فهرست مطالب

زن و جامعه - سال پنجم شماره 4 (پیاپی 20، زمستان 1393)

فصلنامه زن و جامعه
سال پنجم شماره 4 (پیاپی 20، زمستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/12/23
  • تعداد عناوین: 8
|
  • نسرین کشاورز، مسلم صالحی، عباس قلتاش صفحات 1-18
    هدف پژوهش مطالعه رابطه جهت گیری زندگی با رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی بوده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی دبیران زن ناحیه 2 شیراز در سال تحصیلی 1392- 1391 بوده اند، که تعداد آنها برابر با 1000 نفر بوده و حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 278 نفر بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جمع آوری داده ها و اطلاعات از طریق پرسشنامه عملکرد شغلی منصور (1381)، پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (1399) و پرسشنامه جهت گیری زندگی آنتونوفسکی (1987) انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده گردیده است. نتایج پس از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین جهت گیری زندگی با رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. از بین مولفه های جهت گیری زندگی، دو مولفه مدیریت پذیری و معناداری با عملکرد شغلی رابطه مستقیم و معنادار دارند و بین تمامی ابعاد جهت گیری با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
    کلیدواژگان: جهت گیری زندگی، رفتار شهروندی سازمانی، عملکرد شغلی
  • میمنت عابدینی بلترک، محمد جواد لیاقت دار، سیروس منصوری صفحات 19-34
    این تحقیق هدف خود را بر بازنمایی نقش های جنسیتی در کتاب های درسی سال ششم متمرکز نموده است و به بررسی میزان توجه به تصاویر جنسیتی و نقش های شغلی به تفکیک هر دو جنس پرداخته است. روش مورد استفاده در تحلیل محتوای این تحقیق، آنتروپی شانون بوده و واحدتحلیل نیز متن، پرسش ها، تمرین ها و تصاویر) می باشد که در مجموع 829 صفحه را شامل می شود. جامعه آماری، کلیه کتاب ها شامل 9جلد در سال تحصیلی1393-1392در نه عنوان فارسی (بخوانیم)، فارسی (بنویسیم)، علوم، هدیه های آسمانی، آموزش قرآن، ریاضی، مطالعات اجتماعی، تفکر و پژوهش، کار و فن آوری بوده و نمونه آماری این پژوهش، هشت عنوان فارسی (بخوانیم)، فارسی(بنویسیم)، علوم، هدیه های آسمانی، قرآن، مطالعات اجتماعی، تفکر و پژوهش، کار و فن آوری را شامل می شود. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهدکه به نقش های شغلی مردان و تصاویر آمده در کتاب های درسی عمدتا به این جنس تعلق دارد و نقش شغلی زنان و تصاویر آمده در کتاب ها کمرنگ و یا اینکه در برخی کتاب ها هیچ گونه اشاره ای نشده است.
    کلیدواژگان: جنسیت، تحلیل محتوا، دوره ابتدایی
  • اسدالله بابایی فرد، امین حیدریان صفحات 35-52
    این پژوهش بر مبنای مجموعه ای از نظریات در حوزه ی خشونت خانوادگی به بررسی تاثیر برخی از عوامل اجتماعی بر خشونت خانوادگی در میان ساکنان شهر کاشان پرداخته است. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده و جامعه ی آماری آن شهروندان 18 تا 50 ساله ی شهر کاشان بوده است. حجم نمونه ی پژوهش، با استفاده از فرمول کوکران تعداد 300 نفر تعیین شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که بین حمایت اجتماعی، کیفیت ارتباطات خانوادگی، ارزش های معنوی و خانوادگی و رضایت مندی اقتصادی خانواده با میزان خشونت خانوادگی، رابطه ی معناداری در سطح 99 درصد وجود دارد. هم چنین، تحلیل چندمتغیره و تحلیل مسیر نشان می دهند که متغیرهای حمایت اجتماعی و ارزش های معنوی و خانوادگی، به صورت مستقیم، و متغیرهای کیفیت ارتباطات خانوادگی و رضایت مندی اقتصادی خانواده، به صورت غیرمستقیم با خشونت خانوادگی در ارتباط بوده اند. در پایان، پیشنهادهای پژوهش ارائه شده است. در این پژوهش، پیشنهاد ما این بوده است که نهادهای رسمی و غیررسمی، با افزایش حمایت های اجتماعی و تقویت زمینه های معنوی و فرهنگی، زمینه های لازم را برای رویارویی با نابهنجاری های خانواده، به ویژه خشونت خانوادگی، فراهم کنند.
