    کلیدواژگان: زایمان، نوزاد نارس، نوزاد رسیده
  • الهام نژاد صادقی، محمدحسین تقدیسی صفحات 317-324
    مقدمه
    عفونتهای دستگاه ادراری از رایج ترین مشکلات طبی در زنان می باشد و به علت تغییراتی که در حاملگی در بدن ایجاد می شود، زنان باردار معمولا برای ابتلا به عفونت های ادراری مستعدتر هستند و به علت عوارض بالقوه ای که بر مادر و جنین دارد، بسیار با اهمیت است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تعدیل پذیری رفتار زنان باردار در زمینه عفونت های ادراری بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه نیمه تجربی است که در آن 110نفر از زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان بهبهان شر کت داشتند که به طور تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه طراحی شده بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی بود که قبل از مطالعه روایی و پایایی آن بدست آمد. قبل از اجرای مداخله آموزشی، پرسشنامه برای هر دو گروه تکمیل شد و زنان باردار گروه مورد، برنامه آموزشی مطابق با مدل اعتقاد بهداشتی را به مدت 5 جلسه دریافت کردند. در گروه شاهد مداخله صورت نگرفت. یک ماه پس از اتمام مداخله آموزشی، هر دو گروه مجددا پرسشنامه را تکمیل نمودند. در نهایت اطلاعات حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS 16 و بوسیله آزمون های آماری تی مستقل، تی زوجی و کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    آزمون تی مستقل نشان داد که قبل از مداخله بین میانگین نمره عملکرد زنان باردار دو گروه مورد و شاهد در زمینه رفتارهای پیشگیری کننده از عفونت ادراری (نحوه لباس پوشیدن، عادات غذایی، عادات ادراری، نحوه نظافت، عادات مربوط به رفتار جنسی) اختلاف معنی داری وجود نداشت (P>0/05). اما پس از مداخله آموزشی، بین گروه مورد و شاهد، در میانگین نمره همه متغیرهای ذکر شده اختلاف معنی داری بوجودآمد (P<0.05). آزمون تی جفتی نشان داد که بین میانگین نمرات متغیرهای مورد نظر در گروه مورد، قبل و بعد از مداخله آموزشی، اختلاف معنی دار وجو دارد (P<0.05) در حالی که در گروه شاهد با تغییر اندک این میانگین نمرات، آزمون تی جفتی هیچ گونه اختلاف معنی داری را نشان نداد (P>0/05).
    نتیجه گیری
    تدوین برنامه آموزشی بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی در تعدیل رفتار زنان باردار در زمینه عفونت های ادراری سودمند و اثربخش است.
    کلیدواژگان: عفونت ادراری، زنان باردار، آموزش
  • عباسعلی گائینی، صادق ستاری فرد، فریما محمدی، سیروس چوبینه صفحات 329-337
    مقدمه
    تغییر سبک زندگی راهکاری موثر برای درمان PCOS می باشد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر 12 هفته فعالیت ورزشی بر مقادیر دهیدرواپی آندروسترون سولفات و 17-هیدروکسی پروژسترون، تعداد فولیکول ها و وضعیت قاعدگی زنان مبتلا به سندروم تخمدان های پلی کیستیک (PCOS) بود.
    روش کار
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 40 بیمار مبتلا به PCOS لاغر (BMI<20) و چاق (BMI>25) به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. قبل و بعد از مداخله (12هفته، 3 جلسه در هفته با شدت 85-60 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 30-25 دقیقه فعالیت ورزشی هوازی)، دهیدرواپی آندرسترون سولفات (به روش کمیلوایمسانس)، 17-بتاپروژسترون (الایزا)، تعداد فولیکول ها (سونوگرافی) و وضعیت قاعدگی (پرسشنامه) اندازه گیری شدند.
    نتایج
    کاهش مقادیر DHEAso4 و 17OH-Progestron پس از فعالیت ورزشی تنها در گروه چاق معنی دار بود (0/023=P و 0/0001>P). تعداد فولیکول های تخمدان های راست و چپ در هر دو گروه لاغر و چاق پس از فعالیت ورزشی کاهش معنی داری داشته است (راست؛ 0/019=P، 0/041=P و چپ؛(P=0.005، P=0.008). بهبود وضعیت قاعدگی در هر دو گروه زنان چاق و لاغر پس از مداخله مشاهده شده است (0/028=P و 0/0001>P). وزن بدن گروه چاق پس از مداخله کاهش معنی داری داشته است (P<0.0001).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد، یک دوره فعالیت ورزشی با کاهش وزن بدن در زنان چاق می تواند موجب کاهش DHEAs و 17OH-Progestron شود. به علاوه، فعالیت ورزشی باعث بهبود وضعیت قاعدگی و کاهش فولیکول های تخمدان ها در هر دو گروه زنان لاغر و چاق می شود.
