فهرست مطالب

فصلنامه مطالعات اجتماعی - روان شناختی زنان
سال دوازدهم شماره 2 (پیاپی 39، تابستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/05/06
  • تعداد عناوین: 7
|
  • علیرضا پویا صفحه 7
    امروزه شواهد و تحقیقات در کشور ما نشان می دهد که با وجود افزایش سطح تحصیلات خانم ها و تمایل آن ها به کار در سازمان های دولتی، پیشرفت آن ها در مشاغل مدیریتی محسوس نبوده است. تحقیقات مختلفی نشان داده اند که سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی از عوامل تاثیر گذار در موفقیت و ارتقاء شغلی محسوب می شوند. در این پژوهش تاثیر سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی زنان بر کسب پست های سازمانی بررسی شده است. داده های میدانی از طریق پرسشنامه ای استاندارد از نمونه ای از زنان کارمند در بانک سپه خراسان رضوی به تعداد 115 نفر جمع آوری شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که سرمایه انسانی در کلیه سطوح سازمانی می تواند خانم ها را در کسب پست های سازمانی کمک کند و سرمایه اجتماعی بر کلیه سطوح سازمانی تاثیر یکسانی دارد و خانم ها، پست های بالاتر را به دلیل داشتن سرمایه انسانی بیش تر به دست آورده اند.
    کلیدواژگان: سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی، پست های سازمانی، زنان، بانک سپه
  • منصوره اعظم آزاده صفحه 31
    پژوهش حاضر با هدف درک انگیزه و علل این گرایش از جانب دختران اجرا شد. نظریات مبنای این بررسی نشان داد از آنجا که آگاهی، درک و احساس محدودیت و فروتری منزلتی، نیاز به اثبات موقعیت برترمنزلتی را تشدید می کند، دختران با درک موقعیت خود بر اساس تجربه زیسته، خواهان تحرک و تغییر در پایگاه اجتماعی از طریق کسب منابع برتر اجتماعی و از جمله ورود به مقاطع تحصیلی بالاتر بر می آیند. در این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و پرسش از دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی شهر شیراز در سال تحصیلی 88- 89 و با بهره گیری از تکنیک های آماری به بررسی تجربی این فرضیه اقدام شد. نتایج حاصل از این بررسی حاکی از آن است که آگاهی و درک دختران از موقعیت فروتر، احساس محرومیت آن ها را افزایش می دهد. میل به خروج از محرومیت و محدودیت های ایجاد شده، طی فرآیند محاسباتی عقلانی، انگیزه رقابت برای کسب منابع برتر را در عرصه تحصیلات تقویت و تشدید می کند. ورود به مقاطع تحصیلی بالاتر، همچنین امکان دسترسی و ورود دختران را به عرصه های دیگر و کسب امتیاز مانند فعالیت اقتصادی و فرهنگی اجتماعی فراهم می آورد. در کنار همه این مواهب، دستیابی به فرصت و بخت های زندگی و تایید دیگران هم از همین طریق میسر می شود.
    کلیدواژگان: گرایش به تحصیلات عالی، آگاهی جنسیتی، احساس محرومیت منزلتی، شانش و بخت های زندگی
  • مهناز فرهمند صفحه 53
    در مقاله حاضر سعی بر آن بود که ارزش مصرفی زنان شاغل و خانه دار بررسی و تبیین شود. چارچوب نظری تحقیق مبتنی بر نظریه بوردیو و روش پیمایش پرسشنامه ای بوده است. متغیر وابسته این پژوهش، ارزش های مصرفی در ابعاد ارزش مصرفی نمایشی، آرزوی خود تحققی و تمجید از سبک زندگی غربی و متغیرهای مستقل اصلی پژوهش روابط اجتماعی، نحوه گذران اوقات فراغت، میزان استفاده از رسانه ها، خودباوری و دینداری بود. نتایج نشان می دهد که در مجموع زنان شاغل و خانه دار در متغیرهای مستقل و وابسته تفاوت معنا داری دارند و روابط متغیرهای مستقل و وابسته با کاربرد آزمون های آماری تایید شد.
