فهرست مطالب

تاریخ پژوهی - پیاپی 58 (بهار 1393)

نشریه تاریخ پژوهی
پیاپی 58 (بهار 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/02/14
  • تعداد عناوین: 20
|
  • مریم کبیری، افشین دانه کار صفحه 1
  • محمدزمان خدایی صفحه 51
  • سونیا غلامی پور صفحه 63
  • شاهان هخامنشی ایران در تورات
    فروغ موزونی صفحه 85
    درتاریخ ایران باستان همواره باکمبود منابع تاریخی مواجه بوده ایم؛ به خصوص این که ازدوره هخامنشیان نیزتاریخ مکتوبی ازمورخان ایرانی به جای نمانده است. پس به ناچار باید درتاریخ های هم عصرآن دوره به دنبال یافتن ردپایی از پیشینه تاریخی ایران باشیم. تورات کتاب مقدس یهودیان یکی ازمنابعی است که احتمالا قسمت های زیادی ازآن مانند سفر عزرا ونحمیا دردوره هخامنشی و به دستور شاهنشاهان هخامنشی نگاشته شده است و دربردارنده مطالبی درمورد تاریخ ایران به ویژه شاهان ایران درآن دوره است. به نظر می رسد مطالعه تورات برای پژوهشگر تاریخ دوره هخامنشی سودمند بوده و روشن کننده نکات بسیاری از پارس ها و اقوام و ملل ساکن در قلمروشاهنشاهی هخامنشیان باشد که سال ها مورد شک وتردید بوده است. بابلیان، آشوریان ومصریان نیزاقوامی هستند که صرف نظر از نوع ارتباطشان همواره بایهودیان مرتبط بوده اند و پاره ای از آداب و رسوم شان در تورات ذکر شده است. آن چه که از بررسی تاریخ ایران باستان درتورات مدنظر است پی بردن به گوشه هایی از تاریخ ایران و بررسی تعامل شاهان هخامنشی با قومی است که پس از سال ها اسارت توسط آنان آزاد شده و پس از آزادی حضوری آشکار درگستره قلمرو شاهنشاهی هخامنشی پیدا می کنند. کورش، داریوش و خشایارشا تنها شاهانی هستند که حضوری ملموس درکتاب تاریخی مذهبی یهود؛ عهدعتیق دارند و داستان هایی از آن ها درسفرهای عهدعتیق نگاشته شده است که جدای ازصحت وسقم آن ها؛ انعکاسی ازحضور یهودیان درشاهنشاهی هخامنشیان هستند وزمینه تحقیق رابرای پژوهش گران علاقه مند فراهم می کند.
    کلیدواژگان: هخامنشیان، تورات، یهودیان، بابل، شاهان هخامنشی
  • اقتباسات هنر عصر هخامنشی از مصر و بین النهرین
    سارا افشار صفحه 113
    عصر هخامنشی به عنوان یکی از ادوار تاریخی ایران نه تنها در گستره تاریخی شرق باستان بلکه در بافت تاریخی جهان باستان از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است. از این رو تاریخ پژوهی درباره این دوره به دوران مقدم تر هخامنشیان یعنی تمدن های بزرگ پیش از به قدرت رسیدن پارسیان، و همین طور به تمدن های هم عصر آن ها بی تفاوت نیست. پادشاهی هخامنشی علاوه بر خاستگاه های اولیه آریایی نه تنها با تمدن های بزرگی مثل ایلام بلکه با جهان فرهنگی و اساطیری میان رودان ومصر پیوندهای تاریخی و فرهنگی دارد. شاهان پارس به تدریج بر تمدن های کهن و همجوار خود فائق آمدند و از میراث آن ها بهرمند شدند.
    تنوع و گوناگونی اجتماعی فرهنگی فراوان شاهنشاهی ایران نباید ما را به این پندار بکشاند که این امپراتوری از این رو دارای ساختاری سست و ضعیف و ناپایدار بوده است. دوام و بقای طولانی مدت این امپراتوری معیاری برای سنجش میزان موفقیت نظام شاهنشاهی هخامنشی محسوب می شد که به دست شاهان پارسی پایه گذاری شد و تکامل یافت.
