فهرست مطالب

بیماری های پستان ایران - سال هفتم شماره 3 (پیاپی 26، پاییز 1393)

فصلنامه بیماری های پستان ایران
سال هفتم شماره 3 (پیاپی 26، پاییز 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/09/17
  • تعداد عناوین: 6
|
  • سمیرا رسانه*، کمال یاوری صفحات 7-11
    مقدمه
    هرسپتین یک آنتی بادی مونوکلونال است که برای درمان سرطان پستان مورد استفاده قرار می گیرد. در این مطالعه هرسپتین با لوتشیم-177 نشان دار شده و بعد از انجام کلیه تست های کنترل کیفی، اثر درمانی آن روی سرطان پستان موش مورد ارزیابی قرار گرفته است.
    روش بررسی
    هرسپتین به کمک شلاتور DOTA با لوتشیم نشان دار شد. کلیه تست های کنترل کیفی شامل بازده نشان دارسازی، بررسی پایداری در بافر و سرم خون، ایمونوراکتیویته و بررسی پایداری محصول در بدن موش انجام شد و اثر درمانی کمپلکس در بدن موش حامل تومور پستان مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    بازده نشان دارسازی بیش از 90%، پایداری در بافر و سرم تا 7 روز به ترتیب 85% و 75% و ایمونوراکتیویته 86%، نشان می دهد هرسپتین- لوتشیم177 قابلیت استفاده به عنوان داروی رادیوایمونوتراپی را دارد. بررسی اثر درمانی در بدن موش توموری نشان داد که تزریق این محصول (Ciμ 300) باعث متوقف شدن رشد تومور حداقل تا 15 روز در بدن موش می شود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج رضایت بخش تست های حیوانی می توان امیدوار بود که هرسپتین- لوتشیم بتواند به عنوان یک داروی رادیوایمونوتراپی جدید در درمان سرطان های پستان انسان بکار رود که البته نیاز به مطالعات تکمیلی بیشتری دارد.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، درمان، هرسپتین، نشان دار سازی، لوتشیم 177، رادیوایمونوتراپی
  • لیلا انوشه، محمدرضا کردی*، عباسعلی گائینی، رضا مهدیان، زهرا میرآخری، صادق امانی شلمزاری، اشرف امینی صفحات 12-19
    مقدمه
    سایتوکاینIL-6 در ریز محیط تومور در سرطان پستان، نقش پیش التهابی دارد و از آنجایی که بین IL-6 و میکرو RNA let-7a، که در اغلب سرطان ها به عنوان سرکوب کننده تومور عمل می کند، یک حلقه بازخورد ی مثبت وجود دارد، در این تحقیق، اثر تمرین هوازی بر بیان میکرو let-7a RNA و IL-6 بافت تومور موش های مبتلا به سرطان پستان را بررسی کردیم.
    روش بررسی
    تعداد 20 سر موش بالب سی ماده (چهار تا پنج هفته) با تزریق زیر جلدی سلول های سرطانی وابسته به گیرنده استروژن MC4-L2، به سرطان پستان مبتلا شده و به دو گروه 10 تایی تومور- تمرین (TT) و تومور- کنترل (TC) تقسیم شدند. گروه تومور- تمرین به مدت 6 هفته، 5 روز در هفته تمرین هوازی با شدتی برابر با 14-18 متر بر دقیقه انجام دادند. پس از پیدایش تومور، طول و عرض تومور با کولیس دیجیتالی هر هفته اندازه گیری شد. موش ها 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین قربانی شدند و نمونه های بافتی برداشته و در دمای 70- درجه ذخیره شد. بافت تومور هموژنایز شد و میزان بیان میکرو RNA let-7a به روش Real time – PCR و IL-6 به روش الایزا اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل آماری let-7a، توسط نرم افزار REST انجام شد. آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تی مستقل برای بررسی حجم تومور و IL-6 به کار گرفته شد.
    یافته ها
    حجم تومور و IL-6 در گروه تومور- تمرین نسبت به گروه تومور- کنترل کاهش، ولی بیان let-7a افزایش معناداری داشت (05/0P<).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد در این پژوهش، کاهش حجم تومور مشاهده شده در موش های بالب سی، به دنبال تمرینات هوازی تا حدودی به علت افت عوامل التهابی مانند IL-6 و افزایش let-7a است. این یافته ها از تاثیر تمرین ورزشی بر کاهش رشد تومور در سرطان های مدل موشی حمایت کرده و می توان تا حدودی این نتایج را به خواص ضد التهابی تمرین ورزشی نسبت داد.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، تمرین هوازی، میکرو let، 7a RNA، IL، 6
  • رباب شیخ پور*، شکوه تقی پور ظهیر صفحات 20-29
    مقدمه
    سرطان پستان شایع ترین سرطان در زنان است.p53 مهم ترین ژن سرکوبگر تومور است و پلی مورفیسم کدون 72 آن به عنوان یک عامل خطرشناخته شده است. موتاسیون ژن p53 در 40-20 درصد از سرطان های پستان دیده می شود. آسیب وارد بر DNA سبب فسفریلاسیون پروتئین p53 و تجمع آن در هسته سلول می شود. لذا هدف انجام این مطالعه، بررسی میزان پلی مورفیسم کدون 72 ژن p53 و بیان پروتئینp53 در زنان مبتلا به سرطان پستان در شهر یزد است.
