فهرست مطالب

فصلنامه مطالعات جغرافیایی مناطق خشک
پیاپی 16 (تابستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/05/29
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمد شریفی کیا*، زهره مظفری صفحات 1-14
    بندسارها،یکی از روش های سنتی متداول در مدیریت منابع آب و خاک نواحی بیابانی و نیمه بیابانی کشور است، که به منظوراستفاده بهینه از عوامل محیطی در متعادل کردن زیرساختهای طبیعی و اقتصادی بهره وری از زمین صورت می پذیرفته است. این تکنیک از قدیم الایام در نواحی واجد ریزش جوی محدود و عموما شدتی و برخوردار از توپوگرافی مساعد، متداول و مورد استفاده بوده است.این تحقیق با هدف استخراج خصوصیات فیزیکی بندسار و بستر جغرافیایی استقرار آن به منظور سنجش کارایی این تکینیک در مدیریت بهره وری بهینه از منابع آب و خاک صورت گرفته است. بدین منظور به کمک مدل رقومی ناهمواری ها (DTM) تولید از داده راداری با دقت ارتفاعی 5 متر خصوصیات فیزیکی (ارتفاع تاج یا دیواره، سطح اشغال، شیب محل استقرار و...) این سازه سنتی در نمونه های انتخابی (دشت بیرجند) استخراج شد. همچنین به کمک سری زمانی داده های سنجش از دوری اپتیکی اقدام به استخراج پارامترهای بافت، شوری و رطوبت خاک در پهنه های تحت اشغال بندسارها گردیده یافته های به منظور سنجش کارایی این تکنیک با نواحی مجاور مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج تحقیق در بعد خصوصیات فیزیکی معرف استقرار بیش از 97 درصد بندسارها در عرصه های با شیب کمتر از 5 درجه و در مکانی خارج از محور اصلی مسیل است. همچنین یافته های تحقیق روشن ساخت که بافت خاک در عرصه های تحت اشغال بندسار سنگین تر از اراضی پیرامونی بوده که مقادیر آن با فاصله از مدخل ورودی آب رابطه معکوس دارد. یافته های حاصل از پردازش تصاویر موید تعدیل محسوس مقادیر شوری در بافت بهینه بندسار در مقایسه با نواحی پیرامونی است. افزایش شاخص NDVI در اراضی بندسار به نسبت اراضی پیرامونی موید فراهم آوری سطوح مناسب برای رشد گیاهان و رونق فعالیتهای زراعی در این عرصه است استقرار فضاهای تولید محصولات صنعتی (کوره های پخت آجر) در حاشیه نواحی واجد تراکم مناسب از بندساری به همراه تبیین تاثیر گذاری این سازه در افزایش جمعیت و پایدار سازی امکان حیات در این نواحی از دیگر یافته های تحقیق است.
    کلیدواژگان: بندسار، شوری خاک، NDVI، سنجش از دور، دشت بیرجند، نواحی بیایانی
  • مریم قاسمی*، جعفر جوان، زهرا صابری صفحات 15-37
    علاوه بر جریان غالب مهاجرت از روستا به شهر و از شهرهای کوچک به بزرگ، طی سالهای اخیر جریان وارونه ی مهاجرت از شهرها خصوصا کلانشهرها به نقاط روستایی شکل گرفته است. هدف کلی تحقیق حاضر تحلیل علل شکل گیری مهاجرت معکوس به نواحی روستایی شهرستان بینالود است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و شالوده مطالعه مبتنی بر عملیات میدانی (تکمیل پرسشنامه) در نواحی روستایی شهرستان بینالود است. بررسی ضریب پایایی 0.8حاکی از سطح بالای اعتماد پرسشنامه است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی استیودنت و تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS و جهت ترسیم نقشه از نرم افزار Arc Gis بهره گرفته شده است. واحد تحلیل 165 خانوار بازگشتی بوده که 25 متغیر در طیف لیکرت 5 گزینه ای را پاسخ داده اند. نتایج مطالعه ضمن تصریح بر وجود ارتباط تنگاتنگ و بسیار نزدیک بین کلانشهر مشهد و روستاهای شهرستان بینالود، علل اصلی شکل گیری جریان مهاجرت بازگشتی از دیدگاه مهاجران در بعد طبیعی «آب و هوای مناسب» با میانگین 2.85، در بعد اقتصادی «ضرورت شغلی و نزدیکی به محل کار» با میانگین 2.63 و در بعد اجتماعی «برخورداری روستا از خدمات و امکانات» با میانگین 2.22 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی 25 متغیر شناسایی شده را در ذیل 7 مولفه اصلی- به ترتیب شامل عوامل زیرساختی، اقتصادی، زیست محیطی، فرهنگی، تعلق مکانی، بازنشستگی، و مسکن- تلخیص نمود که عوامل اول تا هفتم روی هم رفته 69.28 درصد از مجموع واریانس مهاجرت معکوس را توضیح داده است.