    هر چند بیش تر صاحب نظران هنگام بررسی اقتباسات انجام شده توسط هخامنشیان به هنر، معماری یا ساختار اداری می پردازند لیکن این حقیقت که در ساختارهای اقتصادی هخامنشیان شباهت های فروانی با آن چه پیش از آنان وجود داشته نگارنده را بر آن داشته است تا با بررسی نظام اقتصادی هخامنشیان و مقایسه آن با نظام های مشابه در کشورهای تحت سلطه پارسیان به ویژه بین النهرین و مصر بپردازد. تا از این رهگذر معلوم گردد که شباهت های موجود اتفاقی و به واسطه روند منطقی مسایل است یا این که واقعا جنبه اقتباس دارد.
    کلیدواژگان: مالکیت، مالیات، سکه، راه سازی، کشاورزی
  • سی ین، دورترین پرچمگاه هخامنشی نگاهی به دلایل تغییر مرکزیت مصر علیا در اولین دوره حاکمیت ایرانیان بر مصر
    مهدی یاراحمدی صفحه 135
    پارسیان در دوره ای که به اولین دوره حاکمیت ایرانیان در مصر معروف است، مرکزیت مصر علیا را از شهر تبس به شهر سی ین منتقل کردند. این انتقال مرکزیت مسئله سیاسی و اجتماعی مهمی در این دوره از تاریخ مصر است.
    نگارنده با بررسی ویژگی های سیاسی، اقتصادی و نظامی دوره اول حاکمیت ایرانیان در مصر، قصد دارد، به اثبات این فرضیه بپردازد که، سی ین به دلیل وجود اکثریت مردم آسیایی در منتهی الیه سرزمین مصر، امن ترین و پرسودترین نقطه مصر علیا برای ایرانیان بوده است. به همین دلیل کمبوجیه و سپس داریوش مرکزیت مصر علیا را از تبس به سی ین و جزیره الفنتاین منتقل کردند.
    کلیدواژگان: مصر، ایرانیان، تبس، سی ین، یهودیان، جزیره الفنتاین
  • بازشناسی منابع تاریخ هخامنشیان با تاکید بر متون یونانی هرودوت و کتزیاس
    لیلا ساجع صفحه 145
    از آن جایی که در تاریخ دسترسی به حقیقت کامل وجود ندارد و جای گسترده تری برای داوری های شخصی و دامنه فراخ تری برای اختلاف وجود دارد بنابراین باید ذهن را باز نگه داشت و به خطاپذیری باورها آگاه بود. لازمه مطالعه تاریخ هخامنشیان به عنوان یکی از امپراطوری های جهان باستان بهره برداری از متون و منابع بر جای مانده از این دوره می باشد. بخش اعظم منابع مکتوب این دوره از تاریخ، دست نوشته ها، منابع یونانی، رومی، بابلی و... است. در این میان نام هرودت و کتزیاس دو مورخ یونانی برای اهل تاریخ آشنا باشد. در نوشتار پیش رو سعی شده است با مطالعه آثار و نیز نظرات مورخین جهان باستان به نقد و بررسی آثار این دو مورخ در زمینه تاریخ هخامنشیان پرداخته شود.
    کلیدواژگان: تاریخ نگاری، هخامنشیان، هرودت، کتزیاس
  • برخورد نظامی کوروش کبیر با دیگر سرزمین ها
    امیر جعفرزاده صفحه 167
    برآمدن هخامنشیان و تشکیل حکومتی ساختارمند توسط کوروش کبیر بر خرابه های اولین تمدن بشری به لحاظ وسعت و ارتباطات گسترده با سایر ملل تحولی عظیم است که جریان تمدن بشری را شتاب بخشید.
