فهرست مطالب

نشریه زراعت دیم ایران
سال یکم شماره 2 (پاییز و زمستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/08/18
  • تعداد عناوین: 7
|
  • حسین صادقی*، کمال خانی صفحات 1-13
    استفاده از گونه های مقاوم به تنش های خشکی و شوری، به عنوان مهمترین عوامل بازدارنده رشد و نمو گیاهان مناطق خشک و بیابانی، در امر اصلاح و توسعه مراتع ضروری به نظر می رسد. با توجه به فقدان اطلاعات کافی از میزان مقاومت یونجه های یکساله در برابر این تنش ها، پژوهشی روی بذرهای با غلاف و بدون غلاف یونجه یکساله Medicago polymorpha به صورت یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز انجام شد. تنش شوری در 4 سطح صفر، 4، 8 و 12 دسی زیمنس بر متر و 3 سطح خشکی، شامل 50، 75 و شاهد (100در صد) درصد ظرفیت مزرعه اعمال شد. نتایج به دست آمده نشان داد که اعمال هر گونه سطحی از تنش خشکی و شوری سبب تغییر ویژگی های مورفولوژیک و محتوای پرولین شد. با افزایش سطوح تنش های خشکی و شوری کاهش چشم گیری در صفات ارتفاع بوته، تعداد برگ، تعداد پنجه، قدرت رویشی و درصد جوانه زنی مشاهده شد. اما افزایش سطوح تنش خشکی و شوری سبب افزایش در میزان پرولین گردید. مقدار این صفات در تیمارهای بذرهای بدون غلاف نسبت به بذرهای با غلاف بیشتر بود. به طور کلی تنش های غیرزنده موجب کاهش جوانه زنی و رشد و همچنین افزایش محتوای پرولین در گیاه یونجه گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کاشت بذرهای بدون غلاف دارای مزیت های جوانه زنی ورشدی به ویژه در شرایط تنش های خشکی و شوری است.
    کلیدواژگان: تنش خشکی، تنش شوری، ویژگی های مورفولوژیک، میزان پرولین
  • غلامرضا ولیزاده اوصال لو، بهزاد صادق زاده صفحات 14-24
    نیترات و آمونیم دو منبع اصلی نیتروژن در تغذیه گیاهی بوده بسته به نوع خاک جهت افزایش رشد گیاه و جذب سایر عناصر غذایی مصرف می شوند چون تاثیر مصرف توام نیترات و آمونیوم با نسبت های مختلف در جذب عناصر آهن، منگنز و روی در خاک آهکی منطقه دیم مورد مطالعه قرار نگرفته است، به همین منظور اثر نسبت های مختلف نیترات به آمونیوم (آمونیوم/ نیترات) در5 سطح 00/100، 25/75، 50/50، 75/25 و100/00 در سطوح مختلف آهن (صفر، 5و10میلی گرم برکیلوگرم)، منگنز(صفر، 3 و 6 میلی گرم برکیلوگرم) و روی (صفر، 1 و2 میلی گرم برکیلوگرم) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار و به طور جداگانه برای هر عنصر غذایی آهن، منگنز و روی، در شرایط گلخانه ای مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد اثرات اصلی افزایش میزان های مختلف روی، منگنز و آهن در میزان رشد ریشه و ساقه و برگ اختلاف معنی داری نداشت اما نسبت های 25/ 75، 50/50 و 75/25 نیترات به آمونیوم در مقایسه با کاربرد نیترات (00/100)و یا آمونیوم خالص (100/00) و وزن اندام های هوایی و ریشه گندم وجذب عناصر در تیمار های روی و منگنز را به طور معنی داری افزایش داد. بطور مشابه در تیمارهای آهن، نسبت های نیترات به آمونیوم در مقایسه با کاربرد آمونیوم خالص(100/00)، جذب آهن را به طور معنی داری افزایش داد. به عبارت دیگر مصرف هر دو شکل نیتروژن (نیترات به آمونیوم) درمقایسه با مصرف آمونیوم خالص یا صد درصد، در تیمار های آهن، منگنز و روی موجب افزایش رشد ریشه، ساقه و برگ و جذب عناصر غذایی ذکر شده در گندم آذر 2 گردید. از نتایج این مطالعه چنین استنباط می شود که. با افزایش نسبت نیترات به آمونیوم میزان رشد ریشه، ساقه و برگ افزایش می یابد و هر دو شکل نیتروژن در مقایسه با یک شکل آن (نیترات یا آمونیوم) رشد ریشه، ساقه و برگ، جذب آهن، منگنز و روی را افزایش می دهد که مصرف آمونیم تنها یا بدون نیترات برای رشد گیاه محدود کننده بوده، رشد ریشه، ساقه و برگ کاهش داده و در جذب آهن، منگنز و روی اثر معنی داری ندارد.
