فهرست مطالب

فصلنامه ادب پژوهی
پیاپی 27 (بهار 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/03/13
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محرم رضایتی کیشه خاله *، بهزاد برکت، مجید جلاله وند صفحات 9-40

    اسطوره ها به عنوان نظامی بینامتنی در تولید آثار ادبی، مخصوصا رمان، نقش بزرگی ایفا می کنند. دو رمان سووشون و کلیدر در بحران دهه چهل و پنجاه بر پایه اسطوره های آیینی و چرخه ای باروری (مرگ و باززایی) بازآفرینی شده اند. این مقاله تلاش می کند با استفاده از شیوه تحلیل ساختاری، کنش ها و مفاهیم بنیادین اسطوره های باروری را در لایه های پنهان این دو رمان بررسی، و عوامل تجسم نشانه ها و نمادهای آنها را تحلیل نماید. اسطوره های باروری بر چهار کنش بنیادین (عصیان، مرگ، باروری و باززایی) استوارند. این کنش ها را می توان در زیرساخت سووشون و کلیدر ردیابی کرد. در ساختار اسطوره ای این رمان ها، زمان، انسان و جهان پیوند می خورند و شخصیت های نامیرای رمان همچون قهرمانان اسطوره ای و حماسی- نظیر سیاوش، اوزیریس و دیونوسوس- در تکراری ابدی در مبارزه می میرند و بار دیگر به زندگی برمی گردند و در چرخه بی پایان زادن ها، سیزیف وار کیفر خدایان خودکامه را به سخره می گیرند.