    کلیدواژگان: ارزش مصرفی، خودباوری، اوقات فراغت، رسانه، روابط اجتماعی و دینداری
  • محسن نیازی صفحه 81
    هدف اصلی این پژوهش بررسی و شناسایی رابطه هر یک از متغیرهای ساختار خانواده، نوع جامعه پذیری، سنت گرایی و تقدیرگرایی با نگرش به طرحواره جنسیتی بود. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری شد. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. جامعه آماری کلیه زنان بالای 15 سال منطقه کاشان در سال 1390 بودند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش سهمیه ای تصادفی انتخاب و بررسی شدند. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون یافته های پژوهش، عوامل خانوادگی شامل سبک های تربیتی والدین و نوع جامعه پذیری در خانواده و ویژگی های سنت گرایی و تقدیرگرایی بر گرایش پاسخگویان به برابری جنسیتی موثر است. بیش ترین تاثیر بر برابری گرایی جنسیتی مربوط به متغیر سنت گرایی است که دارای 17/0-=β است. در مرتبه دوم تاثیرگذاری، شیوه تربیتی مقتدرانه با 144/0=β و پس از آن تقدیرگرایی با دارا بودن 14/0-=β قرار گرفته اند. در نهایت کم ترین تاثیرگذاری مربوط به متغیر جامعه پذیری با 11/0-=β است.
    کلیدواژگان: جنسیت، طرحواره جنسیتی، کلیشه جنسیتی، نقش جنسیتی، سبک های تربیتی
  • سهیلا حاجی نوروز صفحه 117
    این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر ارتقای شغلی زنان، در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان اجرا شد. بر اساس مطالعات انجام شده، معیارهای موثر بر ارتقای شغلی زنان در سطح فرد، خانواده، سازمان و جامعه قابل بررسی است. برای شناسایی شاخص های سنجش، از تکنیک دلفی و برای دستیابی به توافق از ضریب هماهنگی کندال و در مرحله بعد، برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه با طیف لیکرت و همچنین از پرسشنامه خبره با طیف ساعتی مبتنی بر مقایسه های زوجی برای تعیین اولویت معیارها و شاخص های شناسایی شده با دیدگاه کارشناسان استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش مدیران و کارکنان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان بود و پرسشنامه ها در نمونه ای به حجم 72 نفر توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با تکنیک AHP نشان داد که معیارهای فرهنگی بیش ترین اولویت را دارند و تعدیل فرهنگ مرد سالاری، بهبود نگرش جامعه به وظایف زنان و تحدید نگرش های قالبی به زنان، سه اولویت اول را به خود اختصاص داده اند. شاخص سطح تحصیلات، علاقه مندی به پیشرفت و افزایش اعتماد به نفس نیز، بیش ترین اولویت را در پیشرفت شغلی زنان دارند.
