فهرست مطالب

فصلنامه پژوهش های فلسفی - کلامی
سال شانزدهم شماره 1 (پیاپی 61، پاییز 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/07/15
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمدحسین طالبی*، علی طالبی صفحه 7
    هدف از این نگارش تبیین فلسفی انواع حق به طور مطلق در اولین تقسیمات آن در دانش فلسفه حق است. در این دانش می توان حق را مقسم انواع گوناگون از جهات متعدد قرار داد. این جهات مختلف عبارتند از: 1. منشا پیدایش حق، 2. ارکان حق، 3. تلازم حق و تکلیف و 4. قابلیت و عدم قابلیت انتقال. مقسم در همه این تقسیمات، مطلق حق، یعنی حق غیرمشروط به قیداخلاقی، حقوقی، سیاسی و غیرآن است. جهت های مذکور موجب اعتبار یافتن 12 نوع حق می شود که به ترتیب عبارتند از: حق اخلاقی و قانونی، حق خدا و غیرخدا، حق اصیل و تبعی،حق ملازم و غیرملازم با تکلیف (یعنی حق ادعا و غیرآن)، حق واجب الاستیفا و غیرواجب الاستیفا و حق قابل انتقال و غیرقابل انتقال. بدیهی است برخی از اقسام حق های گفته شده بدیع می باشد.
    کلیدواژگان: انواع حق، حق اخلاقی، حق قانونی، حق اصیل، حق تبعی، حق ادعا، حق واجب الاستیفا، حق قابل انتقال
  • سید احمد شاهرخی* صفحه 33
    فاسد شدن بدن بعد از جدایی نفس امری محسوس است که به استدلال نیازی ندارد. اما با توجه به دخالتی که بدن در حدوث نفس دارد فاسد نشدن نفس با زوال بدن نیازمند برهان است. از این رو مقاله پیش رو در تلاش است از منظر سه فیلسوف بزرگ اسلامی، ابن سینا، سهروردی و صدرالدین شیرازی به این پرسش پایه ای در فلسفه اسلامی پاسخ دهد که «چگونه با وجود دخالت بدن در حدوث نفس، با زوال بدن، نفس همچنان باقی می ماند؟». در بررسی پاسخ های این سه فیلسوف به پرسش یادشده به نظر می رسد طبق نظر صدرالدین شیرازی، که بین حدوث و بقای نفس از حیث تجرد تفاوت می گذارد، بدن می تواند در ابتدای پیدایش، شرط حدوث نفس باشد، ولی در بقا بی نیاز از بدن باشد. اما طبق دیدگاه ابن سینا و سهروردی که نفس را در حدوث و بقا مجرد می دانند نفس در هر دو حالت وابسته به علت قابلی (بدن) و علت فاعلی است و نفی وابستگی نفس به علت قابلی (بدن) در مرحله بقا و عدم فساد آن با زوال بدن ادعایی بدون دلیل است.
    کلیدواژگان: حدوث نفس، حدوث بدن، بقای نفس، زوال بدن، سهروردی، ابن سینا، صدرالدین شیرازی
  • زین العابدین شوندی* صفحه 57
    مسئله علت فاعلی از مباحث مهمی است که در فلسفه یونان باستان قابل بررسی است. ما این موضوع را ابتدا در فلسفه پیش سقراطیان، و سپس در فلسفه افلاطون و ارسطو پی خواهیم گرفت. برخی از فلاسفه یونان فقط به علت طبیعی یا همان ماده المواد معتقدند و برخی دیگر به علت فاعلی غیرطبیعی غیرایجادی معتقدند. بر اساس مبنای فکری آنها، وجود از لاوجود به وجود نمی آید، در نتیجه این جهان قدیم است و نمی تواند ایجاد کننده ای داشته باشد. پس خلق از عدم در اندیشه فلاسفه یونان باستان برخلاف مبنای آنهاست. با توجه به ظاهر آثار این فلاسفه، آنها به خلقتی که در ادیان ابراهیمی مطرح شده، معتقد نیستند. از این رو، «خدا» در اندیشه این فلاسفه با «خدا» در ادیان الاهی متفاوت است.
    کلیدواژگان: علت فاعلی، علت مادی، علت فاعلی ایجادی، پیش سقراطیان، خدا
  • عبدالرحیم سلیمانی* صفحه 79
    چرا خداوند پیامبرانی را به سوی انسان ها فرستاده است؟ از زوایای مختلفی به این پرسش، پاسخ داده شده است. اما یکی از ابعاد این مسئله این است که انسان چه کمبودی دارد که با وحی الاهی برطرف می شود. نوع پاسخ هایی که از این بعد به این پرسش داده شده در این جهت مشترک اند که عقل و خرد آدمی را در وضع قوانین برای اداره اجتماع یا رساندن انسان به سعادت یا کمال، ناقص و ناتوان به شمار می آورند. در این نوشتار چهار دیدگاه از فلاسفه بزرگ گذشته و سه دیدگاه از نویسندگان معاصر بیان و بررسی شده و در پایان بر این نکته تاکید شده است که با توجه به متون اسلامی، نیازی نیست که به منظور باز کردن جا برای نبوت و وحی، عقل و خرد آدمی را ناقص و ناتوان به شمار آوریم.
