فهرست مطالب

فضای جغرافیایی - پیاپی 47 (پاییز 1393)

فصلنامه فضای جغرافیایی
پیاپی 47 (پاییز 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/09/30
  • تعداد عناوین: 12
|
  • سید حسین میرموسوی، مسعود جلالی*، هوشنگ آبختی گروسی، ندا خائفی صفحات 1-17
    بارش یکی از عناصر اصلی وضعیت اقلیمی هر منطقه به شمار می رود. کاهش یا افزایش میزان بارندگی بر بسیاری از پدیده های اقلیمی و محیطی اثر دارد. ثاثیرات مستقیم آن در زندگی بشر نیز قابل توجه می باشد. تکنیک های آماری ابزار سودمندی برای برآورد رفتار متغیرهای اقلیمی هستند.
    در این پژوهش با استفاده از روش های آماری به تحلیل رفتار بارش ایستگاه هواشناسی خوی پرداخته شده است. آزمون-های آشکار سازی روند با استفاده از روش های همبستگی پیرسون، اسپیرمن، من کندال انجام شده است. نتایج این روش ها، بیانگر وجود روند کاهشی معنی دار، در بارش سالانه خوی می باشد. با اعمال روش تحلیل طیفی بر روی داده های بارش، چرخه های نهان آن، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل طیفی نشان داد که در سطح 95 درصد اطمینان، به جز همساز 14، همساز 7 و 19 نیز معنی دار بوده و وجود روند کاهشی در سری زمانی مورد تایید می باشد. در نهایت برای پیش بینی بارش سالانه خوی، از مدل آریما بهره گرفته شد. در این روش، سه الگوی اولیه مورد برازش قرار گرفت. آزمون نیکویی برازش مدل، شامل آزمون ضرایب، آزمون استقلال مانده های مدل، آزمون آکائیک و توان پیش بینی مدل، نشان داد که از میان سه الگوی برازش داده شده، الگوی (1،1،0) آریما، الگوی برتری برای بارش سالانه می باشد که بر اساس آن تا سال 2015 میلادی با اطمینان95 درصد، بارش خوی پیش بینی شد.
    کلیدواژگان: روند، تحلیل طیفی، مدل آریما، ایستگاه خوی
  • فریبا زارع امینی*، محمدعلی قربانی، صابره دربندی صفحات 19-38
    دمای خاک یکی از مهم ترین پارامترهای موثر در فرایندهای هیدرولوژیکی و مطالعات کشاورزی است که اندازه گیری و تخمین آن امری ضروری می باشد؛ بنابراین تاکنون روش های مختلفی هم چون مدل های رگرسیونی و شبکه عصبی مصنوعی جهت برآورد دمای خاک مورد استفاده قرار گرفته است. در تحقیق حاضر نیز علاوه بر مدل شبکه عصبی مصنوعی، نخستین بار از برنامه ریزی ژنتیک به عنوان روشی نوین از روش های فراکاوشی که قادر به ارائه رابطه صریح بین متغیرهای وابسته و مستقل می باشد، در تخمین دمای خاک ایستگاه سینوپتیک تبریز در عمق های مختلف استفاده شده است. پارامترهای مهم هواشناسی از جمله دمای متوسط هوا، بارش، رطوبت نسبی و سرعت باد به عنوان عوامل موثر بر دمای اعماق مختلف خاک در طول دوره آماری 18 ساله (1388-1371) انتخاب گردید. سپس به منظور بررسی دقت هر یک از روش های یاد شده، در مرحله اول ترکیب های مختلفی از مقادیر دمای خاک تشکیل گردید و به عنوان ورودی های این مدل ها مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله بعد به همین ترتیب ترکیب های متفاوت با تاخیر یک روزه از پارامترهای مختلف هواشناسی به عنوان ورودی های مدل و دمای خاک به عنوان خروجی هر مدل انتخاب گردید. با توجه به شاخص های آماری و هم چنین نمودارهای پراکنش هر دو مدل قادر به تخمین قابل قبول دمای اعماق مختلف خاک می-باشند. هم چنین راه حل های صریحی که نشانگر ارتباط بین متغیرهای ورودی و خروجی باشد، بر مبنای برنامه ریزی ژنتیک ارائه گردیدند که این امر بر ارجحیت برنامه ریزی ژنتیک بر مدل دیگر می افزاید.