    کلیدواژگان: ارتقای شغلی زنان، تکنیک AHP، سطح فردی، سطح سازمان، سطح خانواده، سطح جامعه
  • بی بی عشرت زمانی صفحه 147
    هدف از پژوهش حاضر شناخت دیدگاه و ادراک دانشجویان دختر و پسر نسبت به کاربرد اینترنت و تعیین نوع استفاده آن ها از اینترنت بود، هدف دیگر این پژوهش بررسی رابطه بین خرده مقیاس های نگرشی یعنی خودکارآمدی و کلیشه های جنسیتی با نوع استفاده از اینترنت بود. به این منظور 421 دانشجوی دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی انتخاب شدند و در بین آن ها پرسشنامه سه بخشی شامل: الف) اطلاعات جمعیت شناختی، نوع و میزان استفاده از امکانات اینترنت، ب) پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی دانیف وکافتروس (2002) و ج) پرسشنامه محقق ساخته کلیشه های جنسیتی توزیع شد. یافته ها نشان داد که بین خودکارآمدی و کلیشه های جنسیتی دختران و پسران تفاوت معنا داری وجود دارد؛ بدین معنا که پسران نسبت به دختران خود کارآمدی بالاتری داشتند و از کلیشه های جنسیتی منفی کم تری بهره مند بودند. همچنین یافته ها نشان می دهد که بین خودکارآمدی و کلیشه های جنسیتی با نوع کاربرد اینترنت رابطه معنا دار وجود دارد؛ بدین معنا که هرچه دانشجویان از کلیشه های جنسیتی منفی کم تری بهره مند بوده و خودکارآمدی بالاتری داشته باشند به همان نسبت میزان استفاده آن ها از اینترنت به طور متنوع تری افزایش می یابد؛ اگرچه این افزایش در هر دو جنس معنا دار مشاهده شد، ولی پسران از ابزارهای گوناگون اینترنتی بیش از دختران بهره می گرفتند.
    کلیدواژگان: جنسیت، نگرش، خودکارآمدی درک شده، کلیشه های جنسیتی، کاربرد اینترنت
  • حسن رفیعی صفحه 171
    هدف از پژوهش حاضر بررسی عوارض و تبعات زندگی با همسران معتاد در زنان بود. در این پژوهش مقطعی (علی – مقایسه ای) 200 زن دارای همسر معتاد و 200 زن دارای همسر سالم مطالعه شدند. زنان همسر دارای معتاد در میان سه گروه از زنان دارای همسر (زنانی که همسر معتاد آن ها به مراکز درمانی مراجعه می کردند و زنانی که همسر معتاد آن ها در زندان بود، به روش تصادفی و زنان دارای همسر معتاد خیابانی به روش گلوله برفی با پرسش از دو گروه مذکور) انتخاب شدند. زنان دارای همسر سالم نیز به صورت تصادفی از ساکنان همان مناطقی برگزیده شدند که گروه زنان دارای همسر معتاد انتخاب شده بودند و با درنظر گرفتن همتا بودن آن ها از نظر منطقه محل سکونت، سطح تحصیلات و سن، پرسشنامه در میان آن ها اجرا شد تا حجم نمونه تکمیل شود. نمونه گیری از چک لیست حاوی ویژگی های دموگرافیک و صفات بارز در زنان، پرسشنامه اضطراب و افسردگی (HADS) و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ در کلیه شرکت کنندگان ثبت شد. نتایج نشان داد که زنان دارای همسر معتاد و گروه شاهد از لحاظ متراژ منزل مسکونی، بعد خانوار، متراژ منزل مسکونی پدری فرد، سطح درآمد خانواده و وضعیت مالکیت منزل مسکونی تفاوت معنادار دارند. زنان دارای همسر معتاد نمرات بالاتری در مقیاس های مربوط به اضطراب، افسردگی و اختلال کلی روانی و نمرات پایین تری در مقیاس مربوط به عزت نفس نسبت به زنان دارای همسر سالم کسب کردند. همچنین آن ها مشکلات و مسائل رفتاری بیش تری ازجمله مصرف مواد، ارتباط جنسی با فردی غیر از همسر، درگیری عاطفی با مردی غیر از همسر، تجربه خشونت فیزیکی از سوی همسر، افکار خودکشی و اقدام به خودکشی نسبت به گروه شاهد را گزارش کردند. زنان دارای همسر معتاد نسبت به زنان دارای همسر سالم با مشکلات و مسائل رفتاری بیش تری مواجه هستند، پیشنهاد می شود سیاستگذاران در خصوص تدوین برنامه هایی با رویکرد پیشگیری ویژه زنان دارای همسر معتاد اهتمام ورزند.
    کلیدواژگان: زنان، همسرمعتاد، عزت نفس، اضطراب، افسردگی