    هر ملتی در مسیر رشد خود ناگزیر از تعامل با ملل دیگر است و به فراخور توسعه فرهنگی جوامع این روابط گاه در قالب برخورد نظامی نمود یافته است. قدر مسلم در هر میدان کارزاری می توان رگه هایی از انگیزه های جاه طلبانه چون ثروت، نفرت و یا انگیزه های انسانی چون عدالت گستری و حمایت از مظلومان را یافت. که برخورد و لشکرکشی کوروش در موقعیت مستحکم و با ثبات خویش با سه امپراتوری ماد، لیدی و بابل نشان از برخورد انسانی و آزادمنشی او می دهند. دنبال کردن این سیاست آزاد اندیشانه و به دور از تعصبات قومی ومذهبی سبب گردید که ملت های تابعه به فکر جدایی و استقلال از این پیکره عظیم بیفتند. و بنابراین شورش هایی در نواحی مختلف واقع گردید که برخورد نظامی را ایجاب می نمود.
    اما باید پذیرفت که نقش رهبری فرهمند و شخصیتی جاذب و جهان اندیش همچون کوروش کبیر در پذیرفتن هخامنشیان از طرف سایر همسایگان بی بدیل بوده است.
    در هر حال با توجه به گستردگی موضوع، خواست بنیادین این پژوهش بررسی در مورد: انگیزه برخورد نظامی کوروش کبیر، شدت برخورد و ایجاد تخریبی و یا بهره های فرهنگی و اقتصادی، نقش عرق ملی و تلاش ملل تابعه جهت گریز از مرکزیت سیاسی این امپراتوری و نیز تحریکات همسایگان در برخورد نظامی کوروش با سایر سرزمین ها بوده است. نگارنده در طول پژوهش این موارد را با حساسیت خاصی بررسی خواهد کرد.
    کلیدواژگان: هخامنشی، کوروش، برخورد نظامی، ماد، لیدی، بابل، آستیاگ
  • سکه و سکه زنی در ایران عهد هخامنشی
    علی اکبر شهابادی صفحه 191
    ایران عهد هخامنشی با توجه به گستره عظیم جغرافیایی اش نیازمند به ساماندهی خاصی خصوصا در زمینه اقتصادی (سکه و ضرب آن) داشت.
    ضرب سکه با وزن، عیار و علامت رسمی دولت در ایران تا قبل از هخامنشیان مرسوم نبود. هخامنشیان اولین کسانی بودند که کهن ترین سکه های ایران را ضرب نمودند. در این مقاله سعی بر آن است تا در مورد علل شکل گیری رسمی سکه، چگونگی ضرب آن، ویژگی ها و خصوصیات سکه های هخامنشی بحث شود.
    امید است که بتوانیم ضمن تحقیق و تفحص در لابه لای الواح، کتیبه ها، سکه ها و پژوهش ها نوین پرتویی نو بر این مساله بیفکنیم.
    کلیدواژگان: دریک، شکل، سکه، ضرابخانه، ایران، هخامنشی
  • انشان و پارسه: تاریخ، هنر و معماری هخامنشیان نخستین در فلات ایران
    دیوید استروناخ ترجمه: میثم جلالی صفحه 207
    تا همین اواخر بیشتر کارشناسان تمایل داشتند هنر هخامنشی را پدیده ای راکد تلقی کنند. از نگاه آنان، این هنر به منزله مولفه ای انگاشته می شد که طی چند سال شکل گرفته، به حیات خویش ادامه داده و در طول دوره ای بیش از دو قرن بدون هیچ تغییری گسترش یافته است. نخستین جرح و تعدیل در این برداشت انعطاف ناپذیر هنگامی حاصل گردید که آنان دریافتند که هنر عصر کوروش کبیر (559 – 530 ق. م) با هنر عصر داریوش کبیر (522- 486 ق. م) از بسیاری جهات متفاوت است و این تفاوت ها به تفکیک هنر هخامنشی «باستانی» از هنر هخامنشی «کلاسیک» منجر گردید. از طرف دیگر، یافته های جدید این نکته را خاطر نشان می سازد که اشکال گوناگون هنر هخامنشی در درون قلمرو پهناور و چند فرهنگی هخامنشیان در فاصله میان مرگ داریوش اول و غارت پرسپولیس در 330 ق. م، خود دستخوش تغییرات گوناگونی شده است.
