فهرست مطالب

فصلنامه پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی
سال سی‌ام شماره 3 (پیاپی 56، پاییز 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/08/25
  • تعداد عناوین: 6
|
  • حسین هاشمی، نیما نظام وفا * صفحات 1-16

    پالینوفلور نسبتا متنوعی با حفظ شدگی ضعیف تا نسبتا خوب شامل میکروفیتوپلانکتون ها، اسپورهای ترایلت و مونولت، کریپتوسپورها، کیتینوزوآها و اسکلوکودونت ها در رسوبات سازند زکین در برش چینه شناسی چاه کیش 2، میدان گازی کیش، شمال خلیج فارس وجود دارند. الگوی پراکندگی چینه شناسی میکروفیتوپلانکتون ها و اسپورهای یافت شده منجر به شناسایی یک بیوزون تجمعی شده که به صورت غیررسمی تحت عنوان assemblage zone A نام گذاری شده است. نهشته های مورد مطالعه با توجه به حضور پالینومورف های دارای ارزش چینه شناسی نظیر Chomotriletes vedugensis، Cristatisporites triangulatus، Retusotriletes rugulatus، R. distinctus، R. triangulatus، Geminospora lemurata، Ancyrospora ancyrea، A. langii، Grandispora cornuta، G. inculta، Verrucosisporites polygonalis، Emphanisporites rotatus و همچنین عدم وجود گونه های شاخص فامنین مانند Retispora lepidophyta به اوایل دونین پسین (فرازنین) نسبت داده شده اند. مقایسه پالینوفلور مورد مطالعه با پالینوفلورای تقریبا همزمان از سایر نقاط ایران و جهان حاکی از آن است که مجموعه مورد بررسی با مجموعه های گزارش شده از زاگرس، البرز، عربستان سعودی و استرالیا شباهت بیشتری دارد. بررسی نسبت میکروفیتوپلانکتون ها به اسپورها و همچنین نسبت میکروفیتوپلانکتون های دارای زوائد بلند به اشکال ساده (فاقد زائده) نشان می دهد که رسوبات سازند زکین در محیط دریایی کم عمق و حاشیه قاره ای تشکیل شده اند. قرابت اسپورهای شناسایی شده نشان می دهد در پوشش گیاهی اطراف حوضه رسوبی مذکور، Filicopsida و Lycopsida فراوانی نسبی بیشتری داشتند.

    کلیدواژگان: پالینولوژی، پالئواکولوژی، دونین پسین، سازند زکین
  • محجوبه کشمیری، ابراهیم قاسمی نژاد، علیرضا عاشوری، محسن یزدی مقدم، امیرمحمد جمالی صفحات 17-33
    این مطالعه به بررسی توالی رسوبات کرتاسه زیرین شامل سازندهای سرچشمه و سنگانه در خاور منطقه کپه داغ (برش چینه شناسی باغک) از نقطه نظر پالینولوژیکی می پردازد. بر اساس مطالعات انجام شده، 25 جنس و 31 گونه داینوفلاژله شناسایی گردید. با توجه به داینوفلاژله های شناسایی شده و با استفاده از مطالعه فرامینیفرهای موجود در این برش سن بارمین پسین-آپتین پیشین برای سازند سرچشمه و سن آپتین میانی- آلبین میانی برای سازند سنگانه در برش چینه شناسی باغک تعیین گردید. تجمع داینوفلاژله های شناسایی شده در برش مورد مطالعه با بخشی از بیوزون Odontochitina operculata zone انطباق دارند. بررسی سه گروه اصلی از عناصر پالینولوژیکی (فیتوکلاست ها، پالینومورف های دریایی و مواد آلی فاقد ساختمان) و نتایج حاصل از مطالعه آماری فاکتورهای موثر بر درجه حفظ شدگی مواد ارگانیکی مانند فاکتور حفاظت از مواد ارگانیکی (Lability) و نسبت پالینومورف های دریایی به AOM و همینطور نسبت AOM شفاف به AOM تیره نشان می دهد نرخ رسوب گذاری و میزان اکسیژن محیط متغیر بوده و از سمت سازند سرچشمه به سمت سازند سنگانه عمق محیط افزایش یافته و شرایط کم انرژی تر و آرام تر و با میزان کمتری از اکسیژن بر محیط رسوبی غالب گشته است. داینوفلاژله های شاخص محیط رسوبی نیز نشان می دهند که سازندهای سرچشمه و سنگانه در محیط نرتیک داخلی تا نرتیک خارجی نهشته شده اند.
