فهرست مطالب

پژوهش های ادبی و بلاغی - سال دوم شماره 3 (پیاپی 7، تابستان 1393)

نشریه پژوهش های ادبی و بلاغی
سال دوم شماره 3 (پیاپی 7، تابستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/05/11
  • تعداد عناوین: 7
|
  • نوشاد رضایی صفحه 9
    در نقد متون، ناقد نخست می کوشد زمینه ای متناسب با متن بیابد تا بر اساس آن الگو به بررسی بپردازد. در پژوهش حاضر، اساس کار، بررسی تاثیر لحن بر میزان انتقال پیام در «شاهنامه» است. با این نظر که لحن مربوط به گونه های زبانی است، این پژوهش حول محور زبان به بررسی عامل لحن می پردازد. اسپیتزر(منتقد فرانسوی)، معتقد است که کاربرد هر واژه در هر متن، شکل ظهور عاطفی آن است؛ تنها باید دانست که کدام کنش زبانی این کاربرد را گریز ناپذیر کرده است. از این رو عامل لحن که بازتاب رنگ عاطفی کلام است، به نوعی بازتاب اندیشه و حتی نوع برخورد شاعر با مسائل عینی و ذهنی است. با توجه به این که «شاهنامه» فردوسی از متونی است که به شدت تحت تاثیر یک جریان فکری و نوع ادبی خاص است، عامل لحن، هم می تواند عاملی برای بیان پشتوانه ی فکری گوینده و هم طرز تلقی مخاطب از فضا، زبان و بافت اجتماعی متن باشد. از تحقیق حاضر چنین حاصل شده است که در «شاهنامه» با وجود غلبه تفکر اسطوره ای-حماسی، لحن هایی که بیانگر احساس و منش گوینده از ذکر داستان است، در جایگاه مناسب خود، نمود یافته است.
    کلیدواژگان: لحن، زبان، شاهنامه، فردوسی
  • صغری سلمانی نژادمهرآبادی صفحه 38
    کهن الگوی ماندالا یکی از دیریاب ترین تصاویر ذهنی و بازمانده اجداد بشری است که دارای مفاهیم مختلف اعم از تکامل و فردانیت است. یونگ روانشناس سوییسی، این کهن الگو را نماد خویشتن می شمارد که ابتدا از دین وارد روانشناسی و سپس به حوزه ادبیات وارد گردید. این صورت ازلی بیشتر در آسیای شرقی و بین هندوها و بوداییان مورد توجه است و شامل دایره-ای محصور در مکعب است. در آثار ادبی و هنری، نمود این کهن الگو در تصاویری چون خورشید، گل، ساعت، فواره و غیره قابل مشاهده است. اعداد چهار و هفت نیز نمادهای دیگر این کهن الگوست. با بررسی این کهن الگو در آثار ادبی می توان به کارکرد ناخودآگاه شاعر در استفاده از این تصویر و میزان موفقیت او در رسیدن یا توجه به کمال پی برد. در این مقاله نمودهای کهن الگوی ماندالا با تصاویر مختلف در شعر صفارزاده واکاوی می گردد.
    به نظر می رسد در شعر صفارزاده، اساطیر مربوط به قدرت و زیبایی در کهن الگوی خورشید نمود یافته و مرگ و رستاخیز دوباره در اساطیر گل خود را نشان داده است. همچنین حیات بخشی و تمامیت در نماد فواره ظاهر شده و زمان و اهمیت آن خود را در ساعت نشان داده است. کمال و فردانیت نیز در دو عدد چهار و عفت نمایان شده است که همه این موارد اشکال نمایش کهن الگوی ماندالا در شعر صفارزاده هستند.
    کلیدواژگان: کهن الگو، ماندالا، تمامیت، شعر معاصر، صفارزاده
  • سید آرمان حسینی آبباریکی، پروین حیدری صفحه 58
    از مهمترین ویژگی های شعر دوره ی مشروطه، این است که شعر در خدمت اجتماع و سیاست قرار گیرد. مسائل سیاسی چنان صریح و روشن در شعر این دوره نمود پیدا می کند که به هیچ وجه نمی توان از آن ها صرف نظر کرد؛ ابوالقاسم لاهوتی(1276-1335..ش) نیز از جمله شاعران عصر مشروطه است که سروده هایش انعکاس واقعی جامعه و سرشار از مضامین سیاسی و اجتماعی است. از آن جایی که تاکنون به صورت مستقل پیرامون مضامین اشعار ابوالقاسم لاهوتی پژوهشی انجام نگرفته است، بنابراین در این مقاله نگارندگان می کوشند مضامین برجسته ی سیاسی و اجتماعی اشعار او را بررسی نمایند.