    کلیدواژگان: نسبت نیترات، آمونیوم، آهن، منگنز، روی و گندم
  • طهماسب حسین پور، مظفر روستایی، علی احمدی، محمد بهاری، رضا دریکوند، فرشاد بازوند صفحات 26-39
    تنش های محیطی از جمله سرما از عوامل مهم کاهش تولید گندم در مناطق سردسیر کوهستانی دیم می باشند. به منظور ارزیابی خصوصیات زراعی، عملکرد دانه و اجزای آن 20 ژنوتیپ گندم دیم در سال زراعی 85-1384 در منطقه ازنا و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط دیم مورد مطالعه قرار گرفتند. همچنین مقاومت سرمای این ژنوتیپ ها در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه به روش آزمون انجماد طوقه (تعیینLT50) تعیین شد. در منطقه ازنا ژنوتیپ ها از نظر اغلب صفات زراعی دارای اختلاف معنی داری بودند. براساس نتایج آزمون انجماد طوقه (LT50)، میزان تحمل به سرما در ژنوتیپ ها در سری های مختلف زمانی، متفاوت و بیشترین میزان تحمل در نهایت خوگرفتن به سرما بود به طوریکه میانگین بالاترین درجه مقاومت به سرمای ژنوتیپ ها در زمان نهایت خوگرفتن به سرما برابر با 17- درجه سانتی گراد بود. عموما ژنوتیپ هایی با عملکرد دانه بیشتر، از مقاومت به سرمای بیشتری نیز در مراحل مختلف انجماد طوقه برخوردار بودند. بعلاوه صفاتی نظیر وزن سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و عملکرد کاه همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد داشتند. بر اساس نتایج تجزیه علیت صفات وزن هزار دانه (**52/0= r) و شاخص برداشت (**48/0= r) بیشترین اثر مستقیم و مثبت را بر عملکرد دانه داشتند. بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام، صفات وزن هزاردانه، شاخص برداشت و تعداد دانه در سنبله موثرترین صفات تعیین کننده عملکرد دانه بودند. برای پایداری تولید گندم در منطقه سرد و خشک مانند ازنا صفاتی نظیر تحمل به سرما، وزن هزار دانه ی بیشتر، شاخص برداشت و تعداد دانه در سنبله مورد استفاده قرار گیرند.
    کلیدواژگان: گندم، انجماد طوقه، LT50، تجزیه علیت
  • تاثیر تراکم بوته بر درصد روغن و عملکرد دانه گلرنگ در حضور و عدم حضور علف های هرز در شرایط دیم
    عبدالوهاب عبدالهی، رضا محمدی صفحات 40-53
    افزایش توانایی رقابت محصول با علفهای هرز از طریق به زراعی که بتوان خسارت علفهای هرز را کاهش داد، به عنوان راهی اگرواکولوژیک در این خصوص مطرح است. بنابراین اثر تراکم بوته گلرنگ برای کنترل علف های هرز و همچنین تعیین میزان بذر و فاصله ردیف مناسب در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق در قالب طرح آماری استریپ بلوک فاکتوریل با چهار تکرار به مدت سه سال (89-1386) در شرایط دیم اجرا گردید. فاکتور علف هرز با دو سطح: (1) وجین علف های هرز و (2) عدم کنترل علفهای هرز، به عنوان فاکتور افقی و فاکتورهای فاصله ردیف با چهار سطح: 15، 30، 45 و 60 سانتی متر و تعداد بوته با چهار سطح: 40، 70، 100 و 130 بوته در متر مربع، به صورت فاکتوریل به عنوان فاکتور عمودی در نظر گرفته شدند. تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر سال بر روی عملکرد دانه معنی دار است که این نتیجه با توجه به متفاوت بودن شرایط آب هوایی بود. همچنین فاکتورهای علف هرز و فاصله ردیف بر عملکرد دانه اثر معنی داری داشتند به طوری که تیمار بدون علف هرز با میانگین 334 