    در این تحقیق، ما به بررسی مجدد عللی می پردازیم که هنر دوران کوروش و داریوش را به روشنی از هم متمایز می سازد. شرایط و واقعیت هایی که بر اساس آنها، کوروش و نیاکانش را به سمت چیش پش و سرزمین انشان به عنوان مهم ترین پشتوانه های یک میراث پر افتخار سوق داده و از سوی دیگر موجب شده تا دودمان داریوش برای ارائه هویتی یکپارچه از خود، به هخامنش، نیای قانونی چیش پش و سرزمین پارسه چشم بدوزد.
  • سمیرا بیگمرادی صفحه 233
    مقوله دین ایرانیان در دوره پیش از اسلام یکی از بحث های مورد توجه اندیشمندان در سال های اخیر بوده است. هرچند که امروزه در مورد حاکمیت دین زرتشتی در دوره ساسانیان تردیدی وجود ندارد اما درباره دین ایرانیان در دوره اشکانیان هنوز بحث ها ادامه دارد. به طور قاطع نمی توان از حاکمیت دین زرتشتی در این دوره سخن گفت؛ زیرا از یک طرف از این دوره اسناد و مدارکی به جای مانده است که نشانگر وجود دین های مختلف است. از طرف دیگر ما شاهد نشانه هایی از حضور دین زرتشتی در میان مردم هستیم، از جمله: وجود گزارش هایی در مورد جمع آوری اوستا در زمان بلاش اول، اسناد مربوط به شیوه تدفین، استفاده از نام های زرتشتی توسط شاهان اشکانی که برخی از محققین آن ها را نشانه هایی از گرایش به دین زرتشت در این دوران می دانند. دین ایرانیان ظاهرا از زمان سلوکیان با عناصر بیگانه یونانی، سامی و هندی الاصل در هم آمیخت. در ایران در این دوران یک دین حکومتی واحد حاکم نبود.
    در این تحقیق سعی شده است با تکیه بر اسناد و شواهد موجود و با تکیه بر تحلیل های تاریخی به دین اشکانیان در دوره ایران باستان پرداخته شود.
    کلیدواژگان: اشکانیان، دین، زرتشت، اوستا، بلاش، آتش، مهر
  • نجم الدین گیلانی صفحه 249
    بهرام چوبین از خاندان مهران، یکی از شخصیت های برجسته تاریخ ایران باستان است، او مدعی بود از نسل آرش کمانگیر است و خواهان اعاده خاندان اشکانی بود. وی که فعالیت نظامی خود را از زمان خسرو انوشیروان شروع کرده بود؛ در زمان پادشاهی هرمزد چهارم وقتی که کشور از هر طرف مورد تاخت و تاز دشمنان قرار گرفت به فرماندهی سپاه برای نبرد با دشمنان انتخاب شد. او توانست با نیروی ذاتی خود دشمن را شکست داده و غنایم فراوانی به دست آورد و این امر باعث محبوبیت هر چه بیشتر بهرام چوبین و برانگیخته شدن حس حسادت هرمزد چهارم نسبت به وی شده و به جای این که این سردار شجاع را تشویق کند، برای او هدایای توهین آمیزی فرستاد. بهرام چوبین این امر را بهانه قرار داده و شورش کرد. شورش بهرام چوبین و اعمال شجاعانه ی وی یکی از صفحات جالب تاریخ ایران باستان است. بی شک مفصل ترین گزارش از بهرام چوبین، در شاهنامه فردوسی آمده است. ذوق شاعرانه و ادبی فردوسی از بهرام چوبین یک پهلوان بلند آوازه ساخته است. تقریبا می توان تمام روایات مربوط به بهرام چوبین را در شاهنامه یافت. در این مقاله کوشش بر آن است که با استناد به منابع، به ویژه شاهنامه به معرفی بهرام چوبین، شورش او و دلایلی که باعث این شورش شد پرداخته شود.