    کلیدواژگان: فعالیت ورزشی، فولیکول ها، قاعدگی
  • سعید رستمی، محمد فرامرزی، گلناز ارباب، لیلا احمدی صفحات 339-346
    مقدمه
    هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی - پلایومتریک و بازی در ابعاد کوچک (SSG) بر غلظت اینترلوکین -6 و عامل نکروز تومور آلفا بازیکنان پسر نوجوان فوتبال بود.
    روش کار
    بدین منظور 30 بازیکن پسر فوتبال با دامنه سنی 14-17 سال (میانگین سن 0/9± 0/914 سال، قد 0/06±1/71 متر، وزن 15/1±62/3 کیلوگرم) برای شرکت در این تحقیق انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه بازی در ابعاد کوچک (8 نفر)، مقاومتی-پلایومتریک (11 نفر) و کنترل (11 نفر) تقسیم شدند. قبل و بعد از 8 هفته تمرین و در حالت استراحتی IL-6 و TNF-α اندازه گیری شد. سپس آزمودنی ها به مدت 8 هفته در گروه های مربوطه تمرینات خود را انجام دادند. برنامه تمرین گروه SSG شامل 8 هفته تمرین بازی در ابعاد کوچک بود که به دو مرحله 4 هفته ای برای تنظیم شدت کار تقسیم شد و توسط 8 نفر صورت می گرفت. برنامه تمرین مقاومتی - پلایومتریک نیز توسط 11بازیکن اجرا شد. این برنامه شامل 8 هفته تمرین ترکیبی مقاومتی - پلایومتریک بود که آزمودنی ها تمرینات مقاومتی - پلایومتریک را دو بار در هفته و به همراه تمرینات معمول فوتبال انجام می دادند. به منظور مقایسه درون گروهی داده ها از آزمون t همبسته و برای مقایسه بین گروهی از آزمون ANOVAو LSD استفاده شد.
    نتایج
    نتایج این تحقیق نشان داد اجرای 8 هفته تمرین بازی در ابعاد کوچک به افزایش IL-6 و TNF-α منجر شد (برای هر سه گروه (0/001=P) و در گروه مقاومتی - پلایومتریک تغییر معنی داری دیده نشد (به ترتیب 0/052= P و 0/126= P).
    نتیجه گیری
    به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که در شیوه تمرینی SSG به علت شدت بالای تمرین و سطوح بالای هورمون های استرسی، تخلیه ذخایر گلیکوژن عضله و همچنین آسیب های ریز درون بافتی که به واسطه جایجایی های سریع و ضربه های مکرر در فوتبال به وجود می آید، سایتوکین های التهابی افزایش معنی داری می یابد.
    کلیدواژگان: اینترلوکین 6، سایتوکین، بازیکن فوتبال
  • سیداشکان طبیب زاده، رضا یزدانی، شهرام زارع، جواد گل میرزایی، سیدمهرداد صولتی، بهارک طاووسی طهرانی صفحات 347-357
    مقدمه
    مسمومیتها در تمامی جوامع از عمده ترین مشکلات بهداشت به شمار می آیند و یکی از شایع ترین علل مراجعه بیماران به اورژانس ها می باشند. هدف از این مطالعه تعیین خصوصیات اپیدمیولوژیک بیماران و مشخص ساختن شیوع و انواع داروها و مواد مورد سوءمصرف در بیماران مسموم مراجعه کننده به بخش فوریت های بیمارستان شهیدمحمدی بندرعباس در سال 1390 بوده است.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی - تحلیلی که به صورت مقطعی از ابتدای فروردین تا پایان اسفند سال 1390 و بر روی بیماران مسموم مراجعه کننده به فوریتهای بیمارستان شهیدمحمدی بندرعباس انجام شد، تمامی بیمارانی که جهت اقدامات درمانی بیشتر بستری شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با مصاحبه مستقیم و تکمیل چک لیست از پرونده بیماران جمع آوری گردید. جهت تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 16 و تست های آماری توصیفی، Chi-Square و t-test استفاده شد. سطح معنی داری 0/05 در نظر گرفته شد.