    کلیدواژگان: لاهوتی، میهن، سیاست، مشروطه، اجتماع
  • ذوالفقار علامی، نسیم داوودی پناه صفحه 81
    مقاله ی حاضر به بررسی«عناصر دیداری در شعرشاعران نابینا» و روند شکل گیری تصویرهای شعری در ذهن و ضمیرآنان و بازتابش در سروده هایشان، اختصاص دارد. در این بررسی، با نه تن از شاعران روشن دلی که سابقه ی دیداری نداشته اند، گفتگو و پاسخ های آنان درباره موضوع مورد بحث، بررسی شده است. نتیجه ی حاصل از گفتگوها، نشان می دهد نابینا،معلومات ذهنی اش را، که از راه حواس چهار گانه خود دریافت می کند، با تخیلش در آمیخته و به جای تصویر، تصور می آفریند و این تصورات را در شعر خویش باز می تاباند. همچنین تصویر ها، یا چنان که گفتیم، تصورات این شاعران در مقایسه با شعرهای شاعران دیگر، تفاوت چندانی ندارد به طوری که نمی توان با قطعیت، مشخصه ایی خاص یافت، تا به وسیله ی آن، به نابینا بودن سرایندگان آنها پی برد.مگر از روی برخی نشانه ها و قراینی خاص، که حکم دیگری دارد.
    کلیدواژگان: عناصر دیداری، شعر نابینایان، تصویر، تصور
  • منیره محرابی کالی صفحه 104
    رفتن در لغت به معنای حرکت کردن از جایی به جایی دیگر است؛ اما در زبان فارسی با توجه به بافت جمله، معانی مختلفی می یابد. این پژوهش، معانی متعدد این فعل را در غزلیات حافظ مورد بررسی قرار می دهد و برای تبیین بهتر از نظریه ی طرح واره های تصویری در حوزه ی معنی شناسی شناختی کمک می گیرد. در غزلیات حافظ به جز چند مورد، فعل رفتن اغلب در معنایی غیر از «حرکت فیزیکی از جایی به جای دیگر» به کار رفته است. مفاهیم انتزاعی بیان شده با فعل رفتن عبارتند از: مردن، گذر زمان، وجود داشتن و متحمل شدن، عاشق شدن، طلب معشوق، وصال، آغاز و اتمام کار، رد کردن و ثبات. کاربرد فعل رفتن در هریک از موارد مذکور تبیین کننده ی دیدگاه ها و اندیشه-های حافظ است که به مواردی از جمله نگاه مثبت به پدیده ی مرگ، توجه به کیفیت گذر زمان، گذرا بودن سختی ها و ماهیت پویای عشق و برگشت-ناپذیری و جبر موجود در آن می توان اشاره کرد.
    کلیدواژگان: معنی شناسی شناختی، فعل، رفتن، حافظ، حرکت
  • طاهر لاوژه صفحه 120
    این مقاله در پی تبیین اهمیت و کیفیت استفاده از سجع، مبتنی بر ساختار و روح زبان فارسی در آثار عرفانی و ادبی است. در این میان، به علل توجه نویسندگان و میزان توفیق آنان در رعایت قواعد اصولی سجع از منشا عربی آن، با هدف چگونگی استفاده مولفان از سجع و موازنه اشاره می شود. نتایج نشان می دهد که برای آفرینش اثر هنری مبتنی بر سجع، تغییر ساختار ظاهر به تغییر ساختاری درونی اثر از جمله محتوا و توصیف رویدادها منجر می شود. همچنین نویسندگانی که به خصوصیات سجع مبتنی بر ذات زبان فارسی در اثر خود توجه کرده اند، متنی هنری آفریده اند و حال آن که تلاش مقلدان آن در این خصوص، اغلب از روی تفنن و افاده فضل بوده است.
    کلیدواژگان: سجع، موازنه، کنزالسالکین، کشف الاسرار، مقامات حمیدی
  • نرگس اسکویی صفحه 135
    برایان مک هیل از نظریه پردازانی است که با استفاده از مفاهیم ادبی و فلسفی در زمینه ی ادبیات داستانی پسامدرن پژوهش نموده است. نظریه ی او بر پایه ی مفاهیم فلسفی استوار است. وی معتقد است داستان های مدرن عمدتا سویه ای معرفت شناختی دارند حال آنکه داستان های پسامدرن رویکرد «وجودشناسی» دارند. تحلیلگران پسامدرن با تکیه بر نظریات مک هیل درباره خلق موقعیت های داستانی معطوف به وجودشناسی، تلویحا این پرسش را مطرح می کنند که هر جهانی چه ماهیتی دارد؟ انواع مختلف جهان کدام اند؟ این جهان ها چگونه تشکیل می شوند و از چه نظر با همدیگر متفاوت اند؟ پژوهش حاضر با بررسی داستان «رویا یا کابوس» نوشته ابوتراب خسروی، از دیدگاه وجودشناختی مک هیل نشان می دهد که با محو شدن تمایز بین دنیای واقعی و تخیل در داستان، عدم قطعیت و تکثرگرایی بر آن مسلط شده و مخاطب نمی تواند مطمئن باشد که دنیای توصیف شده در آن دنیایی واقعی است یا جهانی خیالی.