    کلیدواژگان: برنامه ریزی ژنتیک، تبریز، دمای خاک، شبکه عصبی مصنوعی، روش فراکاوشی
  • علی ملک زاده، علی شماعی*، الهام امیرحاجلو صفحات 37-66
    یکی از نقش های کلان شهرها ایفای کارکردهای ملی و فراملی مولد و توسعه گرا است. کارکرد فراملی کلان شهرها در زمینه جریان جمعیت، سرمایه گذاری خارجی و مبادلات کالا، شهرهای مصرف گرا و انگلی را به شهرهای مولد و توسعه گرا تبدیل خواهد کرد. کلان شهر تبریز ظرفیت های طبیعی و انسانی قابل توجهی برای کارکرد فراملی و پیشرفت را دارد. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی کارکرد فراملی کلان شهر تبریز برای دستیابی به روابط گسترده تر و کارکرد مناسب تر آن برای پذیرش وظایف فراملی و تعیین حوضه عملکردی موثر در سطح جهان به ویژه کشورهای پیرامونی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از مدل تحلیل شبکه است. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد کلان شهر تبریز بر اساس شاخص های مورد بررسی از جمله جریان جمعیت، کالا و سرمایه گذاری خارجی ارتباط ضعیفی با کشورهای پیرامون دارد. پیشنهاد می شود حکمروائی شایسته، ایجاد زیرساخت های ارتباطی- اطلاعاتی پیشرفته، ارتقای کیفیت محیط شهری و اقتصاد مردمی ومشارکت بخش خصوصی با برنامه ریزی و نظارت دولت و بهبود مناسبات بین المللی برای توسعه کارکردهای فراملی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: کارکردهای فراملی، جریان افراد، سرمایه گذاری خارجی، جریان کالا، مدل تحلیل شبکه، شهر تبریز
  • پری شکری فیروزجاه* صفحات 67-82
    رشد سریع شهرها و توسعه کالبدی آن موجب بروز بحران های مختلف در زندگی شهری نظیر مشکلات محیطی و نزول کیفیت محیط زندگی شده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت محیط های سکونتی و شناسایی متغیرهای تاثیرگذار بر میزان رضایتمندی شهروندان از محیط زندگی در مناطق 1 و 8 طرح جامع شهر تبریز صورت گرفته است. روش تحقیق پیمایشی-تحلیلی بوده که داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با آزمون های تحلیل عاملی، T-test و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. براساس نتایج به دست آمده، میزان رضایتمندی ساکنان مناطق 1 و 8 شهر تبریز از کیفیت محیط زندگی در حد 2/862 با میانه 3 ارزیابی شده است که بیان گر میزان رضایتمندی متوسط ساکنین از محیط مسکونی شان می باشد. از میان هفت مولفه مورد بررسی در ضریب همبستگی پیرسون، پاسخ دهندگان از مولفه هفتم یعنی ضریب آسایش محیط مسکونی با سطح معناداری 0/385 و با ضریب همبستگی 0/045- اظهار نارضایتی نموده اند.