کیلوگرم دانه در هکتار و تیمار فاصله ردیف های کاشت 15 و 30 سانتی متر به ترتیب با میانگین 8/348 و 4/329 کیلوگرم دانه در هکتار نسبت به سایر تیمارها بیشترین عملکرد را داشتند. نتایج نشان داد که میزان درصد روغن دانه در تیمار بدون علف هرز با میانگین 9/30 درصد در مقایسه با تیمار بدون کنترل با میانگین 2/29 درصد به طور معنی دار بیشتر بود. اثر متقابل فاصله ردیف و علف هرز نیز بر درصد روغن دانه معنی دار بود و بیشترین درصد روغن دانه در فاصله ردیف های 30 و 45 سانتی متر در شرایط بدون علف هرز به دست آمد. همچنین مقایسه میانگین درصد روغن دانه برای سطوح مختلف تعداد بوته نشان داد که تیمارهای 40 و 70 بوته در متر مربع به طور معنی داری درصد روغن دانه بیشتری نسبت به تیمارهای 100 و 130 بوته در متر مربع داشتند. بر اساس نتایج حاصل جهت تولید عملکرد دانه و درصد روغن بیشتر در گلرنگ فاصله ردیف کمتر (15 سانتی متر) و تراکم بوته متوسط (70 بوته در متر مربع) توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: تراکم بوته، درصد روغن، دیم، علفهای هرز، عملکرد دانه، گلرنگ
  • ابولفضل فرجی صفحات 54-69
    اثر تاریخ کاشت و آبیاری تکمیلی بر عملکرد دانه و توزیع و انتقال مجدد فسفر در کلزا (B. napus L.) در یک مطالعه زراعی دو ساله (86-1384) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد بررسی شد. این آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی و در دو شرایط آبیاری تکمیلی و دیم انجام شد. پنج تاریخ کاشت 15 آبان، 15 آذر، 15 دی، 15 بهمن و 15 اسفند در کرت های اصلی و دو رقم هایولا401 و آرجی اس003 در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با تاخیر در کاشت درصد فسفر اندام های هوایی افزایش یافت. همچنین دامنه تغییرات درصد فسفر در ساقه، برگ و غلاف در مرحله شروع پر شدن دانه برای دو سال انجام آزمایش و دو شرایط آبیاری تکمیلی و دیم به ترتیب 22/0-12/0، 44/0-26/0 و 80/0-49/0 درصد بود. برای مرحله رسیدگی فیزیولوژیک دامنه تغییرات درصد فسفر در ساقه+پوسته غلاف، برگ و دانه به ترتیب10/0-04/0، 24/0-16/0 و 74/0-56/0 درصد بود. میانگین فسفر دانه در مرحله رسیدگی فیزیولوژیکی در دو رقم هایولا401 و آرجی اس003 در شرایط آبیاری تکمیلی به ترتیب 2/17 و 8/13 کیلوگرم در هکتار و در شرایط دیم به ترتیب 5/13 و 0/11 کیلوگرم در هکتار بود. بین مقدار فسفر اندام های هوایی در فرایند حرکت مجدد با عملکرد دانه رابطه مثبت قوی وجود داشت، که نشان دهنده نقش مهم فسفر اندام های هوایی در فرایند انتقال مجدد بود. رابطه توانی بین سهم فرایند انتقال مجدد فسفر ساقه و برگ در عملکرد دانه با عملکرد دانه منفی و قوی بود و به ترتیب 90 و 85 درصد از تغییرات در هیبرید هایولا401 و 93 و 91 درصد از تغییرات در رقم آرجی اس003 را توجیه کرد، که نشان دهنده افزایش سهم انتقال مجدد فسفر در عملکرد دانه تحت شرایط تنش بود. دامنه تغییرات درصد و عملکرد روغن قابل توجه و به ترتیب 1/43-0/28 درصد و 1715-46 کیلوگرم در هکتار بود. تاریخ های کاشت زود سبب شد تا بارندگی های پاییزه و زمستانه با مراحل حساس رشد گیاه مطابق شده و تنش گرمای انتهای فصل رشد کاهش یابد، که سبب افزایش عملکرد دانه شد. در هر دو سال، بیشترین عملکرد زمانی به دست آمد که گیاه در اواسط آبان کاشته شد.