    کلیدواژگان: خشونت خانوادگی، حمایت اجتماعی، کیفیت ارتباطات خانوادگی، ارزش های معنوی و خانوادگی، رضایت مندی اقتصادی خانواده
  • پروانه کریمی، جهانگیر کرمی، فاطمه دهقان صفحات 53-70
    مطالعات نشان می دهد که سبک های دلبستگی و سبک های حل تعارض می توانند تاثیر مهمی بر کیفیت روابط زناشویی داشته باشد. لذا هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و سبک های حل تعارض زناشویی با فرسودگی زناشویی بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری را کلیه کارمندان متاهل دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه شامل 750 کارمند متاهل تشکیل دادند. نمونه آماری شامل 160 کارمند متاهل که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و از آنها خواسته شد پرسشنامه فرسودگی زناشویی (CBM)، پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (AAI) و پرسشنامه شیوه مقابله با تعارض (ROCI-2) را تکمیل کنند. تحلیل داده ها با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان انجام شد. یافته ها نشان داد سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی و سبک حل تعارض مسلط و اجتنابی با فرسودگی زناشویی رابطه مثبت دارند. باتوجه به نتایج این تحقیق به نظر می رسد سبک های دلبستگی در نحوه ی بکارگیری سبک های حل تعارض نقش دارند و استفاده از این سبک ها می توانند فرسودگی زناشویی را پیش بینی کنند.
    کلیدواژگان: سبک های دلبستگی، سبک های حل تعارض، فرسودگی زناشویی
  • رضا بابایی گیوی*، علی محمد نظری، فرشاد محسن زاده صفحات 71-88
    با توجه به حضور روزافزون زنان در عرصه اجتماع و اهمیت سلامت روانی آن ها و ارتباط آن بازندگی زناشویی، این تحقیق باهدف مقایسه بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل در سال 1393 انجام شده است. به همین منظور تعداد 175 نفر از معلمان ابتدائی شاغل در مدارس شهر کرج و 175 نفر زنان خانه دار شهر کرج به صورت خوشه ایو تصادفی انتخاب شده است. سپس آنان با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و دل زدگی زناشویی پاینز مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تی مستقل برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. تحلیل های آماری گویای آن بود که زنان شاغل بهزیستی روانشناختی بالاتری برخورداربودند (p<0/01)؛ ولی در دلزدگی زناشویی این تفاوت در زنان خانه دار بیش تر بود (p<0/05). هم چنین زنان شاغل در همه مولفه های بهزیستی روانشناختی به غیر از مولفه های رشد شخصی و خود مختاری از زنان خانه دار وضعیت بهتری داشتند. مقایسه ابعاد دلزدگی زناشویی نشان داد زنان شاغل فقط در بعد دلزدگی روانی تفاوت معنی داری با زنان خانه دار داشتند و در ابعاد دیگر تفاوت معنی داری بین این دو گروه وجود نداشت.به نظر می رسد اگر شغل دارای ویژگی منفی مثل ساعات کاری طولانی و استرس و فشارهای زیاد نباشد تاثیرات مثبتی بر بهزیستی روان شناختی زنان دارد. از سوی دیگر اشتغال باعث خستگی و دل زدگی زناشویی بیش تری در زنان شاغل نشده بود، لذا فراهم نمودن زمینه های مشارکت اجتماعی و اشتغال زائی متناسب با شان زنان در تامین بهزیستی آنان موثر است.