    کلیدواژگان: تحلیل عاملی، T، test، ضریب همبستگی پیرسون، رضایتمندی، محیط مسکونی
  • محمدحسن صادقی روش*، حسن احمدی صفحات 83-99
    طبقه بندی و تهیه نقشه شدت بیابان زایی، به عنوان ابزاری کارآمد، نقش مهمی در ارزیابی توان محیطی و جلوگیری از بیابانی شدن یا ترمیم و احیا مناطق تخریب یافته بازی می کنند. بنابراین در این پژوهش با استفاده مدل تاکسنومی اصلاح شده (MNT) اقدام به ارزیابی و پهنه بندی آسیب پذیری زیست محیطی نسبت به خطر بیابان زایی در منطقه ابوزید آباد شد. نتایج حاصله ازکاربرد این مدل حکایت ازتوانایی بالای آن در ارزیابی و تهیه نقشه شدت بیابان زایی داشت. متوسط وزنی ارزش کمی شدت بیابان زایی برای کل منطقه، 0/54 برآورد شد، که در کلاس بیابان زایی شدید جای می گیرد. مطالعات انجام شده نشان داد که 29/5% درصد از کل منطقه مطالعاتی تحت آسیب پذیری خیلی شدید و 2/5% درصد شدیدا آسیب پذیر می باشد و آسیب پذیری با شدت متوسط (68%) بیش ترین سهم را در منطقه مطالعاتی به خود اختصاص داده است. نتایج این پژوهش امکان برنامه ریزی را برای به حداقل رساندن بیابان زایی در اثر انجام طرح های توسعه فراهم می سازد و می تواند شرایطی را ایجاد کند که با توجه به اولویت ها و پهنه بندی آسیب پذیری منطقه مطالعاتی، تعادل بین طرح های توسعه و محیط امکان پذیرگردد.
    کلیدواژگان: مدل تاکسنومی عددی اصلاح شده (MNT)، بیابان زایی، ابوزید آباد
  • محمد اجزاء شکوهی*، خدیجه بوذرجمهری، مصطفی ایستگلدی، مهدی مودودی صفحات 101-125
    امروزه گردشگری به عنوان گسترده ترین صنعت خدماتی دنیا، جایگاه ویژه ای در عرصه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به خود اختصاص داده است. رشد و توسعه این صنعت در دهه های اخیر در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه سبب بازساخت و تغییرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی گوناگونی در محیط و جامعه میزبان گشته است. یکی از این ابعاد بسیار مهم بحث تاثیر گردشگری بر روی کیفیت زندگی جامعه میزبان می باشد. که در این زمینه مطالعات اندکی انجام شده و به همین خاطر درک محدودی از این مقوله وجود دارد. نوشتار حاضر نیز با درک این موضوع سعی در بررسی اثرات گردشگری بر کیفیت زندگی جامعه میزبان دارد و از این جهت شهر بندرترکمن را به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب نموده است. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی می باشد و گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه در یک نمونه 375 نفری از ساکنین شهر بندرترکمن صورت گرفته است. فرایند محاسبات در این مقاله بر اساس روش تحلیل عاملی قرار دارد. به این منظور 48 شاخص در ابعاد مختلف کیفیت زندگی انتخاب شدند که این شاخص ها به 4 عامل تقلیل یافته اند و 77/7 درصد واریانس را در بر می گیرند. در بین 4 عامل برتر به ترتیب نسبت تاثیرپذیری، عامل اقتصادی 28/56درصد، عامل اجتماعی- فرهنگی 21/44 درصد، عامل فیزیکی (مسائل زیست محیطی) 15/173 درصد، عامل فیزیکی (زیرساخت ها) 12/59درصد از واریانس را تبیین می کنند.