    نتایج
    مسمومیت ها 3/6 درصد بیماران بخش فوریتها را تشکیل دادند. تعداد 493 بیمار با تشخیص مسمومیت دارویی یا شیمیایی بستری شدند. از بین آنها 52/1 درصد مرد و 47/9 درصد زن بودند. 75/5 درصد بین سنین 14 تا 29 سال بودند. بنزودیازپین ها (23/1درصد) و بعد از آن ترامادول (20/1 درصد) شایع ترین عوامل مسمومیت بودند. مسمومیت های عمدی بیشتر موارد مسمومیت را تشکیل می دادند (66/9 درصد). بیشتر اقدام به خودکشی ها توسط زنان انجام شده بود (59/4 درصد). سن متوسط موارد خودکشی پایین تر بود (23/3 در مقابل 30/3). در کل اکثر بیماران مجرد (52/9 درصد)، بیکار (58/4 درصد) و ساکن شهر بودند (75/3 درصد). 26 درصد بیماران سابقه بیماری روانی شناخته شده، 13 درصد سابقه خود مسموم سازی عمدی قبلی و 32/2 درصد اعتیاد داشتند. 2/2 درصد از بیماران در طول بستری فوت شدند.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه مشخص شد که بیشتر موارد مسمومیت با انگیزه خودکشی و بیشتر با عوامل دارویی اتفاق می افتد و شیوع آن در قشر جوان بیشتر از افراد دیگر گروه های سنی است. همچنین مشخص شد که اقدام به خودکشی با بیماری های روانی و سابقه قبلی خود مسموم سازی عمدی ارتباط دارد، بنابراین مسائل شاید بتوان بوسیله غربالگری بیماری های روانپزشکی در موارد مسمومیت و درمان به موقع آنها و محدود کردن دسترسی آسان به داروها از وقوع مجدد آن جلوگیری کرد.
    کلیدواژگان: اپیدمیولوژی - مسمومیت - خودکشی، سوء مصرف
  • مهدی لاله زاری، احمد حقیری هبارز، رضا یزدانی، فرشته جعفریان صفحات 359-366
    مقدمه
    امروزه بروز انواع خشونت که با مواردی چون خشونت کلامی (توهین و تحقیر)، خشونت های جسمی مانند ضرب و جرح، آزار و اذیت وتعارضات جنسی تعریف می شود، در محیط های کاری سراسر دنیا خصوصا مراکز بهداشتی و درمانی روبه گسترش می باشد. بخش اورژانس بیمارستان ها یکی از شایع ترین مکان های بروز انواع خشونت می باشند. هدف این مطالعه، تعیین خشونت های اعمال شده علیه پرستاران اورژانس بیمارستان شهید محمدی بندرعباس می باشد.
    روش کار
    این مطالعه از نوع مقطعی - توصیفی بوده که در سال 1391 انجام گرفته است، جامعه آماری را پرستاران شاغل در بخش اورژانس بیمارستان شهید محمدی بندرعباس با حداقل یک سال سابقه کاری می باشد که تمامی آنها در این مطالعه شرکت داده شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته، شامل تعدادی سوال باز و بسته با پاسخ کوتاه بوده که صحت آن به تایید متخصصین روایی سنجی رسید. پرسشنامه ها به صورت حضوری پس از بیان توضیحات لازم در بین پرستاران توزیع گردید. اطلاعات حاصله با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 17 و آزمون کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    خشونت های کلامی 100 درصد، تهدید با وسیله 6/93 درصد، خشونت جسمانی 5/94 درصد به ترتیب بیشترین شیوع انواع خشونت را داشتند. شیفت کاری شب، عدم دخالت نیروهای انتظامی، انتظار طولانی مدت جهت دریافت خدمات درمانی، از فاکتورهای اصلی خطر بروز انواع خشونت می باشند، بیشترین عامل خشونت همراهان بیمار و در شیفت کاری 7 شب الی 12شب بوده است. در اکثریت موارد (94 درصد)، پرستاران آموزش لازم را جهت رویارویی با خشونت نگذرانیده و ضمنا گزارش دهی مناسبی از حادثه انجام نداده بودند.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه میزان شیوع بروز خشونت در طول مدت یک سال بیشتر از مطالعات خارجی می باشد که این مسئله قابل تامل و بررسی است، لذا انجام تحقیقات مناسب و جامع، اجرای برنامه های پیشگیرانه مانند بالابردن فرهنگ عمومی، مدیریت صحیح به کارگیری پرستاران دارای احساس مسئولیت بیشتر و با سرعت عمل بالا در اورژانس، انجام حمایت های لازم مانند آموزش های مناسب ضمن خدمت، تدوین منشور جامع حقوق پرستاری از طرف برنامه ریزان ستادی حوزه وزارت با هدف کاهش انواع خشونت، لازم و ضروری می باشد