  • تیمور مالمیر *، فردین حسین پناهی صفحات 41-67
    آیین های باروری از اسطوره های بنیادین بشر است که بخش قابل توجهی از اساطیر جهان را در خود جای داده است. بن مایه این آیین ها مبتنی بر چرخه سالانه طبیعت میان خشکی و سرسبزی است. این مراسم تجسمی آیینی از مرگ و سپس باروری طبیعت بود که آن را در مرگ یا غایب شدن یک ایزد و بازگشت مجدد او تصور می کردند. در ژرف ساخت داستان های شاهنامه فردوسی می توان بازمانده ها و یا تاثیراتی از آیین های باروری را دید. بررسی ساختار داستان های شاهنامه نشان می دهد که علاوه بر نمونه شناخته شده «سیاوش»، داستان های نوذر و کیقباد، رفتن کیخسرو و فرنگیس به سیاوش گرد و داستان بیژن و منیژه مبتنی بر طرح آیین های باروری اند. همچنین، وجود عناصر معناداری در ساختار داستان سیامک و هوشنگ، ارتباط ساختار این داستان را با آیین های باروری نشان می دهد. تامل در ساختار اسطوره ای متن شاهنامه نشان می دهد که توجه به ژرف ساخت اسطوره ای داستان ها از روش های مناسب در نقد اصالت متن است.
  • مصطفی گرجی *، حسین محمدی مبارز صفحات 69-88
    کیخسرو و ذوالقرنین دو شخصیت برجسته اند که در مجموعه ادبیات فارسی و متون تاریخی و اسطوره ای، از نظر نوع کنش و خصوصیات مربوط به زندگی، احوال و رفتار، شباهت فراوانی با هم دارند. اگرچه منابع مختلف به زندگی و احوال این دو شخصیت به صورت مجزا پرداخته اند، اما درباره آنها و وجوه تشابه و همانندی آنها تحقیقی مستقل انجام نشده است. در این مقاله، نویسندگان با مطالعه کتب، اسناد و بازبینی حدود شصت اثر از منابع تاریخی و تفسیری، بر آن اند که ویژگی های اسطوره ای-عرفانی شخصیت کیخسرو با کم ترین اختلاف در زندگی ذوالقرنین (شخصیت مبهم و مقدس قرآنی) وجود دارد. باتوجه به این امر، این مقاله سعی می کند با توصیف احوال هریک و تفسیر مشابهت های آنان از نظر نام شناسی و جاینام-شناسی، به وجوه اشتراک و همانندی های آنها بپردازد.
  • حسین حیدری*، محدثه قاسم پور صفحات 89-114
    فردوسی براساس منابع مکتوب و شفاهی موجود، شاهنامه را سرود تا عقاید و فرهنگ ایرانیان باستان را برای آیندگان گزارش کند. گرچه منابع مذکور کمابیش بازگوکننده فرهنگ ایران باستان و باورهای مزداپرستی بوده اند، اما اثبات گزارش بی طرفانه مواضع دینی ایرانیان باستان توسط فردوسی نیاز به بررسی دارد. در این مقاله گزارش فردوسی از نظرگاه مزداپرستان درباره هفت دین (بت پرستی، دین مانی، دین مزدک، دین زرتشتی، یهودیت، مسیحیت و اسلام) با مواضع خود متون پهلوی و اوستا سنجیده می شود و ویژگی های هرکدام به تفکیک بیان می گردد. براساس یافته این جستار، آنچه سراینده نامه باستان به نگاه مزداپرستان درباره بت پرستی و دین مزدک نسبت داده، با متون مزدایی مطابقت کامل دارد، ولی آنچه که حکیم توس درباره مواضع مزداپرستان درباره اسلام گزارش کرده، از این متون سرچشمه نگرفته است. بقیه ادیان نیز در طیفی میان این دو قرار می گیرند
  • مریم درپر * صفحات 115-136
    در سبک شناسی لایه ای با توجه به بافت موقعیتی به عنوان کلان لایه، متن را به خردلایه هایی تجزیه کرده و با بررسی خردلایه های متنی و تشخیص ویژگی های برجسته یا پربسامد، به مطالعه سبک می پردازیم. واحد تحلیل سبک در سبک شناسی تاریخی- سنتی «جمله» است، حال آنکه در «روش لایه ای»، با توجه به ساختار باز لایه ای متن، نه تنها نوشتار به عنوان واحد تحلیل در نظر گرفته شده، بلکه واحد تحلیل به کلان لایه ها میرسد و مشخصه ها و تمایزات سبکی یک نوشتار، نویسنده، ژانر یا دوره، همچنین سهم هر لایه در کشف ایدئولوژی متن و روابط پنهان قدرت را نیز تبیین می شود. نگارنده این روش را در مطالعه ویژگی های سبکی نامه های امام محمد غزالی با رویکرد انتقادی به کار گرفته و نامه شماره یک او را مورد بررسی قرار داده است؛ دو لایه «کاربردشناسی» و «نحو» این نامه را در مقاله ای جداگانه ارائه نموده و در مقاله حاضر به ارائه دو لایه «واژگان» و «بلاغت» می پردازد.
  • علی محمدی*، ماندانا کمرخانی صفحات 137-161
    بسامد بالای صدامعنایی به جریان شعر گفتار اواخر دهه شصت و سراسر دهه هفتاد منسوب است و عملکرد آن علاوه بر ایجاد فضا سازی های شاعرانه و مخیل، ترسیم فضاهای عینی و حقیقی نیز هست. این مقاله بر آن است که چگونگی آفرینش و رواج صدامعنایی، تعریف صدا و حرکت شعری، انواع صدامعنایی و مقاصد ثانویه آن را تحلیل کند. با توجه به پرسش هایی که در این مقاله مطرح می شود، به این نتیجه می رسیم که صدامعنایی هم زمان صدا و حرکت و معنا را در شعر تقویت می کند. هنگامی که صدامعنایی با ترکیب های زبانی معنادار قرین می شود، فهم شعر را کند می کند؛ چون ذهن درگیر کندوکاو معنی می شود و حرکت در گرو معناست. هرگاه با صنایعی چون نغمه حروف، اتباع، نام آوا و تکرار قرین می شود، شعری بی-معنا ولی با آهنگ و «صدای شعری» پدید می آورد که حرکت در سطح آن تند و بی وقفه است؛ چراکه صداها فضایی هنری را که به تحلیل و دریافت نیازی ندارد، به وجود می آورند.
  • غلامرضا پیروز *، قدسیه رضوانیان، سروناز ملک صفحات 163-186