    کلیدواژگان: عملکرد دانه شد، در هر دو سال، بیشترین عملکرد زمانی به دست آمد که گیاه در اواسط آبان کاشته شد، کلزا، فسفر، انتقال مجدد، آبیاری تکمیلی و تاریخ کاشت
  • شبنم صادقی رازلیقی، ایرج الله داد، عزت الله اسفندیاری * صفحات 70-81

    به منظور بررسی اثر اسید فولیک بر نحوه تسهیم ذخایر بذر و قدرت اولیه گیاهچه های گندم، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی بر روی رقم کویر گندم با مقادیر صفر، 5/12، 50، 100، 200 و 400 میکرومولار اسید فولیک اجرا شد. نتایج نشان داد که در تمامی تیمارهای مورد مطالعه وزن خشک بذر با یک الگوی مشابه کاهش یافت و حدود 8-6% از کل بذر را بخش ساختاری آن تشکیل داد. روند تغییرات وزن خشک گیاهچه ها در شاهد و تیمارهای اسید فولیک مشابه بود ولی کاهش وزن خشک گیاهچه ها در شاهد و تیمارهای اسید فولیک به ترتیب 46/10 و 53/8-93/7 روز پس از خیساندن ادامه داشت و پس از آن، به دلیل رسیدن به مرحله اتوتروفی، وزن خشک گیاهچه ها روند صعودی به خود گرفت. لازم به ذکر است که اسید فولیک توانست زمان رسیدن به مرحله آغاز اتوتروفی (زمان شروع افزایش وزن خشک گیاهچه) و اتوتروفی کامل (زمان رسیدن وزن خشک گیاهچه به وزن اولیه بذر) را کوتاه نماید. الگوی تغییر وزن خشک گیاهچه ها، اندام های هوایی و ریشه چه در تمامی تیمارها مشابه بود. با این تفاوت که کاربرد اسید فولیک سرعت افزایش وزن خشک هر یک از بخش های یاد شده را افزایش داد. همچنین میزان مصرف ذخایر بذر در شاهد و تیمارهای کاربرد اسید فولیک یکسان بود، ولی بکارگیری اسید فولیک سبب افزایش سرعت مصرف ذخایر بذر در مقایسه با شاهد شد. بعلاوه نتایج نشان داد که کارایی تبدیل ذخایر بذر به ساختار گیاهچه، در تیمارهای مورد بررسی در محدوده 96/62-20% متغیر است. بطوریکه کمترین و بیشترین کارایی تبدیل به ترتیب به تیمارهای 400 و 25 میکرومولار اسید فولیک تعلق داشت. تفاوت موجود بین تیمارها از نظر این متغیر می تواند ناشی از نحوه اختصاص مواد ذخیره ای به تنفس رشد و یا نگهداری می باشد. لازم به ذکر است که تنفس رشد و نگهداری تیمارهای مورد بررسی به ترتیب در محدوده 26/63-12/12% و 87/87-73/36% متغیر بود. لذا می توان اظهار داشت که اسید فولیک با افزایش کارایی تبدیل و تنفس رشد سبب افزایش ویگور اولیه گیاهچه ها می گردد.