    کلیدواژگان: مهاجرت معکوس، شهر مشهد، روستا، شهرستان بینالود
  • جواد سدیدی*، آقای محمد کمانگر، هانی رضاییان، علیرضا حمیدیان، محمد باعقیده، آقای حیدر آریانژاد صفحات 39-53
    قسمت اعظم مساحت کشور از لحاظ جغرافیایی در کمربند خشک و نیمه خشک با بارندگی کم قرار گرفته است. در نواحی فلات مرکزی و جنوبی اجتماعات شهری و روستایی با اتکاء به منابع آب زیر زمینی شکل گرفته و این منابع عمده ترین تامین کننده نیازهای آبی در این مناطق محسوب می شود. رشد روز افزون جمعیت و محدودیت منابع آبی لزوم پیش بینی دقیق مقدار این منابع را به دلیل اهمیت در برنامه ریزی و مدیریت بهینه می طلبد. پیش بینی سطح ایستابی با استفاده از ابزارها و روش های نوین مدلسازی می تواند کمک شایانی به برنامه ریزی و تصمیم گیری بهینه جهت تامین دراز مدت آب نماید. هدف از این تحقیق تخمین سطح ایستابی آبخوان سرخون استان هرمزگان با استفاده از شبکه عصبی و بهره مندی از قانون Gradient Descent می باشد. این روش با استفاده از ارتباط ذاتی داده ها، روابط غیر خطی بین آن ها را یاد گرفته و نتایج را برای بقیه حالت ها تعمیم می دهد به منظور آموزش مدل از اطلاعات 10چاه مشاهده ای که دارای آمار 24ساله بودند استفاده گردید70درصد داده ها به عنوان داده های آموزشی به مدل معرفی و20درصد داده ها به عنوان تست برای اعتبار سنجی به کار برده شد. نتایج این روش، تراز سطح ایستابی آبخوان سرخون برای سال1400را بین22تا72متر در مناطق مختلف پیش بینی می کند. ارزیابی این مدل با خطای RMSE بین 0.00125- تا0.0509و همچنین خطای MEA بین 0.0012- تا 0.049 کارایی مدل شبکه عصبی Gradient Descent را در پیش بینی سطح ایستابی منابع زیر زمینی نشان می دهد.