    کلیدواژگان: زنان شاغل، زنان غیر شاغل، بهزیستی روان شناختی، دل زدگی زناشویی
  • محبوبه فولادچنگ، سمیه حسن نیا صفحات 89-106
    هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر شادکامی و خودکار آمدی زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی (پیش آزمون- پس آزمون) با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش را تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهر یاسوج تشکیل دادند که 30 نفر از این زنان با روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای، انتخاب گردیدند و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه شادکامی آکسفورد و پرسش نامه خودکارآمدی شرر استفاده شد. پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایش و کنترل، آموزش تنظیم هیجان بر روی گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت 2 جلسه در هفته اجرا گردید. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از داده ها نشان داد، آموزش تنظیم هیجان با کنترل اثر پیش آزمون، می تواند باعث افزایش شادکامی و خودکارآمدی زنان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شود. برخورداری از مهارت تنظیم هیجان می تواند افراد را در موقعیت های هیجانی کنترل و هدایت نموده و منجر به عملکرد بهتر آنها در این موقعیت ها شود. افرادی که مجهز به تنظیم هیجان هستند شادی بیش تری را تجربه می کنند و به دلیل توانایی کنترل موقعیت ها، کارآمدتر می باشند.
    کلیدواژگان: تنظیم هیجان، شادکامی، خودکارآمدی
  • مجید صفاری نیا، اشرف مهمان نوازن* صفحات 107-130
    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش خوددلگرم سازی بر ارتقاء مهارت های جرات ورزی و خودکارآمدی عمومی زنان سرپرست خانوار تحت حمایت موسسه خیریه صدیقین اجرا شده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و در قالب پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نمونه آماری شامل 28 نفر از زنان سرپرست خانوار می باشد که به روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب شدند. و این تعداد به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند. گروه آموزش در معرض آموزش خوددلگرم سازی، در 10 جلسه120 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. دو گروه، قبل و بعد از مداخله آموزشی به وسیله پرسشنامه جرات ورزی و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی مورد ارزشیابی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد و این تفاوت به سود گروه آموزش دیده می باشد. به این صورت که آموزش خوددلگرم سازی به طور معنی داری موجب افزایش میزان مهارت جرات ورزانه و میزان خودکارآمدی عمومی زنان سرپرست خانوار در گروه آزمایش شده است. آموزش خوددلگرم سازی به عنوان یک مهارت، می تواند باعث ارتقاء رفتار جرات ورزانه و ارتقاء خودکارآمدی عمومی گردد و بنابراین جهت توانمندسازی زنان سرپرست خانوار این آموزش در کنار سایر حمایت های اقتصادی و اجتماعی، توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: آموزش خوددلگرم سازی، مهارت های جرات ورزی، خودکارآمدی عمومی
  • سوسن سهامی، سلیمه جلیل صفحات 131-152
    هدف از انجام این پژوهش، بررسی مقایسه فرهنگ مرد سالاری و طرح واره های ناسازگار بین زنان عادی و اقدام کننده به خودسوزی در استان کهگیلویه و بویر احمد بود. جهت انجام این پژوهش، 50 زن خودسوخته به عنوان نمونه به صورت سرشماری شده و 150 زن عادی و سالم از روش خوشه ایانجام شده است. برای سنجش ویژگی های شخصیتی از پرسشنامه طرح واره های ناسازگار یانگ استفاده گردید. پرسشنامه محقق ساخته 31 سوالی فرهنگ مرد سالاری استفاده شد، روایی سازه ای و پایایی آلفا همه تایید شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری فاکتور آنالیز (تحلیل عاملی)، مانکوا وتی تست زوجی استفاده شده است، طرح پژوهشی در این کار از نوع علی مقایسه ای و شیوه آماری مورد استفاده مانووا بود. داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بین طرح واره های ناسازگاری زنان عادی و اقدام کننده به خودسوزی با توجه به شاخص های آماری کل پرسشنامه تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0>p). در مجموع بین طرح واره های ناسازگاری زنان عادی و اقدام کننده به خودسوزی تفاوت معنی داری وجود دارد. همین طور فرهنگ مرد سالاری در بین نمونه های اقدام کننده به خودسوز و عادی تفاوت معنی داری داشته است.