    کلیدواژگان: گردشگری، کیفیت زندگی، جامعه میزبان، تحلیل عاملی، شهر بندرترکمن
  • جمشید عینالی* صفحات 127-144
    مسکن به عنوان عمده ترین بخش بافت کالبدی، نقش اساسی در شکل گیری ساختار فضایی و هویت معماری روستایی دارد و مهم ترین معیار رضایت مندی از مسکن در استحکام آن خلاصه می شود. با توجه به ناپایدار بودن عرصه جغرافیایی کشور در رابطه با سانحه طبیعی زلزله، مواردی از قبیل عدم رعایت ضوابط فنی، استفاده از مصالح ساختمانی سنتی و غیر مقاوم و فرسوده بودن مساکن منجر به آسیب پذیری بیشتر سکونت گاه های روستایی در برابر زلزله شده است. هدف این تحقیق، بررسی وضعیت مسکن روستایی و عوامل تاثیرگذار در آسیب پذیری آن در دهستان سجاسرود است. به این منظور داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان دهنده پائین بودن ظرفیت های محلی برای مقابله با آسیب پذیری مسکن در برابر زلزله در بین خانواده های نمونه است. از بین ظرفیت های محلی نامناسب ترین مورد به ظرفیت کالبدی مسکن اختصاص دارد. علاوه بر این تحلیل رگرسیونی ظرفیت های محلی نشان می دهد که عوامل اقتصادی و کالبدی به ترتیب با 0/491 و 0/298 بیش ترین میزان تاثیر و عوامل نهادی و اجتماعی با 0/126 و 0/160 کم ترین میزان تاثیر را در آسیب پذیری مسکن در منطقه مورد مطالعه داشته اند.
    کلیدواژگان: آسیب پذیری کالبدی، مسکن روستایی، سانحه زلزله، دهستان سجاسرود
  • عطا امینی*، محمد روغنی صفحات 145-162
    حفظ منابع موجود آب اصلی ترین هدف اجرای عملیات آبخیزداری است. این تحقیق به منظور ارزیابی تاثیر احداث سازه-های کوتاه بر تغییر روند و میزان ذخیره رواناب، در حوضه آبخیز گاودره در استان کردستان انجام گرفته است. این حوضه، وسعتی معادل 6/27 کیلومتر مربع دارد و از زیر حوضه های قشلاق سنندج می باشد. مشخصات مکانی و اجرایی سازه های احداث شده از طریق انجام عملیات صحرایی ثبت گردید. کارایی سازه ها با توجه به حجم رواناب ذخیره شده در مخازن سازه ها مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. به منظور مقایسه رفتار حوضه، قبل و بعد از اجرای عملیات آبخیزداری، مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS با استفاده از وقایع بارندگی و رواناب های مشاهده شده، واسنجی و اعتبار یابی گردید. اثر اقدامات انجام شده در قالب تاثیر آن ها بر رفتار حوضه در تولید رواناب شبیه سازی شد. این مدل علاوه بر کل حوضه، در یکی از زیرحوضه ها نیز که در آن بیش ترین تعداد سازه به نسبت مساحت آن اجرا شده است، اجرا گردید. نتایج نشان می-دهد که این عملیات تاثیر چندانی بر ذخیره رواناب در کل حوضه نداشته است. در حالی که در زیر حوضه با حجم عملیات مناسب، عملیات مکانیکی انجام شده باعث تغییر رفتار حوضه در جهت افزایش ذخیره رواناب گردیده است.
    کلیدواژگان: عملیات آبخیزداری، ذخیره رواناب، سازه های کوتاه، حوضه گاودره، HEC، HMS
  • نجمه دهقانی فیروزآبادی*، علی اکبر جمالی، محمدحسن زاده نفوتی صفحات 163-182
    ارزیابی کمی پروژه های آبخیزداری به منظور تجزیه و تحلیل اثرات آن ها و تصمیم گیری صحیح در اجرای بهینه این گونه طرح ها، ضروری می باشد. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر اقدامات آبخیزداری بر سیل خیزی درحوضه آبخیز طزرجان صورت گرفته است که بدین منظور از مدل HEC-HMS برای مقایسه تغییرات دبی واثر داغاب قبل و بعد از اقدامات استفاده گردید. جهت تعیین تاثیر اقدامات مکانیکی و بیولوژیک، زمان تمرکز و شماره منحنی در شرایط بعد از اجرای اقدامات محاسبه و با اعمال تغییرات ایجاد شده در ورودی های مدل اقدام به شبیه سازی رفتار سیلاب گردید. مدل با داده های مشاهداتی، واسنجی و اعتباریابی گردید و هیدروگراف سیل با دوره بازگشت های 2 تا 1000 ساله در وضعیت قبل و بعد از احداث عملیات آبخیزداری شبیه سازی گردید. مقادیر دبی اوج برای دو وضعیت قبل و بعد از اقدامات آبخیزداری محاسبه گردید. بر اساس نتایج شبیه سازی، تاثیر اقدامات مکانیکی و بیولوژیک و تلفیق آن ها بر دبی اوج به طور متوسط 6/44، 0/66 و 7/19 درصد بوده است. از طرفی با افزایش دوره بازگشت سیلاب، تاثیر سازه ها بر کاهش دبی اوج کاهش یافته وتاثیر اقدامات بیولوژیک با افزایش دوره بازگشت تا10 سال روند افزایشی داشته، سپس روند کاهشی به خود گرفته-است. تلفیق اقدامات بیولوژیک و مکانیکی بیشترین تاثیر را روی کاهش دبی اوج داشته است.