    کلیدواژگان: بعثت انبیا، وحی، انسان، عقل، فلسفه نبوت
  • مهدی دشت بزرگی*، احمد لهراسبی صفحه 101
    اسماعیلیه و اثناعشریه دو مذهب شیعی هستند که میان آنها وجوه اشتراک و اختلاف بسیاری وجود دارد. یکی از مشترکات آنها این است که پیامبر مکرم اسلام (ص)، جانشین پس از خود را به صورت آشکار تعیین کرده است. اما اختلاف از اینجا شروع می شود که امامیه، امام و وصی را یکی می دانند، یعنی اصل وصایت همان اصل امامت است، اما اسماعیلیه آنها را متمایز از هم لحاظ و بررسی می کنند. در نظر اینان، مقام وصایت به حضرت علی ابن ابی طالب (ع) اختصاص دارد، یعنی همان امام است که در دوران زندگی رسول ناطق همراه اوست و امین اسرارش به حساب می آید. پس از وصی، مقام امامان شروع می شود که در نظر گروهی از آنان، امام حسن، امام اول و اسماعیل ابن صادق، امام ششم به حساب می آید. به جز حضرت علی (ع) که در هر دو مذهب وصی است، سایر امامان، از امام حسن به بعد در نگرش اسماعیلیان از مقام وصایت برخوردار نیستند. آنچه در این مقاله اثبات می شود همین تمایز مقام امامت و وصایت است که با ذکر شواهدی از آثار متکلمان اسماعیلی و دیگر پژوهش گران ارائه می شود.
    کلیدواژگان: شیعه، اثناعشریه، اسماعیلیه، امامت، وصایت
  • محمد جواد نجفی*، جواد محمدی صفحات 121-141
    کثرت گرایی دینی از جمله مباحث مهمی است که در دوران معاصر در محافل علمی مغرب زمین تکوین یافت و سپس در میان متفکران اسلامی نیز دامن گسترانید. بسیاری از اندیشمندان، فیلسوفان و متکلمان غربی و شرقی وارد این حوزه شدند و مباحث گوناگونی ارائه کردند. این پژوهش بر آن است تا موضوع یادشده را، با تاکید بر مسئله رستگاری، از منظر دو متاله مسیحی و مسلمان یعنی کارل رانر و مرتضی مطهری بررسی کند. این دو اندیشمند قائل به «شمول گرایی» در این زمینه هستند. شمول گرایی ضمن تاکید بر حقانیت تنها یک دین، دیگر ادیان را برخوردار از نجات می داند. رانر با نظریه «مسیحیان گمنام» و مطهری با نظریه «مسلمانان فطری» به تبیین امکان رستگاری غیرمسیحیان و غیرمسلمانان پرداخته اند. رانر بهره مندی از فیض مسیح از رهگذر اخلاق و کردار نیک و پرهیز از گناهان و نیز گواهی وجدان شخصی مبنی بر درست بودن دین غیرمسیحیان را شرط لازم نجات می داند. مطهری نیز غیرمسلمانان نیکوکار را در صورت نداشتن عناد و به شرط فقدان امکان تحقیق، لایق رستگاری دانسته، گناهان غیرمسلمانان را به شرط قصور و استضعاف فکری مستحق آمرزش معرفی می کند.
    کلیدواژگان: کثرت گرایی دینی، نجات، کارل رانر، مطهری، مسلمانان فطری، مسیحیان گمنام
  • غلام حسین روحی سراجی صفحه 141
    ابن سینا در آثار مختلف خود به کتاب الحکمه المشرقیه اشاره کرده است. برخی متفکران اسلامی نیز به این کتاب استشهاد کرده اند. وی در این کتاب دیدگاه های خاص خود را با صراحت بیان کرده است. بنا بر روشی که ابن سینا داشت، و برخی آثار خود را در آثار دیگر خلاصه می کرد، این کتاب نیز خلاصه ای از کتاب شفاء است. درباره معنا و مفهوم «مشرقی» در اندیشه های ابن سینا نیز دیدگاه های مختلفی بیان شده است، ولی نگارنده معتقد است «مشرقی» به معنای «اسلامی» است. در بخش ماهیت حکمت مشرقی هم باید گفت که ابن سینا، چنان که یک فیلسوف مشایی به معنای ارسطویی نیست، همان طور که هانری کربن و پیروان او معتقدند یک فیلسوف خسروانی هم نیست. لذا منظور ابن سینا از حکمت مشرقی همان حکمت اسلامی بودن آن است.