    کلیدواژگان: اسید فولیک، قدرت اولیه گیاهچه، رشد اتوتروفی، رشد هتروتروفی، کارایی تبدیل و گندم
  • صادق شهبازی دورباش، خشنود علیزاده دیزج، وحید فتحی رضایی صفحات 82-95
    بالنگوی شهری بدلیل برخی خصوصیات منحصر بفرد می تواند بعنوان یک گونه جدید از دانه های روغنی در شرایط دیم باشد. سه توده بومی بالنگوی شهری در شرایط دیم سردسیری بصورت اسپیلت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرارکه در دو تراکم 300 و 400 بذر در متر مربع و سه تاریخ کاشت پاییزه، انتظاری و بهاره در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات کشاورزی دیم در سال زراعی 90-1389 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثرات توده، زمان، تراکم و همچنین اثر متقابل زمان × تراکم، زمان × توده و تراکم × توده، در بسیاری از خصوصیات مورد بررسی دارای تفاوت معنی داری در سطح 1% و 5% بود. صفات درصد سبز (**72/0)، تعداد دانه در بوته، (**56/0)، شاخص برداشت (**39/0)، عملکرد زیست توده (*30/0) و ارتفاع بوته (*30/0) بیشترین همبستگی مثبت را با عملکرد دانه نشان داد. در تجزیه علیت نیز، صفات درصد سبز و ارتفاع بوته دارای بیشترین اثر مستقیم و مثبت در افزایش عملکرد دانه بوده به طوریکه 6/74% از کل تغییرات عملکرد دانه را توجیه نمود. مقایسه میانگین اثر متقابل تراکم × توده صفت عملکرد دانه نشان داد که توده کردستان2 با تراکم 400 بذر در متر مربع دارای بیشترین میزان عملکرد دانه به میزان 1235 کیلوگرم در هکتار بود. از این آزمایش چنین نتیجه گیری شد که توده کردستان-2 در تراکم 400 دانه در متر مربع و تاریخ کشت پاییزه قابل توصیه در منطقه سردسیر مراغه است.
    کلیدواژگان: بزرک سیاه، توده های بومی، زمان کاشت، عملکرد دانه
|
  • Hossein Sadeghi*, Hossein Sadeghi Pages 1-13
    Breeding medics species to drought and salinity tolerant can play an important role in herb production and pasture rehabilitation. With the aim of study of the performance of annual burr medics under drought and salinity stresses، a pot study was conducted with factorial arrangement of treatments in a randomized complete block design in Shiraz University. Sown seeds were two types (threshed and unthreshed)، salinity stress had four levels (0، 4، 8، and 12 dSm-1) and drought stress had three levels (irrigated up to 100، 75 and 50% of field capacity). All stress treatments altered morphological traits and proline content. Increasing drought and salinity severity significantly declined germination percentage، plant height، vegetative vigour، leaf number and tiller number، although، proline content was enhanced. The plants grown from threshed seeds were affected more than unthreshed one. Overall، the applied stresses decreased germination and growth; but increased proline content of medics. Results indicated that sowing of threshed seed could improve germination and growth، especially under drought and salinity conditions.
    Keywords: Drought, salinity, morphological traits, Proline, annual burr medics (Medicago polymorpha)
  • G. Valizadeh, B. Sadegzadeh Pages 14-24
    Nitrate and ammonium forms of nitrogen are being applied to improve plant growth and uptake of other nutrients. Given that the effect of application of different nitrate to ammonium ratios accompanied by other fertilizers (i. e. Fe، Mn and Zn) has not been studied on wheat growth as well as uptake of Fe، Mn and Zn، three glasshouse pot studies were conducted with factorial arrangement of treatments in a completely randomized design (CRD) with three replications in the calcareous soil. In each experiment، the interaction of different nitrate to ammonium ratios and the fertilizer (Fe، Mn and Zn) rates were studied separately. The treatments were five nitrate to ammonium ratios (00/100، 25/75، 50/50، 75/25 and 100/00)، three levels of Fe (0، 5 and 10 mg/kg soil)، three levels of Mn (0، 3 and 6 mg/kg soil)، and three levels of Zn (0، 1 and 2 mg/kg soil). The results indicated that all nitrate to ammonium ratios، except 00/100، significantly increased wheat shoot and root weights. Similarly، in the presence of nitrate، the uptake of Fe، Mn and Zn were increased significantly. The uptake of nutrients was increased by increasing of Zn، Mn and Fe fertilizer application at different ratio of nitrate to ammonium. In addition، application of both nitrate and ammonium compared to their single application could promote Zn، Mn and Fe uptake at different rates of these elements. At single application of ammonium، increasing of Zn، Mn and Fe application promoted root growth and Zn، Mn and Fe uptake. It can be concluded that the presence of nitrate could increase growth of wheat and Fe، Mn and Zn uptake; but single use of ammonium may decrease growth and uptake of other nutrients.