    روش بررسی
    در این مطالعه شاهد- موردی، 104 بیمار مبتلا به سرطان پستان و 104 نمونه کنترل در شهر یزد انتخاب شدند. بعد از استخراج DNA تعیین ژنوتیپ های کدون 72 ژن p53 با روشARMS- PCR و میزان پروتئینp53 در تومورهای پستان با روش ایمینوهیستوشیمی بررسی شد.
    یافته ها
    درگروه بیماران مبتلا به سرطان پستان، توزیع پلی مورفیسم کدون 72 برای ژنوتیپ های آرژنین/آرژنین، پرولین/پرولین و آرژنین/ پرولین به ترتیب 04/49، 5 1/21، 1 8/29 درصد است و در گروه کنترل به ترتیب 15/21، 92/26، 39/51 درصد است. تفاوت آماری معنی داری بین توزیع ژنوتیپ آرژنین/ آرژنین و آرژنین/ پرولین ژن p53در افراد سرطانی و کنترل دیده شد (p˂0.05). همچنین P53 negative در 51/71% و p53 positive در 85/28% از بیماران مشاهده شد. بنابراین تفاوت آماری معنی داری بین p53 positive و p53 negative مشاهده شد(P< 0.01).
    نتیجه گیری
    نتیجه این مطالعه نشان داد که ژنوتیپ Arg/Arg یک عامل ژنتیکی مستعدکننده برای ابتلا به سرطان پستان است درحالی که ژنوتیپ Arg/Pro نقش حفاظتی در برابر سرطان پستان دارد. همچنین تومورهای بافتی بیماران مبتلا به سرطان پستان میزان متفاوتی از پروتئین p53 را نشان دادند.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، پلی مورفیسم کدون 72، ژن p53
  • سکینه عباسی*، حسین یاری پور، مینا رسولی صفحات 30-42
    مقدمه
    جهش های ژنتیکی با توجه به نقش غیرقابل انکاری که در پیدایش بیماری ها داشته و با تاثیر بر روی کنش های بعدی بیماری، موجب آسیب های بدخیم در پستان می شوند. از آن جمله، جهش نقطه ای در ژن گیرنده استروژن α (ESR1)، مانند G908A (لیزین 303 آرژنین) سبب تکثیر بی رویه سلول های حساس به استروژن و رشد تومور در پستان می شود. در این تحقیق ما به شناسایی و غربالگری این جهش در میان زنان ایرانی مبتلا به سرطان پستان تهاجمی پرداخته ایم.
    روش بررسی
    جمعیت مورد مطالعه(مطالعه مورد- شاهد) شامل 147 نفر سالم (کنترل) و 150 نفر بیمار (مورد) با سرطان پستان تهاجمی است. جهش G908A ESR1 از طریق آنالیز تغییرات ساختاری تک رشته DNA(SSCP) و تعیین توالی P-cycle33 DNAمورد شناسایی قرار گرفت.
    یافته ها
    جهش G908A ESR1 با فراوانی 7/10% به شکل ژنوتیپ هتروزیگوت تنها در بیماران سرطانی شناسایی شد. همچنین فراوانی آلل جهش یافته AGG در کدان 303 در بین بیمارانی که دارای سابقه خانوادگی سرطان پستان بودند 9/28%، بیش از بیمارانی بود که سابقه خانوادگی سرطان پستان را نداشتند 9/1% و این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (001/0=P).