    کلیدواژگان: خشونت در محل کار - اورژانس، پرستاران
  • محمدباقر رحمتی، محمد مهدی هوشمندی صفحات 367-374
    مقدمه
    کاوازاکی یک بیماری سیستمیک حاد است که بیشتر شیرخواران و بچه های کوچک را مبتلا می کند و اغلب به صورت یک واسکولیت تظاهر می کند. عامل این بیماری هنوز ناشناخته است. با توجه به اینکه بیماری کاوازاکی امروزه به عنوان شایع ترین علت اکتسابی بیماری قلبی مطرح گشته که علیرغم مرگ کمتر از 0/1 درصد، در صورت عدم درمان احتمال درگیری قلبی تا 25 درصد و مرگ 1 تا 2 درصد را دارد. مقاله حاضر گزارش موارد بیماری کاوازاکی با تظاهرات نادر می باشد.
    گزارش مورد: گزارش 5 مورد بیمار که در بررسی اولیه با به تشخیص مننژیت باکتریال، ژنژیواستوماتیت هرپسی، آرتریت سپتیک استافیلوکوکی هپاتیت ویروسی و تب طول کشیده بستری شدند و در سیر درمان به دلیل عدم پاسخ به درمان با شک به کاوازاکی بررسی و تحت درمان قرار گرفتند و پس از بهبودی ترخیص شدند. در این بیماران شکل غیرمعمول بیماری باعث اشتباه در تشخیص و طولانی شدن روند تشخیص شد.
    نتیجه گیری
    توصیه می شود با توجه به افزایش موارد بیماری ناکامل و غیرمعمول کاواساکی و افزایش احتمال درگیری عروق کرونر درمواردی که تب در بیماری طولانی شود، بایستی به کاواساکی ناکامل توجه نمود.
    کلیدواژگان: بیماری کاوازاکی، مننژیت - هپاتیت، ارتریت سپتیک
  • زهره منتصری، محمدنبی رحیمیان، قاسم سبحانی، فاطمه قیدر، آذر نعمت الهی، زینت محبی نوبندگانی صفحات 375-384
    احساس درد از نظر نوروآناتومیکی، نوروفیزیولوژیک و سیکولوژیک بسیار پیچیده می باشد و اولین عملکرد آن حفظ تمامیت موجود زنده است. این مسئله بسیار جالب و سوال برانگیز است که افرادی که درد را احساس نمی کنند با این تجربه چگونه برخورد می کنند و چه مشکلاتی آنها را تهدید می کند. لذا؛ پژوهشگران با استفاده از 73 منبع و مقاله از منابع الکترونیکی و کتابخانه ای مروری کلینیکی بر ابعاد مختلف بیماری CIPA که یک بیماری نادر از دسته نوروپاتی حسی - خودکار است و خود را با فقدان کامل حس درد در کل بدن و عدم واکنش به تحریکات دردناک - عدم توانایی عرق کردن نشان می دهد، انجام داده و به بررسی تحقیق های انجام شده بر روی آن با تاکید بر موتاسیون های ژنتیکی رخ داده در آن از سال 1966-2012 پرداخته است تا تیم مراقبتی - بهداشتی با شناسایی سریع آن، مداخلات پیشگیرانه و درمانی را سریعا انجام داده تا عوارض ناشی از این بیماری را کاهش دهند.
    کلیدواژگان: عدم احساس درد، موتاسیون، عرق کردن
|
  • Pages 291-295
    Introduction
    Hypospadias is a common congenital malformation in boys. One of the common surgical techniques for correction of hypospadias is (Tubularized Incised Plate urethraplasty=TIP). Meatal stenosis and fistula formation are known post-operative complications. The purpose of our study was to evaluate the effect of early urethral dilatation in prevention of post operative complications.