    کلیدواژگان: ارزیابی سیل، مدلHEC، HMS، فرایند بارش، رواناب، حوضه آبخیز طزرجان یزد
  • داود مختاری صفحات 183-212
    چاله تکتونیکی جلفا-هادیشهر یکی از دشت های شمالی ایران در امتداد رودخانه ارس است که در حد فاصل کرانه جنوبی رودخانه ارس و بخشی از رشته کوه قره داغ واقع شده است. هدف این پژوهش، شناخت وجوه مختلف ژئومورفولوژی و سیستم یا سیستم های مورفودینامیک این دشت و در بعد کاربردی آن، حفظ امکانات زیستی آن در ارتباط با سیستم های فوق است. برای نیل به اهداف پژوهش و تحلیل روابط فرایند-فرم، از روش ارگودیک و تحلیل تحول اشکال فعلی در نقاط مختلف و با سنین متفاوت استفاده شده است. بازسازی سیر تکاملی منطقه با استفاده از روش تحلیل ساختار رخساره ای از طریق مطالعات میدانی مکرر و پی جویی سطوح چینه بندی نهشته ها صورت گرفته است. در این پژوهش، نقش تکتونیک در ایجاد دشت و وضعیت ساختمان آن، وجود حرکات انبساطی، چشم انداز فعلی دشت، ساختار مخروط افکنه های کواترنری منطقه و حفظ فضای رسوبگذاری در دوره کواترنری مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس نتایج این پژوهش، عوامل تکتونیکی و لیتولوژیکی مهم ترین شاخص های تاثیرگذار بر ویژگی های مورفومتری واحدهای ژئومورفولوژیکی می باشند. این دشت ویژگی های یک پدیمنت را دارد، مخروط افکنه دره دیز مهم ترین واحد ژئومورفولوژیکی آن است، مهم ترین چالش ژئومورفولوژیکی آن از بین رفتن پوشش کم ضخامت نهشته های کواترنری سطح پدیمنت است و نوع واکنش ژئومورفیک به اثرگذاری انسان بر روی فرایندهای سطح زمین دشت جلفا-هادیشهر، نشانگر حاکمیت نوعی تغییر ژئومورفیکی است.