    نتیجه گیری
    بنابر نتایج این تحقیق جهش در کدان 303 در ژن ESR1، با جنبه های گوناگون سرطان پستان در ایران ارتباط داشته و ژنوتیپ ESR1 می تواند یک نشانگر جایگزین در پیش بینی ابتلا به سرطان پستان در طول زندگی یک فرد باشد.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، جهش، گیرنده استروژن، PCR، SSCP، متاستاز گره لنفاوی
  • عصمت سادات هاشمی*، شهپر حقیقت، ماندانا ابراهیمی، آسیه الفت بخش، پریسا مختاری حصاری، نسرین سادات علوی، لیلا حیدری، هدی تفضلی، رضا مهدیزاده صفحات 43-49
    مقدمه
    در حال حاضر تنها روش غربالگری سرطان پستان که باعث کاهش مرگ و میر ناشی از این بیماری می شود، ماموگرافی است. از عواملی که منجر به نتایح منفی کاذب در ماموگرافی می گردد اثر دانسیته و تراکم بافت پستانی است که با افزایش تراکم بافت در ماموگرافی، حساسیت ماموگرافی کاهش می یابد. از طرفی، افزایش تراکم بافت پستان منجر به افزایش ریسک ابتلا به سرطان پستان می شود. عوامل مختلفی مانند ارث، ژنتیک، عوامل هورمونی و باروری، عوامل تغذیه ای و... بر میزان تراکم بافت پستانی تاثیر می گذارند ولی هنوز علت قطعی برای این مسئله مشخص نشده است. این مطالعه جهت بررسی عوامل احتمالی موثر بر افزایش تراکم بافت پستان در ماموگرافی طراحی شده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی در مجموع 428 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند و پرسشنامه حاوی متغیرهای مرتبط با خصوصیات دموگرافیک بیماران شامل سن، سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، سن پدر هنگام تولد، سن مادر هنگام تولد، نارس بودن هنگام تولد، وزن هنگام تولد، وزن پیش از بلوغ، متغیرهای آنتروپومتریک مثل BMI و متغیرهای وابسته به باروری و مصرف هورمون ها مانند سن شروع قاعدگی، مصرف قرص های ضدبارداری(OCP)، وضعیت قاعدگی و سایز پستان در بیمارانی که در سال 91 در کلینیک پستان جهاد دانشگاهی تحت انحام ماموگرافی قرار گرفتند تکمیل و مورد بررسی قرار گرفت. جهت تعیین ارتباط متغیرهای مورد مطالعه و میزان تراکم بافت پستان در ماموگرافی از آزمون Chi-square و رگرسیون لجستیک استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین سن بیماران برابر 3/49 با انحراف معیار 8/10 بدست آمد. 7/64% افراد کمتر از 50 سال بودند. حدود 40% از بیماران تراکم پایین و 60% تراکم بالای نسج پستان داشتند. نتایج مطالعه ارتباط معنی داری بین سن کمتر از 50 سال، breast cup size کوچک، BMI پایین و وضعیت پره منوپوز با نمای متراکم در ماموگرافی نشان داد(001/0>p). ارتباط معنی داری بین متغیر مصرف OCP و سن منارک با نمای متراکم در ماموگرافی مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: تراکم بافت پستان، سرطان پستان، ماموگرافی
  • فهیمه خواجه امینیان، ماندانا ابراهیمی، محمد کمالی، بهروز دولتشاهی، سید جلال یونسی* صفحات 50-58
    مقدمه
    پستان به عنوان نماد زیبایی، مادری و جذابیت جنسی، اندامی است که از دست دادن یا بدشکلی در آن ممکن است منجر به تاثیرات نامطلوبی در زندگی جنسی فرد شود. هدف از مطالعه حاضر درک و شناخت عملکرد جنسی زنان ایرانی پس از جراحی ماستکتومی است.
    روش بررسی
    این مطالعه کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی به توصیف تجربیات جنسی زنان پس از جراحی ماستکتومی می پردازد. شرکت کنندگان در این پژوهش، مبتلایان سرطان پستان هستند که تحت جراحی ماستکتومی قرار گرفته اند. افراد به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و با آنان مصاحبه عمیق فردی صورت گرفت. نمونه گیری بعد از 11 مصاحبه با رسیدن به اشباع اطلاعات پایان یافت. اطلاعات مصاحبه به روش کلایزی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین سنی شرکت کنندگان 9/4±5/4 و میانگین سنی همسران آنها 2/5 ±8/47 بود و به طور میانگین از زمان جراحی تا اولین مصاحبه 8/2 سال زمان سپری شده بود. 4 مضمون اصلی به دست آمده از مطالعه حاضر عبارت است از: 1- دردناک بودن رابطه جنسی 2- از سرگیری رابطه جنسی 3- افت کیفیت و کمیت رابطه جنسی 4- ملاحظه کاری جنسی.
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش نشان دهنده تغییر در عملکرد جنسی زنان پس از جراحی ماستکتومی است. بدیهی است که شناخت هر چه بیشتر تجارب بازماندگان سرطان پستان به متخصصان بهداشت روانی، پزشکان، پرستاران و روان پرستاران در برآوردن نیازهای خاص این افراد یاری می رساند.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، ماستکتومی، عملکرد جنسی، مطالعه کیفی، روش کلایزی
|