    کلیدواژگان: مردسالاری، طرح واره های ناسازگاری، زنان اقدام کننده به خودسوزی، زنان عادی
|
  • Pages 1-18
    The aim of the present study is to examine the relationship between life orientation with Organizational Citizenship Behavior (OCB) and Job Performance. The method of the study is a description of correlation. Statistical population included 1000 female teachers of the educational organization in district 2 in 2013-2014 during an academic year، a sample size of 278 people based on Morgan and Krejcie table was chosen by simple random sampling. Data and information were gathered by a job performance questionnaire designed by Mansoor (2001)، the OCB questionnaire designed by Poodsakoff and colleagues (1999) and the life orientation questionnaire designed by Antonovsky (1987). The correlation coefficient test and multiple regressions were used for analyzing data. After analyzing، results indicated that there is a direct and meaningful relationship between life orientation، OCB and job performance. Among life orientation components، manageability and meaningfulness have a direct and meaningful relation with job performance، a direct. Results also showed a meaningful relationship between OCB and all components of orientation.
    Keywords: Life Orientation, Organizational Citizenship Behavior (OCB), Job Performance
  • Pages 19-34
    The purpose of the present study was to represent gender roles in textbooks of sixth year. This study focuses on studying gender images and occupational roles according to both sexes. The Shannon entropy was used in content analysis method and analysis unit was context، questions، exercises، and illustrations and totally 829 pages were included. Statistical population included 9 textbooks in an academic year of 2013-2014 including Persian (reading)، Persian (writing)، Science، Heavenly Gift، Quran Learning، Math، Social Studies، Thinking and Research، Business and Technology. The sample consisted of eight textbooks: Persian (reading)، Persian (writing)، Science، Heavenly Gift، Quran، Social Studies، Thinking and Research Work Technology. The results of data analysis indicated that the job roles and images of books mostly belonged to men; however employment of women and their images are blurred and in some books are eliminated.
    Keywords: Gender, Content analysis, Elementary School
  • Pages 35-52
    This study is based on a set of ideas in the field of Domestic Violence and explores the impact of some Social factors on Domestic Violence among people in Kashan. In this study، the Survey Method is used and the population of the research includes citizens who are between 18 to 50 years old in Kashan. The Sample Size consisted of 300 people، determined using Cochran formula. The results show that there is a significant correlation between social supports، quality of family relationships، spiritual and family values and family financial satisfaction (as independent variables) and Domestic Violence (as dependent variable)، at 99% level. In addition، Multivariate Analysis and Path Analysis indicated that Social Support، Spiritual and Family Values variables، directly، and variables of Quality of Family Relationships and Family Financial Satisfaction، indirectly، were associated with Family Violence. Finally، the recommendations of the study are presented. In this study، it is suggested that formal and informal institutions provide necessary backgrounds to deal with family abnormalities، particularly domestic violence، through increasing Social Supports and strengthening the spiritual and cultural contexts.
    Keywords: Domestic Violence, Social Support, the Quality of Family Relationships, Spiritual, Family Values, Family Financial
  • Pages 53-70
    Studies indicate that attachment styles and conflict resolution styles can have a significant impact on the quality of the marital relationship. The purpose of this study was to investigate the relationship between attachment style and marital conflict resolution styles and marital burnout. A correlative statistical method was used and statistical population included all married employees (750 people) working at Medical Science University of Kermanshah. The sample consisted of 160 married employees randomly selected and they were asked to fill out a Marital Burnout Questionnaire (CBM)، the Adult Attachment Inventory (AAI) and the way to deal with conflict Inventory (ROCI-2) questionnaires. Data analysis was performed by calculating the Pearson correlation coefficient and regression analysis. Results indicated that anxiety and insecure attachment style and determined and expert conflict resolution style can have positive relations. The findings of this study show the role of attachment styles and conflict resolution as predictor variables and using these styles lead to prediction of marital burnout.