    کلیدواژگان: ژئومورفولوژی دشت، چاله تکتونیکی، تحول ژئومورفولوژی دشت، سیستم های رودخانه ای، دشت جلفا، هادیشهر، شمال غرب ایران
  • سعید امانپور، مرتضی نعمتی، هادی علیزاده* صفحات 213-231
    پژوهش حاضر با روش شناسی «توصیفی- تحلیلی» و کاربرد روش دلفی، با هدف ارزیابی و اولویت سنجی شاخص های پایداری حمل و نقل شهری در شهر اهواز به انجام رسیده است. جهت دست یابی به هدف یاد شده، شاخص های پایداری حمل ونقل شهری در سه بعد پایداری اقتصادی، پایداری اجتماعی و پایداری زیست محیطی با 30 متغیر دسته بندی و انتخاب شده و جهت ارزیابی و اولویت سنجی وضعیت آن ها در حمل ونقل شهری اهواز، از نظرات 30 نفر از کارشناسان در سه حوضه، شامل اساتید دانشگاه، کارشناسان اجرایی شهرداری های مناطق هشتگانه شهری و سازمان حمل و نقل شهری اهواز استفاده شده است. برای تحلیل داده های به دست آمده، وزن های به دست آمده به صورت اعداد فازی مثلثی در قالب مدل حداقل مجذورات لگاریتمی فازی (FLLS) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شاخص پایداری اقتصادی در سه بخش حداقل، میانگین و حداکثر وزن فازی به ترتیب با کسب 0/447، 0/578 و 0/689 وزن فازی، نسبت به دیگر شاخص ها برای بسترسازی حمل و نقل پایدار در شهر اهواز از اولویت اصلی برخوردار می باشد. تحلیل این فرایند برای اولویت سنجی متغیرهای پژوهش نیز نشان می دهد که متغیر بسترسازی امکانات و منابع برای ارتباطات الکترونیکی در بخش شاخص پایداری اقتصادی، متغیر حمایت از ایمنی و امنیت اجتماعی در بخش شاخص پایداری اجتماعی و کاهش آلاینده های آب هوایی در بخش شاخص پایداری زیست محیطی داری بیش ترین وزن ها در بخش حداقل، میانگین و حداکثر وزن فازی شدند.
    کلیدواژگان: پایداری، حمل و نقل شهری، مدل فازی، شهر اهواز
  • سجاد کریمی پاشاکی*، زهرا پیشگاهی فرد صفحات 233-256
    به طور معمول اگر چه جغرافیا بر مبنای عناصر طبیعی و ارتباطات متقابل آن با انسان معنا می یابد، اما فارغ از کارکردها و نقش آفرینی این عناصر، امروزه، دامنه های جدیدی از فضا شکل گرفته که با توجه به ارتباط آن با گستره جغرافیایی بیانگر شمای جدیدی از فضای جغرافیایی می باشد.
    تلاش انسان برای پدید آوردن جهانی به موازات جهان طبیعی به دلیل آن که انسان و محیط یا از طریق آزمون و خطا و یا از طریق تجارب و علم با یکدیگر در ارتباط می باشند، باعث شد تا ساختارهای مبتنی بر شبیه سازی کننده مد نظر محققان و دانشمندان قرار گیرد، تا از صرف هزینه های مادی، معنوی و زمانی در پیشبرد هر چه سریع تر علم جلوگیری شود. از این رو فضای مجازی از علم سایبرنتیک یعنی مناسبات میان انسان و ماشین منبعث شده که در شکل پیشرفته تر آن به وجود آوردنده واقعیت های مجازی، الگوهای شبیه سازی مجازی و فضای سایبر می باشد. با توجه به توسعه روز افزون تکنولوژی و کارکرد فضای مجازی در زندگی انسان ها و نیز وابستگی انسان به محیط های مجازی این سوال پیش می آید که آیا می-توان برای فضای سایبر، جغرافیایی خاص تعریف نمود؟ و اجزاء تشکیل دهنده این فضا چگونه می توانند بر رابطه میان انسان و جغرافیای طبیعی تاثیرگذار باشند؟
    در این مقاله، با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی تلاش گردیده تا به سوالات مذکور پاسخ داده شود. از این رو به نظر می رسد میان توسعه تکنولوژی ارتباطی و جغرافیا، ارتباط معنا داری وجود دارد که منجر به رشد دامنه های فضای شبکه ای و توسعه تحلیل های فضایی در جغرافیای فضای سایبر می گردد. بنابراین با توجه به رشدکارکردی فضای مجازی کلیه گرایش های جغرافیا تحت تاثیر آن قرار گرفته و منجر به شکل گیری چشم انداز داده های اطلاعاتی در این عرصه می شود.
    کلیدواژگان: فضای مجازی، جغرافیای فضای سایبر، تکنولوژی، تحلیل فضایی، توسعه