    فراداستان از رایج ترین انواع داستان های پسامدرنیستی است که گاه رویدادهای تاریخی را آگاهانه تحریف می کند تا در امکان کشف حقیقت تاریخی تردید کند. در فراداستان تاریخ نگارانه، نویسنده با آشکارکردن شگردهای داستان نویسی و تحریف تاریخ، می کوشد با روایت و نگرشی متفاوت، تاریخ را نیز یک داستان نشان دهد. روش هایی همچون جعل تاریخ، آیرونی، بینامتنیت، زمان پریشی، و... در رمان مارمولکی که ماه را بلعید نشان می دهد که این رمان، یک فراداستان تاریخ نگارانه ایرانی است. این پژوهش در نظر دارد تا شگردهای فراداستان تاریخ نگارانه را در این رمان براساس نظریه لیندا هاچن بررسی نماید. نتیجه تحقیق نشان دهنده ساختار پسامدرنیستی این رمان است که به شکلی طنز آمیز تاریخ دوران قاجار و پهلوی را تحریف و نقد و بازنگری می کند و حقایق مسلم انگاشته شده تاریخی را شبهه برانگیز جلوه می دهد.

|
  • Pages 9-40

    One of the functions of mythology is its intertextual role which is remarkable in novel. Two aspects of this function are related to the myths of fertility and regeneration which can be seen in two Persian novels, namely So ova Shoon and Kalidar. The present article through following a structural analysis, examines these functions as manifested in the mentioned novels. The deep structures in Soo va Shoon and Kalidar reflect four elements of fertility myth which are rebellion, death, fertility and regeneration. The mythological structures of these novels interconnect Time, Man, and Universe; meanwhile the immortal characters of the novels, similar to the heroes of epics and mythology, through the incessant cycle of life and death, ridicule the punishments of the despotic gods

  • Pages 41-67
    Fertility rituals as primary mythical functions have their source in annual cycle of birth and death of Nature in which the god of fertility cyclically appears and disappears. The philosophy of this myth can be traced in the deep structure of many stories in Shāhnāme among which the narratives of Siāvash, Nowzar and Key Ghobād, the journey of Key Khosrow and Farangis to Siāvashgard, and the story of Bijhan and Manijhe can be named. In essence mythological deep structures of stories in Shāhnāme provide the reader with an effective material for critical reading.
  • Pages 69-88
    Key-Khosrow and Zolgharneyn are two distinguished figures possessing many similarities in different aspects in Persian historical, mythological and literary texts. Nevertheless these similarities have been rarely the topic of discussion. This article, through reviewing around 60 historical and commentary texts, concludes that mythological and mystical features of these two figures are very close to one another; therefore, some aspects of this affinity specially the ones related to onomatology and toponymy will be the specific concerns of this paper.
  • Pages 89-114
    Shāhnāme, written in 10th Century A.D., intended among all, to give a report of the beliefs and culture of Ancient Iranians; nevertheless, whether this report avoids any prejudgment is a matter of debate. This article compares the report of Shāhnāme about paganism, Manichaeism, Mazdaism, Zoroastrianism, Jewism, Christianity, and Islam with those narrated in Avista and Pahlavi texts, and then the findings will be discussed in detail. It seems that although the two reports are close regarding paganism and Mazdaism, they are different when speaking about Islam. Meanwhile, the other religions are placed between these two extremes
  • Pages 115-136
    Stratum Stylistics through focusing on situational context as macro-stratum, dissects the text into micro strata to be studied in detail. While in traditional stylistics the unit of analysis is “sentence”, in stratum stylistics not only the whole text is taken into account, but the area of analysis goes as far as considering the stylistic features of the writer, genre and period as well as ideology and the secret power relations. This paper tries to adopt this approach in reading Letter No. 1 by Imam Mohammad Ghazzāli in order to scrutinize its lexical and rhetorical strata
  • Pages 137-161
    To create meaning by specific arrangement of sounds is a trend in poetic diction which was dominant in Iran during 80’s and 90’s. A major characteristic of this trend was the formation of poetic as well as objective atmospheres. The findings of the present article prove that this approach simultaneously focuses on sound, movement and meaning. When this technique is accompanied with meaningful linguistic combinations, the readers will find it difficult to get the meaning, but when it concentrates on phonological forms of expression, the readers will encounter with a meaningless poetry in which rhythmical movement is fast and incessant.
  • Pages 163-186

    Metafiction is a postmodern form of story-telling that sometimes narrates history fictively in order to call into question the historical facts. This is done by revealing the secrets and devices of the story. “The Lizard that Swallowed the Moon” is a Persian metafiction in which falsification of historical facts, anachronism as well as uses of irony and intertextuality are of major significance. This paper, based on theory of Linda Hutcheon, concludes that the postmodern structure of this novel distorts the historical facts of Qājār and Pahlavi dynastis and thus depicts another picture of these periods.