    Keywords: Nitrate to ammonium ratios, wheat growth, Fe, Mn, Zn uptake
  • T. Hoseinpour, M. Roustai, A. Ahmadi, M. Bahari, R. Drikavand, F. Bazvand Pages 26-39
    Abiotic Stresses is one of the most important threatening factors for the production of wheat in cold dryland regions. In order to study some agronomic traits and cold tolerance in rain fed wheat، 20 advanced bread wheat genotypes were evaluated in Azna (regarding agronomic characteristics) and Maragheh for freezing test (LT50) Experimental Stations in 2005-06 cropping seasons. The experimental design was randomized complete block design (RCBD) with three replications. Analysis of variance showed significant difference among the genotypes in most of the traits in Azna region. Freezing test (LT50) study showed that different resistant level of cold tolerant in different date of seedling stages in wheat genotypes and highest cold tolerance related to after hardiness''s with LT50 = -17oC. Based on results Lines with highest grain yield under Azna dryland condition had more cold tolerance. Grain yield showed positive and significant coefficient with spike weight، 1000 kernel weight، biological yield، harvest index and straw yield. The pathanalysisshowed that1000 kernel weight (r= 0. 52**) andharvest index (r= 0. 48**) had highest positive and direct effects on grain yield. Based on results 1000 kernel weight، seed number in spike and harvest index were positive important traits to select of high yield potential lines under drought and cold conditions. Overall suitable genotype for cold and drought area such as Azna need to have more cold tolerance and adapted traits such as TKW، HI and seed per spike for high grain yield production.
    Keywords: Wheat, Crown freezing, LT50, path analysis
  • Effects of plant density on seed yield and oil percentage of rainfed safflower under weedy and weed-free conditions
    A. Abdollahi, R. Mohammadi Pages 40-53
    Increasing crop competitiveness against weeds through crop management has been proposed as an agro-ecological approach. In this research، the effect of plant density on weed control، and determining proper seeding rate and row spacing was investigated. This experiment was conducted in a factorial strip-block in a randomized complete block design (RCBD) with four replications. The experiment was repeated in three cropping seasons (2007- 2010) under rainfed condition. Weed conditions with two levels (weedy and weed free) was considered as horizontal factor and plant density (40، 70، 100 and 130 plant m-2) and row spacing (15، 30، 45 and 60 cm) were combined as factorial treatments and considered as vertical factor. Results of combined ANOVA showed that the seed yield was significantly influenced by year، which showing diverse environmental conditions in the experiment. The weed and row spacing treatments had significant effects on grain yield، where weed-free treatment with 334 kg/ha، 15 cm row spacing with 349، and 30 cm row spacing with 329 kg ha-1 had the best yield production among the treatments. The results indicated that oil seed percentage in weed-free condition with mean value of 30. 9% was significantly higher than weedy condition with mean value of 29. 2%. Interaction between weed condition and row spacing was significant and the highest oil percentage was achieved in 30 and 45 cm row spacing under weed-free condition. Mean comparison for oil percentage based on plant density showed that the treatments of 40 and 70 plant m-2 had significantly higher oil percentage than the treatments of 100 and 130 plant m-2. It can be concluded that less row spacing (15 cm) and medium seed rate (70 plant m-2) can be recommended for higher seed yield and oil production in safflower.