    کلیدواژگان: سطح ایستابی، شبکه عصبی، Gradient Descent، خطای RMSE، دشت سرخون
  • ارزیابی تغییرات اقلیمی آینده استان اصفهان با استفاده از مدل های B CM2 و HADCM3 در محیط ریزگردان LARS-WG
    برومند صلاحی*، خانم فخری سادات فاطمی نیا، آقای سید محمد حسینی صفحات 55-71
    پیش بینی اقلیم آینده در هر نقطه ای از زمین، به مدل های عددی رایانه ای که به مدل های گردش عمومی جو معروفند و اقلیم زمین را مدل سازی می کنند، متکی است. در این پژوهش، داده های سناریوی B1 و A1B مدل های BCM2 و HADCM3 برای ارزیابی تاثیر تغییرات اقلیمی بر دمای کمینه و بیشنه، تابش و بارش 12 ایستگاه همدید استان اصفهان توسط مدل آماری LARS-WG ریزمقیاس شدند. برای این منظور، سه مرحله واسنجی، صحت سنجی و مدل سازی مدل ها در ایستگاه های منتخب انجام و کارایی مدل ها از نظر شباهت مقادیر مشاهده شده و مقادیر شبیه سازی شده با استفاده از شاخص های خطا نظیر ریشه میانگین مربعات (RMSE) و ضریب تعیین (CD) ارزیابی گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که مدل A1B - BCM2 در تولید داده های تابش، مدل A1B - HADCM3 در تولید داده های دمای بیشینه و م دل B1 - BCM2 در تولید داده های دمای کمینه و بارش نتایج مناسب تری به دست می دهد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل داده ها در مکنز، سنس استیمیتور و من کندال نشان داد که دمای کمینه، دمای بیشینه، تابش و تبخیر و تعرق در کلیه ایستگاه های استان اصفهان طی 2060-2011 روند افزایشی و به جز نائین که افزایش بسیار جزئی بارش را خواهد داشت بقیه ایستگاه ها روند کاهشی بارش را شاهد خواهند بود.
    کلیدواژگان: تغییر اقلیم، مدل گردش عمومی جو، روند، LARS، WG، استان اصفهان
  • غلامرضا زهتابیان، مریم پوررضا، حسن خسروی*، محمدرضا راهداری صفحات 73-85
    تخریب زمین به عنوان پدیده ای فیزیکی-زیستی و اقتصادی-اجتماعی شناخته شده است و در نهایت منجر به کاهش حاصلخیزی خاک می گردد و فرایندهای متعددی باعث ایجاد این پدیده می شوند که یکی از این موارد بیابان زایی است. پایش در مدیریت جامع به معنای جمع آوری و ذخیره نظام مند آمار و اطلاعات از فعالیت ها و استراتژی هایی است که امکان ارزیابی و گزارش از شرایط کلی محدوده مورد نظر را فراهم می نماید. در این تحقیق سعی شده است که نقشه کاربری اراضی حوضه روانسر در سال های1334، 1369 و 1384 منطقه تهیه و طبقه بندی شود. در نهایت با تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به شاخص های کیفیت و کمیت آب و همچنین شاخص کیفیت خاک روند تخریب اراضی و بیابان زایی در حوزه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج بیانگر رشد دو برابری کاربری مسکونی، رشد 55% اراضی کشاورزی آبی و همچنین رشدی در حدود 30% اراضی دیم است. نتایج نشان داد که میزان آب دهی در طول سال های 1384-1375 از یک روند نزولی برخوردار است که با نتایج بلند مدت بارش در حوزه مورد مطالعه هماهنگی دارد. در ضمن مطالعات سطح پیزومتریک در منطقه از یک روند نزولی در طول سال های 1382-1375 برخوردار بوده است که آن را باید به خشکسالی موجود در منطقه در این سال ها نسبت داد. بررسی های کیفی آب نشان داد که مقدار EC با سرعت بیشتری نسبت به SAR افزایش داشته است که روند شور شدن آب را در منطقه نشان می دهد. مطالعات کیفیت خاک هم در محدوده مورد مطالعه نشان دهنده تجمع شوری در افق های پایین بوده است.