|
  • Mohammad Hosain Talabi*, Ali Talabi Page 7
    The present paper provides a philosophical explanation on the absolute types of rights according to their first divisions in the philosophy of rights. In the philosophy of right، rights can be divided into different types based on different parameters which include: 1. the origin of the formation of right; 2. the elements of right; 3. necessary concomitance of right and duty; and 4. transferability and non-transferability of right. In all these divisions، absolute right، i. e. the right unconditioned on a moral، legal، and political، etc. limitation، is divided. The aforementioned parameters validates twelve types of rights which respectively include moral and legal right، the right of God and non-God، authentic and consequential right، the right concomitant and non-concomitant with duty (that is، the right of claim، and otherwise.)، vindication-deserving right and non-vindication-deserving right، transferable and non-transferable right. It is obvious that some of these types are new.
    Keywords: types of right, moral right, legal right, authentic right, consequential right, right of claim, vindication, deserving right, transferable right
  • Sayad Ahmad Shahrokhi* Page 33
    The corruption of body after the departure of soul is a visible fact which needs no proof. Given the involvement of body in the creation of soul، however، the fact that soul does not corrupt along with the corruption of body needs to be proved. Therefore، the present paper seeks to provide an answer to this fundamental question «how does the soul continues to survive after the corruption of body while the body involves in its creation?» from the view of three great Muslim philosophers، Avicenna، Sohrevardi، and Sadr al-din Shirazi. The review of these philosophers'' answers to the question indicates that Sadr al-din Shirazi، who differentiates between the creation and survival of soul in terms of immateriality، holds that body can be the condition of soul''s creation at the beginning of the creation، but soul is needless of body for its survival. On the contrary، Avicenna and Sohrevardi، who regard soul as immaterial in creation and survival، hold that soul depends on receptive cause (body) and efficient cause in both creation and survival and that denying soul''s dependence on receptive cause (body) in survival phase and its non-corruption along with corruption of body is a baseless claim.
    Keywords: creation of soul, creation of body, survival of soul, corruption of body, Sohrevardi, Avicenna, Sadr al din Shirazi
  • Zaynolabadin Shavandi* Page 57
    The issue of efficient cause is one of the important discussions which can be studied in ancient Greek philosophy. The present paper first examines the issue in the pre-Socrates philosophy and then in the philosophy of Plato and Aristotle. A number of the Greek philosophers believe only in the natural cause، that is، the matter of matters، whereas others are convinced of the existence of the unnatural non-life-giving efficient cause. They think that being does not come from non-being، so the universe is eternal and cannot have a life-giver. So، ancient Greek philosophers'' belief in being coming from non-being is contrary to the foundation of their thinking. Given the external aspect of their works، they do not believe in the mode of creation forwarded by the Abrahamic religions. Their god is، therefore، different from God in divine faiths.
    Keywords: efficient cause, material cause, life, giving efficient cause, pre, Socrates ancient Greek philosophers, God
  • Abdolrahim Solaymani* Page 79
  • Mahdi Dashtbozorghi*, Ahmad Lohrasbi Page 101
    Isma''iliyyah and Ithna Ashariyah are two Shi''ite schools، with many similarities and differences on different matters such as Holy Prophet''s successor and trustee. Both schools believe that holy Prophet of Islam (May the blessing and peace of Allah be upon him and his progeny) has clearly appointed his successor. Their difference on this point، however، is that Imamiyyah regards Imam and trustee as the same person (that is the principle of executorship (Wesayat) is the same as the principle of Imamate)، while Isma''iliyyah regards and studies them separately. Isma''iliyyah holds that the position of executorship is specific to Ali Ibn Abitalib (peace be upon him) who is Imam and was the rational Holy Prophet''s companion and confident during his lifetime. After the trustee، there comes the position of Imams. According to some Isma''iliyyah scholars، Imam Hassan is the first Imam and Ismail Ibn Sadiq is the sixth one. Except for Ali Ibn Abi Talib who is considered as the trustee in both schools، other Imams from Imam Hassan onward are not endowed with the position of the Wesayat، in Isma''iliyyah school. The present paper proves the very distinction between the position of Imamate and Wesayat through providing some evidence from the works of Ismaili theologians and other researchers.
    Keywords: Shia, Ithna Ashariyyah, Ismailiyyah, Imamate, executorship
  • Mohammad Javad Najafi*, Javad Mohammadi Pages 121-141