    Methods
    A randomized clinical trial including 60 patients with distal hypospadias who underwent tabularized incised plate urethroplasty with or without dilatation was conducted in Bandar Abbas children hospital in 2011. Patients were divided in two groups. The number of the patients and mean age were not different in two groups. Urethral dilatation was started in first group at two weeks following surgery and continued for six months. The patients of second group were followed without urethral dilatation. All patients were followed for occurance of complications for one year. Chi-Square and t-test were used to compare the groups.
    Results
    In the first group the early fistula، late fistula، stenosis، hematoma، urinary infection، cutaneous necrosis، and wound dehiscence were developed in 16. 7%، 6. 7%، 10%، 26. 7%، 13. 3%، 10%، and 20% of the patients، respectively. In the second group these complications were seen in 10%، 6. 7%، 3. 3%، 13. 3%، 6. 7%، 3. 3%، and 6. 7% of the patients، respectively. Statistical analysis of results showed no significant differences between two groups in rate of complications.
    Conclusion
    Early urethral dilatation after urethroplasty has no significant effect on post- operative complications.
    Keywords: Hypospadias – Fistula_Dilatation
  • Pages 297-308
    Introduction
    Bender Gestalt test is one of the most famous neuropsychological tests that is simple and it can be used to examine brain injuries. The objective of this research was to investigate the validity, diagnostic strength and the replicability of the Bender Visual-Motor Gestalt Test in patients with traumatic brain injury (TBI).
    Methods
    240 participants were tested in a case-control study to examine the validity of this test in two groups included 120 patients with TBI and normal cases. All participants were involved in the study by non-probability and consecutive sampling method. The normal group was matched with the TBI group in terms of age, gender and education level. The Bender Gestalt Test, neurological and dissectional information questionnaire, the demographic variable lists of the patients and the mini-mental examination test (MMSE) were used to collect the data.
    Results
    Findings showed that patients with TBI showed more frequency in Gestalt test's dozen errors than the normal group. The discriminant validity coefficient showed that, in total 98.3% of the participants had been placed correctly in two normal and patient groups. The concurrent validity coefficient with the MMSE was -0.53 and the item-total correlation of this test were in a range of 0.10 to 0.48. The replicability results of this test among three examiners through intraclass correlation coefficient (ICC) calculations were 0.81 and the cronbach's Alpha coefficient for the total sample was 0.85.
    Conclusion
    This test has an acceptable discriminant and replicability strength. Regarding the obtained validity and reliability coefficients, it is recommended that this test be applied with the paraclinical diagnostic tools (such as CT-scan and MRI) as the screening tools in patients with TBI.
    Keywords: Bender, Gestalt Test, Brain Injures, Validity
  • Pages 309-316
    Introduction
    Prematurity remains the main cause of mortality and morbidity in infants and a problem in the care of pregnant women world-wide. This study describes the risk factors for having a live preterm delivery in Bandar Abbas Shariati Hospital.
    Methods
    In this case-control study, we studied 300 neonates who were borned in Shariati hospital in 2011 and divided them into two groups: case group (100 mothers with premature neonates) and control group (200 mothers with term infants). Risk factors that were studied include maternal age and job, parent's knowledge, the history of preterm birth, uterine abnormality, maternal systemic and infectious disease, prenatal care, placental abnormality, trauma in pregnancy, maternal low weight gain in pregnancy, the number of previous pregnancy, inter pregnancies gap, maternal smoking, membrane abnormality, previous abortion, pregnancy with assisted reproductive therapy. Data collection and analysis were performed using SPSS 16 and t-test and Chi-Square were used to analyze the significance of the results.
    Results
    The results show that in mothers with preterm birth, prolong premature rupture of membrane 27.92 times, uterine and cervical anomaly about 15 times, preeclamcia 5.26 times, the history of preterm birth 4.96 times, family dependency 2.67 times, urinary tract infection 2.24 times and diabetes 2.18 time more exposed to prematurity than mothers with term birth (P<0.05).
    Conclusion
    According to this study prolong premature rupture of membrane, uterine and cervical anomaly, preeclamcia and history of preterm birth are the most important risk factors for preterm delivery.
    Keywords: Delivery, Premature Infant, Term Infant
  • Pages 317-324
    Introduction
    One of the most common problems among women during pregnancy is Urinary Infection (UI). Pregnant women are highly susceptible to UI due to body changes and because of its potential complications on mothers and their fetuses, UI receives particular attention.The current study aimed at investigating the modifiability of behaviour of the pregnant women in the field of urinary infections based on the health belief model.