    کلیدواژگان: پایش، تخریب زمین، بیابانزایی، کاربری اراضی، حوزه آبخیز روانسر
  • بیتا رضاییان*، محمد رحیم رهنما صفحات 87-107
    مقدمه
    رشد فضایی هر شهر به صورت گسترش افقی یا رشد عمودی می باشد.هر کدام از این دو روش کالبد متفاوت و جداگانه ای از دیگری ایجاد می نماید.رشد فیزیکی به شکل افزایش محدوده شهر ظاهر می گردد و رشد عمودی به صورت درون ریزی جمعیت شهری و الگوی رشد شهر فشرده نمایان می شود.این الگوهای متفاوت به نسبت نوع گسترشی که در شهر به وجود می آورند پیامدها و نتایج متفاوتی را نیز در پی دارند(رهنما و عباس زاده، 1387،ص.21). پراکندگی الگوی نسبتا جدیدی در سکونت گاه های انسانی می باشد که گرد هم آمدن اتفاقی مسکن با تراکم کم و توسعه های نواری تجاری است و معلول کاربرد وسیع اتومبیل می باشد (Ewing، 1997، p. 107). آثار منفی این نوع توسعه بر روی حومه شهرها،محدوده شهرها، اقتصاد و محیط زیست شهری سبب گرایش کشور های پیشرفته به فرم فشرده سازی شهر از طریق کاربری ترکیبی،بهره گیری از ساختمان های فشرده و کاهش فواصل محل کار و سکونت و تهیه تنوعی از شیوه های حمل و نقل شده است.بنابر این آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر می تواند یکی از عوامل تاثیر گذار برنامه ریزی شهری باشد.
    با افزایش میزان شهر نشینی، عدم توجه به محیط زیست و تسلط پدیده های انسان ساخت بر محیط طبیعی، بحران های زیستی در عرصه شهرها و روستاها با پرتو افشانی صنعت و تکنولوژی پدید آمد و اکولوژیست ها، مدیران و برنامه ریزان شهری را بر آن داشت تا ضمن ابراز نگرانی از وضع موجود به ارائه راهکارهایی جهت بهبود این وضع پرداخته و جلوگیری از آلودگی های زیست محیطی را در دستور کار خود قرار دهند. در ایران نیز تحولات اجتماعی اقتصادی طی چند دهه گذشته به طور عمده در شهر ها انعکاس یافته و سیاست های توسعه ملی بر محور شهر نشینی و شهر گرایی تداوم یافته است.بنابر این گرایش به توسعه شهر نشینی یکی از استراتژی های موثر در توسعه ملی بوده است (پوراحمد، 1383، ص. 116). با رشد شهرها و بخصوص کلان شهرها در کشور،تنشهای اجتماعی اکولوژیکی حادی در اغلب آنها بروز کرده است که فقر و بیکاری، نارسایی در خدمات رسانی،ن ا هنجاری اجتماعی، کمبود مسکن و تهدید محیط زیست از شاخص ترین معضلات کلانشهرها بوده است (صرافی، 1375، ص. 35). لذا احساس نارضایتی امروز از روند رشد و توسعه جهانی لزوم توجه برنامه ریزان شهری را بر امور شهری ناگزیر ساخته است.مسئله ای که در این خصوص بیش از همه توجه همگان را به خود جلب کرده، توجه به الگوی رشد و توسعه شهری بوده است (پوراحمد، 1383، ص. 104). بدین ترتیب در این مقاله ضمن بحث علمی -تحقیقی پیرامون روند رشد و توسعه کلانشهری و چالش های آن در ایران به سنجش و مقایسه فرم کالبدی کلانشهر های ایران پرداخته شده است.