    Keywords: Weed, row spacing, oil percentage, Rainfed
  • A. Faraji Pages 54-69
    To study the effect of sowing date and supplemental irrigation on grain yield and distribution and remobilization of phosphorus in canola (Brassica napus)، this experiment was carried out in 2 years (2005-07) in research station of Gonbad. The study was carried out in two types of irrigation treatments (rainfed، supplemental). Both experiments were carried out in randomized complete block design (RCBD) arranged in split-plot. The main plot factor was five sowing dates (6 Nov.، 6 Dec.، 4 Jan.، 5 Feb.، 5 Mar.) and sub-plot factor was two cultivars (Hyola401 and RGS003). Late sowing date increased shoot P concentration. At the beginning of grain filling، P concentration of stem، leaf and pod ranged from 0. 12 - 0. 22%، 0. 26 - 0. 44%، and 0. 49 - 0. 80%، respectively. At maturity، P concentration of stem with pod-sheet، leaf and grain ranged from 0. 04 - 0. 10%، 0. 16 - 0. 24%، and 0. 56 - 0. 74%، respectively، across years and irrigation conditions. At maturity، mean grain P of Hyola401 and RGS003 cultivars were 17. 2 and 13. 8 kg/ha in irrigated; and 13. 5 and 11. 0 kg/ha at rainfed condition. The existence of positive correlation between grain yield and shoot P remobilization rate shows the importance of shoots P in higher yield. The contribution of stem and leaf P remobilization on seed yield was strong and negative، explaining 90 and 85% of the variation for Hyola401 and 93 and 91% of that for RGS003، respectively; indicating the increase of P remobilization contribution in seed yield under stress conditions. Early sowing date could accelerate plant growth and phenological stages، hence، plant can escape from terminal heat stress. This led to increase in seed yield.
    Keywords: Phosphorus distribution, irrigation, sowing date, Canola
  • Sh. Sadegi Razligi, I. Allahdadi, E. Esfandyari Pages 70-81

    In order to study the effect of folic acid on seed reserves partitioning and early vigor of seedlings of Kavir wheat cultivar، an experiment was conducted in a completely randomized design with 0، 12. 5، 25، 50، 100 and 200 mM of folic acid. Results of this study indicated that dry weight of seeds decreased in a same pattern in all treatments and about 6-8% of total seed was structural section. Variation in the seedling dry weight in control and folic acid treatments was similar but decreasing of seedling dry weight in control and folic acid treatments continued 10. 46 and 7. 93-8. 53 days after soaking، respectively. Then، dry weight of seedlings were increased because of reaching to autotrophic stage. It is worth mentioning that acid folic could shorten the time required to reach the onset of autotrophic stage (beginning of seedling dry weight increase) and the complete autotrophic stage (time of seedling dry weight to reach the initial weight of seed). Seedling، shoot and root dry weight changing trends were similar in all treatments. However، folic acid application increased the rate of dry weight accumulation in each of the aforementioned plant parts. Also، decrease of seed dry weight was similar between control and folic acid treatments، but folic acid application increased the rate of seed reserves consumption in comparison with control. Results showed that seed reserves conversion efficiency to seedling structure in studied treatments were variable in the range of 20-62. 96%. The minimum and maximum conversion efficiency belongs to 400 and 25 µM folic acid treatments. The differences between treatments could be due to partitioning manner of seed reserves to growth and/or maintenance respiration. Growth and maintenance respiration of the studied treatments were variable in the ranges of 12. 12-63. 26% and 36. 7-87. 9%. It can be concluded that folic acid application increases seedling vigor by increasing conversion efficiency and growth respiration of wheat seedling.

    Keywords: Seedling early vigor, autotrophic growth, heterotrophic growth, conversion efficiency, Wheat
  • S. Shahbazi, Kh. Alizadeh, V. Fathirezaie Pages 82-95
    The Dragon''s head (Lallemantia iberica F. & C. M.) can be introduced as a new oilseed crop to cold rainfed areas because of its unique characteristics. The field trial was carried in a split-plot factorial in a randomized complete block design (RCBD) with three replications in Dryland Agricultural Research Institute (DARI) in 2010-11. The treatments included three landraces of Dragon’s head as main plots and two seeding rates and three sowing dates as sub plots. The effect of landrace، sowing date، seed density and their interactions were significant on some studied traits. Grain yield had positive correlation with seed germination (0. 72**)، harvest index (0. 39**)، dry biomass (0. 30*) and plant height (0. 30*) and number of seeds per plant (0. 56**). Based on path analysis، seed germination and plant height had the highest positive direct effect on grain yield; and accounted 75% of the yield variation. Kurdish-2 landrace at 400 seed m-2 density produced the highest grain yield of 1235 kg ha-1. It can be concluded that some Dragon’s head landraces (e. g، Kurdistan- 2) could be recommended as a new crops for autumn sowing in Maragheh and similar cold rainfed areas of the country.
    Keywords: grain yield, Dragon's head (Lallementia ibrica) landraces, cold rainfed area