    کلیدواژگان: حوضه کپه داغ، سازند سرچشمه، سازند سنگانه، داینوفلاژله، پالینوفاسیس
  • حمیدرضا پاکزاد، مهرداد پسندی، زینب علی نیا صفحات 35-46
    حوضه پلایای گاوخونی واقع در جنوب شرق اصفهان از دو محیط دلتایی و دریاچه پلایایی تشکیل شده است. این پلایا شامل پهنه های ماسه ای، گلی و نمکی است. در غرب پلایا تپه های ماسه ای گسترش دارند. اجزای تشکیل دهنده رسوبات ماسه ای بادی را خرده سنگ های آندزیت، داسیت، توف، گرانیت، شیست، گنیس، سنگ آهک فسیل دار، ماسه سنگ و کانی های کوارتز و فلدسپات تشکیل می دهند. کانی های سنگین این رسوبات شامل هورنبلند، پیروکسن، اپیدوت، زیرکن، گارنت، اسپینل، ایدوکراز، تورمالین، بیوتیت، ولاستونیت، مگنتیت، هماتیت، گوتیت و پیریت می باشند. اغلب رسوبات ماسه ای توسط رودخانه دائمی زاینده رود و از شمال منطقه به این حوضه وارد شده و تحت تاثیر جریان باد تشکیل پهنه ها و تپه های ماسه ای را داده اند. متوسط غلظت فلزات سنگین مورد بررسی در رسوبات ماسه ای بادی بر حسب ppm به ترتیب فراوانی به صورت منگنز (99/319)، استرانسیم (55/240)، سرب (67/32)، روی (93/24)، نیکل (14/19)، مس (25/7)، نقره (15/6)، کبالت (72/5) و کادمیم (39/3) است. توزیع این عناصر سنگین در رسوبات با عواملی نظیر بافت رسوبات و ترکیب ذرات تشکیل دهنده ارتباط زیادی دارد. هر چه ذرات ماسه دانه ریزتر می شوند، به علت افزایش کانی های سنگین از قبیل هورنبلند، پیروکسن، گارنت و بیوتیت که عمدتا منشا آذرین دارند، میزان تمرکز نسبی عناصر سنگین در این رسوبات نیز افزایش می یابد. با کاهش کانی های هورنبلند، پیروکسن و بیوتیت به طرف جنوب پلایا، میزان تمرکز مس و روی کاهش می یابد. افزایش غلظت عناصر سرب، منگنز، کادمیوم، استرانسیم و نقره به طرف جنوب پلایا ارتباط مستقیمی با فراوانی ذرات آهک دارد. تغییرات غلظت کبالت از شمال به جنوب متناسب با افزایش و یا کاهش کانی های سنگین مانند آمفیبول، پیروکسن، مگنتیت، پیریت و کالکوپیریت است. فاکتور غنی شدگی فلزات سنگین در رسوبات مورد بررسی نشان می دهد که عناصر کادمیوم و نقره دارای غنی شدگی فوق العاده زیاد بوده و عناصر Sr، Co غنی شدگی زیاد دارند. غنی شدگی عناصر Ni و Pb متوسط می باشد و عناصر Cu، Mn و Zn در همه نمونه ها غنی شدگی کم دارند.
    کلیدواژگان: عناصر سنگین، کانی های سنگین، پهنه ماسه ای، پلایای گاوخونی
  • فرح جلیلی، سید ناصر رئیس سادات، مهنازسادات امیرشاهکرمی، غلامرضا میراب شبستری صفحات 47-61
    به منظور مطالعات زیست چینه نگاری نهشته های کرتاسه بالایی (کامپانین بالایی- ماستریشتین) یک برش واقع در 50 کیلومتری شمال بیرجند و در مجاورت روستای شوشود به ضخامت 740 متر اندازه گیری و نمونه برداری گردیده است. مرز بالایی با یک قاعده کنگلومرایی و به صورت ناپیوسته است. برش مورد نظر بیشتر از سنگ آهک، سنگ آهک بایوکلاستی، سنگ آهک ماسه ای و ماسه سنگ تشکیل شده است. تعداد 32 جنس و 47 گونه از فرامینیفرها شناسایی شده است. براساس مجموعه فرامینیفرهای شناسایی شده 3 بیوزون در این برش پیشنهاد شد:1- Globotruncanita stuarti Interval Zone (upper Campanian) 2- Bolivinoides draco draco Interval Zone (lower Maastrichtian) 3-Siderolites-Omphalocyclus Assemblage Zone (upper Maastrichtian) بر اساس جنس و گونه های شناسایی شده برای برش شوشود، سن کامپانین- ماستریشتین پیشنهاد می گردد. علاوه بر این بر روی مجموعه منتسب به کرتاسه بالایی رسوبات با سن ائوسن نهشته شده است، که نشانه ناپیوستگی ماستریشتین به ائوسن می باشد. بررسی لیتواستراتیگرافی نهشته های کرتاسه بالایی در شرق ایران نشان می دهد یک کم عمق شدگی در حوضه رسوبی اتفاق افتاده است که وجود فرامینیفرهای بنتیک و واحدهای آواری نشانه آن است. اگرچه در قسمت هایی نیز وجود فرامینیفرهای پلانکتونی می تواند علت بر عمق بیشتر باشد. این کاهش عمق می تواند مرتبط با جایگیری افیولیت های شرق ایران و شروع اثرات فاز کوهزایی لارامید باشد که در مرز کرتاسه- ترشیاری منجر به ایجاد ناپیوستگی گردیده است.