    روش تحقیق: در این تحقیق از طریق روش های کمی (تبیینی- تحلیلی) است که با استفاده از داده های آماری صورت گرفته،تحولات شهر نشینی در ایران و رشد کلان شهرهای کشور، بررسی شده است.جامعه آماری جمعیت 8 کلان شهر ایران بر اساس سرشماری 1390 می باشد.سپس با استفاده از بررسی تراکم جمعیت و روش ها و مدل های کمی از قبیل ضریب آنتروپی و ضریب جینی که برای اندازه گیری نابرابری توزیع جمعیت یا اشتغال در واحدهای فضایی درون یک متروپل به کار می روند و با استفاده از نرم افزار GIS برای تعیین ضریب موران که با اندازه گیری خود همبستگی فضایی می تواند سطح تجمع را تخمین بزند، به تعیین شکل کلانشهر های ایران پرداخته شده است و در نهایت با استفاده از نرم افزار ARC GIS 9.3 و برنامه جانبی Spatial Statistics Tool به منظور نقشه سازی و تجزیه و تحلیل نقاط داغ و نقاط سرد استفاده شده است و در نهایت تحلیل فرم شهری کلان شهرهای کشور استفاده شده است.
    بحث و
    یافته ها
    بررسی روند شهرنشینی و شهرگرایی در 55 سال گذشته نشان می دهد که طی سالهای 1335 تا 1390 تعداد شهر های کشور از 199 نقطه به 1331 نقطه افزایش یافته است. باید توجه داشت که در این مدت جمعیت شهر نشین کشور با نرخ رشد 4 درصد بیش از 9 برابر افزایش یافته و جمعیت ساکن در کلان شهر ها با نرخ رشد 3.6 درصد 7 برابر شده است در حالی که طی این مدت جمعیت کشور با نرخ رشد 2.5 درصد 4 برابر شده است. نسبت شهر نشینی نیز در ایران در این مدت از 31 درصد به 71.3 درصد افزایش یافته است. افزایش قیمت نفت در دهه 1350،جریانات انقلاب، پیروزی انقلاب اسلامی در سال1357 و به تبعیت از سیاست های دولت مبنی بر تمرکز فعالیت ها در شهرها و هزینه کردن منابع مالی در شهرها و در پیرامون آنها در دوره 65-1355شاهد رشد عمومی شهرنشینی در تمام ایران هستیم.
  • هانی رضاییان*، حمیدرضا ریاحی بختیاری، جواد سدیدی، مهندس بهاره فولادلو صفحات 109-125
    زیان های مالی و انسانی ناشی از روان شدگی جریان های سطحی از جمله سیلاب ها و نشت مواد شیمیایی مضر لزوم مدل سازی و پیش بینی این مخاطرات را الزامی می نماید. در این راستا بررسی میزان صحت مدل مزبور از نظر میزان شباهت با شرایط واقعی و همچنین آنالیز ترکیبی دقت نتایج حاصله ناشی از داده ها و الگوریتم استفاده شده در مدل حائز اهمیت می باشد. در این مقاله مدلی براساس یکی از الگوریتم های شبیه سازی جریان های سطحی چندجهتی موسوم به D-Infinity، که از سطح بالاتری از صحت و نزدیکی به واقعیت نسبت به سایر مدل های مطرح برخوردار می باشد، را ارائه نموده است. همچنین دقت مدل مزبور از طریق بکارگیری روش MonteCarlo برای آنالیز حساسیت مدل در نتیجه استفاده از داده های استاندارد موجود در ایران، بالاخص داده مدل ارتفاعی رقومی زمین در محدوده مناطق خشک و بیابانی که مستعد ایجاد جریان های سطحی ناشی از وقوع پدیده هایی چون بارش و مشخصا منطقه مطالعاتی استان بوشهر، مطالعه گردیده است. نتایج حاصله موید وجود ارتباطی مستقیم میان تغییرات ارتفاعی، شیب و انحنا با جهت جریان است که در شرایط واقعی نیز چنین وضعیتی حاکم است و سطح حساسیت هر یک را تشریح می نماید. در این میان پارامتر شیب با آماره های کشیدگی 8477/0 و نرمی 1936/4 بعنوان مناسبترین پارامتر، از لحاظ تمایل به سمت ثبات و مقاومت در برابر نویز، برای ارزیابی ثبات جریان معرفی شده است.
    کلیدواژگان: مخاطره، جریان سطحی چند جهتی، D، Infinity، آنالیز حساسیت، روش MonteCarlo