    Methods
    This is a quasi-experimental intervention study. The samples involved 110 pregnant women who attended Health Center in Behbahan (Khuzestan Province) and were randomized to case and control groups. The reliability and validity were established before conducting the study and the tool of the study included a designed questionnaire based on the Health Belief Model (HBM). Before the intervention, the participants in both groups were asked to fill in a questionnaire and the pregnant women of the experimental group received a five session educational program according to (HBM). There was no intervention in control group. One month after intervention, both groups were evaluated by re-completing the questionnaire. And finally, Statistical tests such as Independent t-test, Paired t-test and Chi- Square were used for analysis of data in both groups.
    Results
    The results of an independent t-test revealed that before intervention there were no significant differences between the mean scores of the pregnant women's behaviour in the two groups concerning behavioral prevention of urinary infection such as the way of cleanness and wearing clothes, eating habits, urinary habits, and sexual behaviour. After intervention, however, significant differences were observed between the mean scores of all aforesaid variables (P<0.05). The Paired t-test showed that there were significant differences between the mean scores of the variables in case group before and after educational intervention (P<0.05), whereas the mean scores of control group changed trivially and no significant differences were observed.
    Conclusion
    The findings of current study confirmed the effectiveness of educational intervention based on Health Belief Model in modification of behaviour of the pregnant women in the field of urinary infections.
    Keywords: Urinary Tract Infection, Pregnant Women, Education
  • Pages 329-337
    Introduction
    The effective method of treatment of Polycystic Overy Syndrome (PCOS) is lifestyle modification. The aim of this study was to evaluate the effect of 12 weeks aerobic exercise on DHEAso4, 17OH-Progestron Concentrations, number of follicles and menstrual condition of women with PCOS.
    Methods
    In this clinical trial, 40 PCOS patients lean (BMI<20) and obese (BMI>25) randomly divided into two trained and sedentary control groups. DHEAso4, 17OH-Progestron Concentrations, number of follicles and menstrual condition were measured before and after the program (12-week exercise training program, aerobic exercise at 60-80% of maximal heart rate, 25-30 min/day, 3 days/week).
    Results
    Decline of DHEAso4, 17OH-Progestron Concentrations were significant after exercise in obese group (P=0.023, P<0.0001). The number of follicles right and left ovaries decreased significantly after exercise in two groups lean and obese (Right; P=0.019, P=0.041 and Left ovary; P=0.005, P=0.008). Menstrual situation was improved after exercise in obese and lean groups (P=0.028, P<0.0001). The body weight decreased significantly after exercise in obese groups (P<0.0001).
    Conclusion
    It seems that a term of exercise with weight loss can induce decline of DHEAso4 and 17OH-Progestron. In addition, exercise lead to improved menstrual condition and reduction of number of ovarian follicles per groups of lean and obese.
    Keywords: Exercise – Follicles_Menstrual
  • Pages 339-346
    Introduction
    The aim of this study was to examine the effect of two concurrent resistance-plyometric and small sided game methods on pro-inflammatory in youth soccer players.
    Methods
    30 youth soccer players with a range of 14 to 17 years of age were divided randomly in three groups, SSG (n=8), resistance-plyometric (n=11) and control (n=11). Height, weight, BMI and VO2max of the subjects were measured. The next day, blood samples from the anterior brachial vein of subjects were taken. The experimental groups participated in their exercise program (8 week, 2 sessions per week plus three current sessions). All variables were measured again after 8 weeks. In order to compare data within group's Dependent t-test was used and for comparison between groups Independent t-test was used by SPSS 17.
    Results
    The findings showed that after 8 weeks of SSG training plasma level of IL-6 and TNF-α increased significantly. The results in other groups did not show significant change (P≥0.05).
    Conclusion
    SSG training can induce a catabolic environment in youth soccer player's body.
    Keywords: Interluecin, 6, Cytokine, Soccer Player
  • Pages 347-357
    Introduction
    Poisoning is a major health problem worldwide and one of the most common reasons for visiting emergency departments (EDs). The object of this study was to determine the epidemiological characteristics of poisoned patients referred to emergency department of Bandar Abbas Shahid-Mohammadi hospital in 2011-2012.