    پژوهش حاضر با بررسی داستان «رویا یا کابوس» نوشته ابوتراب خسروی، از دیدگاه وجودشناختی مک هیل نشان می دهد که با محو شدن تمایز بین دنیای واقعی و تخیل در داستان، عدم قطعیت و تکثرگرایی بر آن مسلط شده و مخاطب نمی تواند مطمئن باشد که دنیای توصیف شده در آن دنیایی واقعی است یا جهانی خیالی.
|
  • Page 9
    A literary critic first attempts to identify the characteristics of a text، and then to assess how well those characteristics serve the purpose of that text. The present research aimed at study of the effect of tone on the extent to which the authorial intent has been conveyed by Shahnameh through the use of tone. Given tone falls under the heading of language varieties، this research studied tone as a factor involved in language. Leo Spitzer believed that each word of a text reflects the way the writer felt about the subject، so one only have to identify what linguistic performance has made the use of a certain word inevitable. Therefore، tone، which represents the emotive color of language، somehow reflects the thoughts and attitude of the poet towards objective and subject issues. Given Shahnameh is among texts that are extremely influenced by a particular literary genre and intellectual trend، the factor of tone can both serve to reveal the intellectual background of the writer، and provide the reader with a key to atmosphere، language and social context of the text. The results of this research، thus، suggested that despite mythical-epic discourse is the dominant discourses in Shahnameh، the tones representing the emotional feelings of the narrator toward what is happening or being described in the story have been properly used when appropriate.
    Keywords: Language, Tone, Shahnameh, Ferdousi
  • Page 38
    Mandala is an ancient pattern that isn҆t easy to understand. The emage of our human ancestors have inherited. Evolutionary sense and is inclusive. Jung dose its own symbll. The old paradigm of religion، psychology،and then entered in to the literature. Between Hindus and Buddhists in East Asia is a favorite. in images such as flowers، sun، clock، spout and…appears. Studying the unconscious poet of the old model can be realized and the evolution of the poet''s. In this paper، the poetry of the ancient mandala pattern Safarzadeh be reviewed.
  • Page 58
    The poetry of conditional era depends on society and polities. Political issues are so obvious in the poetry of this period that it cannot be ignored. Abolghasem Lahouti (1897-1956) is among those conditional poets whose poems are true Reflection of the Society and of the Political and social context. This issue received little attention، so the present study investigates political and social themes lyrics he reviewed.
    Keywords: Lahouti, Nations, Politic, conditional era, Society
  • Page 81
    The current article means to elaborate on “visual imagery in the works of blind poets” and discuss the formation of images in their mind and soul and their reflection in the poet’s works. In this study، interviews has been conducted with 9 of these poets who have had no visual experience and their responses have been analyzed. The results of these interviews reveal that a blind poet percieves the world via his/her other 4 basic senses، mixes it up with his imagination and instead of an images، imagination is formed which is reflected in his poetry. It is also obvious that the images or imaginations created by these poets have no distinctive difference with other poets، so no certain sign of discripancy can be detected in order to assert the blindness of the poet as such، unless through some signs and harbingers which are to be considered under different circumestances.
    Keywords: Visual Imagery, Poetry of the blind, Image, Imagination
  • Monire Mehrabi Kali Page 104
    In terms of vocabulary، going means moving from a place to another place. But in Persian language; regarding the context of the sentence، it will have different meanings. This research examines different meanings of this verb in lyric poems of Hafez. For better description، it uses image schema theory within the domain of cognitive semantics. Except a few cases; in lyric poems of Hafez، the verb «go» is often applied in a meaning except physical movement from a place to another place. The subjective concepts expressed by the verb «go» include: dying، time pass، existing and suffering، falling in love، request for paramour، union، the being and accomplishment of a job، rejection and stability. The application of the verb «go» in each of the above- mentioned cases describe the views and thoughts of Hafez. Some cases can be indicated such as positive view towards the death phenomenon، addressing the quality of time pass، temporary being of difficulties، dynamic nature of love and irrevocability and the compulsion existing in it.
  • Page 120
    This article explains the importance of using quality-based rhyme structure and spirit of the mystical works of Persian literature. Given that rhyme for the language (Arabic) and not mix (Persian) to the attention of writers and their success in rhyme fundamental rules of Arabic origin، it is also noted. Persian rhyming prose based on the characteristics of Iranian authors found that the apparent differences between the Arabic and nose. Kanzolsalkyn and Kshfalasrar with the mystical works of literature Hamidi Maghamat and following Hamidi Maghamat will be examined below، the authors used the method of the rhyme and the balance will be explained based on the content of their thoughts. So the first part of the rhyming prose examples cited in the Gnostic texts، the study described in the second part، we give examples of literary style and rhythmic prose in the literary works to Know Better them.
    Keywords: Rhyming Prose, Balance, Kanzolsalkyn, Kshfalasrar, Hamidi Maghamat