    کلیدواژگان: کامپانین، ماستریشتین، بیرجند، فرامینیفرا، زیست چینه نگاری
  • محسن علامه، فرشید یوسفی مقدم، سیدمحمود حسینی نژاد صفحات 63-80
    سازند سرچشمه یکی از واحدهای سنگ چینه ای حوضه رسوبی کپه داغ است. این سازند در برش های مختلف از شرق تا غرب حوضه رسوبی کپه داغ دارای ضخامت های متفاوتی می باشد. به منظور تعیین محیط دیرینه و پالینوفاسیس این سازند و مقایسه آنها، سازند سرچشمه در دو برش روستای جورق و شیخ مورد بررسی قرار گرفت. سازند سرچشمه عمدتا دارای لیتولوژی مارن و شیل های تیره و خاکستری رنگ به همراه میان لایه هایی نازک از سنگ آهک اربیتولین دار در هر دو برش می باشد. در برش چینه شناسی جورق 33 گونه مربوط به 25 جنس و در برش شیخ 31 گونه مربوط به 28 جنس از داینوفلاژله ها شناسایی شد و بر مبنای آنها سن آپتین برای سازند سرچشمه در هر دو برش تعیین گردید. براساس مطالعات انجام شده بر روی اسلایدهای پالینولوژیکی به طور کلی 3 پالینوفاسیس در هر دو برش شناسایی شد. به منظور مقایسه پالینوفاسیس ها و تفسیر محیط در این دو برش چینه شناسی از سه گروه اصلی عناصر پالینولوژیکی (فیتوکلاست ها، پالینومورف های دریایی، مواد آلی بی شکل) استفاده شده است. بررسی سه گروه اصلی از عناصر پالینولوژیکی و نتایج حاصل از مطالعات آماری و تعیین فاکتورهای حفاظت از مواد ارگانیکی شرایط با اکسیژن نسبتا کم بر محیط رسوب گذاری سازند را نشان می دهد؛ ولی به طور کلی میزان اکسیژن به سمت انتهای سازند افزایش یافته است. با توجه به داینوفلاژله های شناسایی شده، محیط رسوبی سازند سرچشمه در هردو برش از نریتیک داخلی تا نریتیک خارجی متغیر است.
    کلیدواژگان: پالینوفاسیس، محیط دیرینه، سازند سرچشمه، برش جورق، برش شیخ، کپه داغ
  • گیتی فرقانی، هادی جعفری، افشین قشلاقی، عباس تیموری صفحات 81-94
    رودخانه گرگانرود یکی از مهم ترین رودخانه های استان گلستان است که نقش مهمی در تامین آب این استان دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی آلودگی رودخانه گرگانرود در محدوده شهر گنبد می باشد. به این منظور ویژگی های فیزیکی و شیمیایی 10 نمونه آب و رسوب و نیز غلظت عناصر بالقوه سمی در این نمونه ها با استفاده از روش های استاندارد اندازه گیری شد. با توجه به مقادیر جامدات حل شده کل (844 تا 3532 میلی گرم بر لیتر) و هدایت الکتریکی (1535 تا 5970 میکروزیمنس بر سانتی متر)، آب رودخانه گرگانرود برای مصارف آبیاری نامناسب است. داده های هیدروشیمیایی نشان می دهد که تیپ نمونه های آب در نمونه های محدوده شهر کلروره سدیک و در نمونه های خارج از محدوده شهر سولفاته سدیک می باشد. این امر احتمالا نشانگر تاثیر ورود فاضلاب های شهری بر تغییر تیپ آب است. غلظت عناصر بالقوه سمی به ویژه آرسنیک، کادمیم، کروم و سرب در تمامی نمونه های آب بالاتر از مقادیر استاندارد در رودخانه های جهان است. شاخص های ژئوشیمیایی (ضریب غنی شدگی، ضریب آلودگی و ضریب بار آلودگی) و روابط همبستگی بین عناصر بالقوه سمی و عناصر اصلی در نمونه های رسوب نشان دهنده تاثیر فعالیت های انسان بر افزایش غلظت عناصر به ویژه در ایستگاه های محدوده شهر می باشد. همچنین، نتایج به دست آمده نشانگر تاثیر ویژگی های فیزیکی وشیمیایی رسوبات، به ویژه میزان مواد آلی، ظرفیت تبادل کاتیونی، pH و میزان کربنات بر جذب عناصر بالقوه سمی می باشد.
    کلیدواژگان: گرگانرود، آلودگی آب، رسوب، عناصر بالقوه سمی
|