    کلیدواژگان: بهرام چوبین، خاندان مهران، ساسانیان، هرمزد چهارم، خسروپرویز، شاهنامه
  • علی احمدی، پوریا اسماعیلی، آرش صبوری زالوآبی صفحه 273
    تاریخ زندگی بشر نشان می دهد که تربیت بدنی، ریشه در اعصار گذشته دارد. انسان از بدو خلقت برای حیات خویش به جنبش و حرکت نیازمند بود. حرکاتی مانند دویدن، پریدن، از درخت بالا رفتن، مبارزه با حیوانات، شنا کردن و اعمالی نظیر آن برای پیشبرد زندگی بشر نخستین ضروری به نظر می رسید. بعد ها به واسطه توسعه شهر نشینی و ایجاد تمدن های بزرگ به ویژه در ایران باستان، تربیت بدنی برای مقاصد نظامی و لشگر کشی مورد استفاده قرار گرفت. از اینرو فعالیت های آن دوره به خصوص در دوران ساسانیان بیشتر شامل تیر اندازی، اسب دوانی، شنا، ارابه رانی، کشتی و ورزش هایی نظیر این ها بود که بیشتر در جنگ ها و مبارزات تن به تن کارایی داشت.
    لازم به ذکر است که دلیل انتخاب این موضوع علاوه بر آشکار شدن گوشه ای از فرهنگ و تمدن ساسانی، یکی اهمیت ورزش و قدمت آن در میان ایرانیان و دیگر آن که این موضوع باعث توجه بیشتر خوانندگان و مسوولین به ورزش، به خصوص ورزش های همگانی و پایه شود.
    کلیدواژگان: اسب دوانی، تربیت بدنی، تیراندازی، چوگان، شنا
  • عبدالعزیز موحد، مسلم میرزاوند صفحه 293
    دولت ساسانی پس از تثبیت قدرت در ایران، برای پیش برد اهداف و مقاصد نظامی و بسط و گسترش فتوحات و قلمرو خود به حملات هجومی روی آورد و شیوه های مختلف رزمی را به کار گرفت، در این میان برای تصاحب دژها و قلاع دشمنان اگرچه در ابتدای امر چندان تجربه لازم را نداشت و حتی نمی توانست در این زمینه با قدرتی مثل سپاه روم مقابله و رقابت کند اما با گذشت زمان آن چنان ماهر و متبحر شد که قادر گردید تمامی شیوه ها و راهکارهای زمان خود را در تصاحب قلاع دشمنان به کار ببندد و آن ها را تسخیر سازد. استفاده از نقب زنی، دژکوب، منجنیق، آتش انداز، هدایت کردن مسیر آب رودخانه به داخل قلاع دشمنان و استفاده از فیلان جنگی و... از جمله راه ها و روش هایی بودند که دولت ساسانی برای تصاحب قلعه های دشمنان خود به کار گرفت، نگارنده در این پژوهش برخی از این فنون و تدابیر اتخاذ شده در آن دوره را معرفی می کند.
    کلیدواژگان: دولت ساسانی، روم، دشمنان، قلعه گیری، شاپور دوم
  • سینا عزیزی صفحه 307
    یکی از بحث های چالش برانگیز در تاریخ ایران باستان، مساله مقام و مشروعیت پادشاه در ادوار مختلف است. در دوران باستان پادشاه نماینده خداوند بر روی زمین و مالک همه چیز حتی جان و مال مردم شناخته می شد و حرف او قانون به حساب می آمد و سرپیچی از فرمان پادشاه گناهی بزرگ و شایسته بدترین مجازات ها بود. در دوره ساسانی بعد از پایان فرمانروایی خسرو انوشیروان مقام و منزلت پادشاه با توجه به اغتشاشات بهرام چوبین، بستام و شهربراز و پیامدهای آن ها به شدت کاهش یافت و مقام آسمانی و الهی پادشاه به فردی زمینی تبدیل شد. تا قبل از این زمان پادشاهی حق خاندان شاهی بود و کسی غیر از این خاندان حتی جرات فکر کردن درباره دست یابی به این مقام را نداشت. در اواخر دوره ساسانی بهرام چوبین، بستام و شهربراز هر چند برای مدتی کوتاه به این مقام دست یافتند. این مساله بیانگر کاهش مشروعیت مقام و منزلت پادشاهی در دوره مذکور است که موضوع این نوشته می باشد.