    Methods
    In a cross-sectional study between March 2011 and February 2012 all the paitents admitted through ED for further evaluation and treatment were investigated. Data were gathered from direct interviewing and patient’s medical files by using a checklist and analyzed by SPSS version 16 using descriptive statistical tests, Chi-Square and t-test.
    Results
    Poisonings comprised 3.6% of emergency department patients. During the study period, 493 patients with drug or chemical exposure were admitted. Of them, 52.1% were male and 47.9% were female. 75.7% were between the ages of 14-29 years. Benzodiazepines (23.1%) followed by Tramadol (20.1%) were the most common cause of poisonings. Intentional poisonings constituted the majority of cases (67%). The mean age of suicidal cases was lower (23.3 vs 30.3). The majority of patients were single (52.9%), unemployed (58.4%) and living in urban centers (75.3%). 26% of patients had a diagnosed psychiatric disease, 13% had previous suicidal self-poisoning and 32.3% were addicted. 2.2% of patients were died during hospital stay.
    Conclusion
    In this study, poisonings most commonly occur as intentional and mostly by pharmaceutical agents. The prevalence was higher in younger individuals than other groups. According to these findings, the authorities have to prevent its further occurance by screening of psychiatric diseases in poisoning cases and early treatment of them, as well as limiting easy availability of drugs.
    Keywords: Epidemiology – Poisoning – Suicide_Overdose
  • Pages 359-366
    Introduction
    Today, the incidence of violence such as verbal violence physical violence, including battering, sexual harassment is defined conflicts, especially in work environments around the world. The aim of this study was to investigate violence against emergency department nurses of Shahid Mohammadi hospital in Bandar Abbas.
    Methods
    This study was a cross - sectional descriptive study which was conducted in 2012-2013, the population of nurses in the emergency department of shahid Mohammadi hospital, with at least one year of work experience ranging from formal contracts and are recruiting in all of them (88 women and 13 men) were enrolled in this study. The researcher made questionnaire including open and closed questions was used for data collection. By using SPSS software, Chi-Square test was used for statisrical analysis.
    Results
    Verbal abuse, threat and physical violence had the highest prevalence of violence. Night shift work, lack of police intervention, long-term care services, the main risk factors for violence are the most violent patients, and the shift is 7 nights to 12 nights. In the majority of cases (94%), nurses were not well trained on how deal with violence and also report an incident.
    Conclusion
    In this study, the prevalence of violence over a period of one year, which is higher than the foreign studies of the consideration and study. Hence a proper and comprehensive research, prevention programs, such as raising the general culture, involvement of nurses with higher responsibility and high-speed action in emergencies, the sensitizing concerned authroties with the aim of reducing violence, is necessary.
    Keywords: Workplace Violence – Emergency_Nurses
  • Pages 367-374
    Introduction
    Kawasaki disease (KD) is an acute febrile vasculitis mainly affecting children, with two types of presentation, namely, typical and atypical. It is the most critical cause of coronary artery complications and if not treated on time and appropriately, complications may occur in up to 25% of the patients will get. Patients: This study reports five rare cases of incomplete KD Who has been admitted with diagnosis of Bacterial Meningitis, Staphylococcal Septic Arthritis, Herpetic Gingivostomatitis, Viral Hepatitis and prolonged Fever. Since there was no response to treatment, with impression of Atypical Kawasaki patient has been evaluated and treated.
    Conclusion
    Atypical presentation of the disease led to misdiagnosis and prolonged process of diagnosis. Due to the increasing number of atypical Kawasaki cases and the probability of coronary artery disorder, it is recommended that atypical Kawasaki be considered in the differential diagnosis of the disease in the patients with fever of over five days without any clinical cause.
    Keywords: Kawasaki Disease_Meningitis – Hepatitis – Septic Arthritis
  • Pages 375-384
    Pain is neuroanatomically, psychologically and neurophysiologically complicated and its first function is protecting all alive creature body. This issue is so questionable and interesting that people who don’t feel pain how face this sensation and what problems threaten them. So many researchers by using 73 references, articles from electronical and library references have done a clinical study about CIPA which is a rare disorder of neuropathic disorders. These patients have no sensation toward pain and paiful stimulations and no sweating. This disorder has been occurred by genetic mutation and has been under study from 1996 to 2012. Which un health – care tream can reduce their complications by early diagnosis and thereaputic and preventive interventions.
    Keywords: Pain Insensitivity, Mutation, Sweating