    Keywords: Attachment Styles, Conflict Resolution Styles, marital burnout
  • Pages 71-88
    Due to the increasing presence of women in society and the importance of mental health and its relationship with marriage، this study conducted in 2014 aims to compare the psychological well-being and marital burnout of employed and unemployed women. For this study، 175 cases of primary teachers working at schools in Karaj and 175 Housewives were randomly selected by cluster method. Then their Psychological well-being and marital burnout were assessed using questionnaires. After collecting the data، descriptive statistics and independent t-test was used to analyze the data. Statistical Analysis revealed a significant difference between employed and unemployed women''s psychological well-being and couple burnout، so that working women had higher psychological well-being (p<0/01)، but the difference in Couple Burnout was more among housewives (p<0/05). Also psychological well-being of women employed in all components except the components of personal growth and autonomy of housewives was better. Comparison of marital burnout showed women working only in the mental burnout had significant differences with housewives and in other dimensions there was no significant difference between the two groups. It seems that if the job has negative characteristics such as long working hours and stress، there are not many positive effects on the psychological well-being of women. On the other hand، employment did not cause high fatigue and couples'' burnout in employed women. Therefore، providing facilities for social participation and job creation commensurate with women''s status can be effective for their well-being.
    Keywords: working women, unemployed women, psychological well, being, marital burnout
  • Pages 89-106
    This study aimed to investigate the effect of emotional regulation on happiness and self -efficacy of female -headed households. Method of the study was semi- empirical (pretest and posttest) with a control group. The statistical population included all female-headed households supported by the welfare organization of Yasuj and 30 of these women with multi-stage cluster sampling method were selected and assigned to experimental and control groups respectively. The Oxford Happiness Questionnaire and Scherrer''s self-efficacy questionnaire were used to collect data. After randomly selecting test and control groups، emotional regulation training on the experimental group for 8 sessions of 90 minutes in 2 sessions per week was performed. After completing the curriculum، both groups were assessed. The data was statistically analyzed by using covariance analysis. The results showed that emotional regulation training with the control of pretest effect can increase happiness and self-efficacy among the experimental group compared with the control group. Emotional regulation skills contribute to have better performance in emotional situations and they experience more happiness and are more effective because they can control the situations better.
    Keywords: Emotional Regulation, Happiness, Self, Efficacy
  • Pages 107-130
    The study was carried out under sponsorship of Sediqin charity to examine the impact of self-encouragement training on promotion of assertiveness and general self-efficacy of household-headed females. Research method was semi-experimental and in the form of pretest and post-test with control group. Samples contained 28 household-headed women selected by voluntarily sampling and they were assigned randomly in two experimental and control groups. The experimental group received 10 sessions of 120 minutes training whereas the control group didn''t receive any training. Both groups were evaluated by the assertiveness questionnaire of Gambril & Richy (1975) and General self-Efficacy scale (sherer، 1982) before and after training intervention. Results showed that there is a significant difference between experimental and control group، and this difference is to trained group''s advantage. Self-encouragement training has significantly increased assertiveness skills and the general self-efficacy of household-headed females in experimental group. Self-encouragement training as a skill can promote assertiveness skills and the general self-efficacy، so beside other economic and social protections this training is also recommended to empower the household-headed women.
    Keywords: Self_Encouragement Training_Assertiveness Skills_General Self – Efficacy
  • Pages 131-152
    The aim of this study was to compare the culture of patriarchy and incompatible schemas between normal women and those attempting self-immolation in Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad. To conduct the research، 50 women who had burned themselves have been selected by census and 150 healthy and normal women have been selected by cluster method. The Young Maladaptive Schema questionnaire was used to assess personality characteristics. A 31-item questionnaire made by researcher was used for patriarchal culture and alpha''s validity and reliability of all was approved. Statistical methods for data analysis included factor analysis، Multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and paired t-test. Causal comparative as a research design and MANOVA as a statistical method were applied. Data were analyzed. There are meaningful differences between incompatible schemas among normal women and those who set themselves on fire according to the statistical measures of the questionnaire (p<0. 01). Overall، there is a significant difference between incompatibility schemas of normal women and women attempting immolation and the rate difference is estimated as %35. Similarly، the culture of patriarchy had significant difference between two samples.
    Keywords: Patriarchy, incompatibility Schemas, the Women attempting self, Immolation, Normal Women