    کلیدواژگان: مشروعیت، پادشاهی، ساسانی
  • مهرناز تیموری صفحه 319
    از دوره ساسانیان بیشتر ازسی وسه نقش برجسته باقی مانده است که اکثر آن ها در استان فارس قرار دارند و بقیه در ری، آذربایجان و در نهایت گروه کوچک و مهمی از آن ها در طاق بستان کرمانشاه دیده شده اند. تعدادی از این نقش برجسته ها نقش زنانی از خانواده شاهی مشاهده می شود که نشانگر اهمیت جایگاه زنان دردربار می باشد.زیرا در دوره ساسانیان همسر شاه و مادرشاه در میان زنان درباربالاترین جایگاه را داشتند. زنان شاه در مقام اعضای دربار در اجتماع حاضر می شدند، در رکاب شاه سفر می کردند و در مناسبت های رسمی دربار حضور داشتند. نام آن ها را بر آتشکده ها می گذاشتند و همانطوریکه از سکه ها مشخص است، در کنار شاه به ادای مناسک دینی می پرداختند.
    تصویرزنان نیز درنقش برجسته های شاهی قرار گرفته است که از جمله می توان به حضور آن ها در صحنه های اعطای مناصب و نقش برجسته هایی که ظاهرا صحنه های خصوصی شاه و همسرانش را به نمایش می گذاشت، اشاره کرد. نخستین حضور زن ساسانی در نقش برجسته های این دوره از نقش رجب اردشیر اول در استان فارس شروع می شود. بهرام دوم، دومین شاه بعد از اردشیر اول است که تصویر خانواده خود رادر سه نقش برجسته (سرمشهد، نقش رستم، برم دلک) به تصویر کشیده است. در نقش برجسته نرسی (نقش رستم) ما تصویر زن را به صورت آناهیتا مشاهده می کنیم که نرسی حلقه سلطنت را از او می گیرد. حضور این ایزد بانو در نقش برجسته خسرو پرویز در طاق بستان نیز تکرار شده است. در این پژوهش تلاش بر این است تا با بررسی ومعرفی برخی از نقش برجسته های دروه ساسانی که در آن ها تصویر زنان به نمایش گذاشته شده است به جایگاه نقش زنان دردوره ساسانی پرداخته شود.
    کلیدواژگان: نقش برجسته، ساسانیان، اردشیر، زنان، شاه
  • خدایار اسدالهی صفحه 331
    در زمان حکومت ساسانیان، جامعه ایران بر اساس نوع رابطه با شاهنشاه، پیشینه خانوادگی، میزان ثروت، نژاد، حرفه و مشاغل و... به طبقاتی تقسیم می شد که این طبقات به لحاظ بهره وری از امتیازات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در سطوح مختلفی قرار داشتند و متناسب با طبقه و جایگاه شان سطح زندگی آنان نیز متفاوت بود. مقاله حاضر درصدد بررسی طبقات اجتماعی ایران در عصر ساسانیان می باشد و به دنبال پاسخ گویی به این سوال اصلی است که: در زمان حکومت ساسانیان بر ایران چه طبقاتی در ایران وجود داشتند و هر کدام از این طبقات دارای چه ویژگی و جایگاهی در جامعه عصر ساسانی بودند؟ با مطالعات منابع در می یابیم در عصر ساسانیان مردم به پنج طبقه اشراف، روحانیون، ارتشیان، دبیران، کشاورزان و پیشه وران تقسیم می شدند هر کدام از آن ها با توجه به جایگاهی داشتند موظف بود مطابق نوع طبقه شان رفتار نماید که نتیجه چنین امری شکل گیری تضاد طبقاتی و بی عدالتی در جامعه آن روز بود.
    کلیدواژگان: ساسانیان، اشراف، روحانیون، ارتشیان، دبیران، کشاورزان و پیشه وران
  • عبدالرحیم قاضی صفحه 351
    سابقه روابط ایران و هند، بسیار طولانی است. نوشته های مورخان قرون گذشته و گزارشات به یادگار مانده از آن ها و افسانه ها و نمایشنامه های باستانی هند صحت این مساله را تصدیق می کند. آنچه از اسناد و مدارک، در دسترس ما قرار گرفته اند،گویای وجود روابط و در نتیجه تشابه فراوان در تاریخ ایران و هند است که با یکدیگر پیوند و آشنایی داشتند. شباهتهایی بین قسمتهای قدیم اوستا و ودای هند وجود دارد که ناشی از روابطی است که بین اقوام آرین زبان قبل از جدایی است که بعضی در هند و بعضی دیگر در ایران مستقر گردیدند، وجود داشته است. از زمان فتح پنجاب توسط داریوش هخامنشی روابط ایران و هند گسترش یافت و پادشاهان سلسله موریا به رفتار پادشاهان هم عصرشان–هخامنشیان-توجه خاصی داشتند و از سازمان ها و ساختمانهای همسایه شان الهام می گرفتند و حتی مورخینی مانند دکتر اسپونر و پوپ و اسمیس و ایلیف معتقدند که صورت چهارشیری که علامت ملی هندوستان نیز می باشد از پایه ستون مشهور آشوکا در سرنات –نزدیک بنارس- اقتباس و آن نیز از سر ستون های تخت جمشید الهام گرفته شده است.
    در دوره ساسانی نیز ارتباطات تجاری و فرهنگی رونق گسترده داشت به نوعی که دین مسیح از طریق ایران به جنوب هند راه یافت و در آن جا کلیساهایی بنا شد و ساسانیان نیز سعی داشتند تمدن هند را بهتر بشناسند و به این منظور مامورینی به هند اعزام کردند و از علم پزشکی و ادبیات آن دیار در این برهه از زمان استفاده شایانی کردند.
    کلیدواژگان: ساسانیان، گوپتا، سیاست، فرهنگ وهنر، اقتصاد، مذهب
  • فروزان فرخی صفحه 368
    متن های نوشته شده به زبان فارسی میانه، نوشته های اسلامی و پژوهش های نوینی درباره ایرانشهر تالیف شده اند. متن هایی که از زبان پهلوی باقی مانده، بیشتر در قرون نخستین اسلامی تدوین و تالیف شده اند. این متون که مبتنی بر روایات و سنت های دینی و ادبی و کتبی و شفاهی زردشتیان در دروان ساسانی است، عبارتند از: دانشنامه های دینی، متن های حماسی، تاریخی و جغرافیایی. این آثار که می توانند منابع اصلی به حساب آیند، نخستین مایه های بسیاری از نوشته های قدیمی اسلامی بوده اند. از نخستین کتاب هایی که به زبان عربی در علم جغرافیا و تاریخ تالیف شده اند، می توان به آثار نویسندگانی چون ابن خردادبه، ابن رسته، قدامه بن جعفر، اشاره کرد.
    در آغاز قرن (3. م) اردشیر بابکان و شاپور اول گسترده ای را یکپارچه ساختند که خود آن را ایران / ایرانشهر یعنی کشور ایرها / کشور ایرانیان نامیدند. واژه ایرانشهر در کتیبه های هخامنشی و اوستا دیده نمی شود. این واژه نخستین بار به وسیله شاپور اول در سنگ نوشته کعبه زردشت و پس از او به وسیله نرسی در سنگ نوشته پایکولی به کار رفته است.
    ایرانشهر در این متن ها کشوری با حکومت سیاسی واحد و یکپارچه با مردمی دارای زبان ایرانی و دین زرتشتی و مرزهای جغرافیایی مشخص است، اطلاق می شود.
    در این تحقیق، ابتدا در مقدمه توضیح مختصری درباره نام ایران / ایرانشهر و سپس مفهوم ایرانشهر در عصر ساسانی و نام واژه ایرانشهر در متن های پهلوی، عربی مورد بررسی و تحقیق قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: اردشیر بابکان، ایران، ایرانشهر، دین زرتشتی، مرزهای جغرافیایی