فهرست مطالب

کاوش نامه ادبیات تطبیقی - پیاپی 14 (تابستان 1393)

کاوش نامه ادبیات تطبیقی
پیاپی 14 (تابستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/07/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • فرخنده سهرابی، یحیی معروف صفحات 1-24
    دو شاعر متعهد و اجتماعی مصر و ایران؛ یعنی امل دنقل و شفیعی کدکنی، «خورشید» را به عنوان نمادی نو در مفاهیمی چون عدالت، آزادی، حقیقت و… به کار گرفته اند. با نگاهی به شعر این دو شاعر درمی یابیم که نماد خورشید، پیام آور امیدها، آرزوها و آرمان های از دست رفته یا دست نایافتنی ای است که غبار تیره ابرهای ظلم و بی عدالتی و جهل، چون پرده ای در مقابل تشعشع انوار حقیقت و عدالت پرور خورشید قرار گرفته است. هر دو شاعر تاکید می کنند؛ تنها راه برون رفت از این سایه های تاریک و ظلمانی، کنار زدن حجاب هایی است که فراروی خورشید تابان حقیقت و عدالت قرار گرفته است. از سوی دیگر، خورشید در شعر این دو، بازتاب روشنی از عشق، محبت و انسانیت است که در مقابل آن، سیاهی و تاریکی قرار دارد که آن هم بازتابی از ظلم و کینه و ددمنشی می باشد که انسان معاصر به آن دچار شده است. با توجه به اهمیتی که بازشناسی مسائل سیاسی و اجتماعی و بازخورد نمادین آن در فرآورده های ادبی ملل دارد، این مقاله سعی دارد با رویکردی تطبیقی به بررسی کاربرد نماد خورشید، که یکی از پر بسامدترین نمادهای ادبی - اجتماعی در شعر این دو شاعر است، بپردازد.
    کلیدواژگان: امل دنقل، شفیعی کدکنی، خورشید، نماد، شعر معاصر ایران و عرب
  • صلاح الدین عبدی، هادی نظری منظم، ابوذر گلزار صفحات 25-43
    زندان و ادبیات وابسته به آن از دیرباز وجود داشته است. ادبیات زندان، ناله جان های فرهیخته ای است که به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و اعتقادی به زندان رفته و طعم حبس و اسارت را چشیده و با قدرت بیان، به ثبت لحظه های سخت و اندوه بار خویش پرداخته اند. این ادبیات به دلیل طبیعت و ماهیت خاص خود از جنبه های مختلف عناصر ادبی چون عنصر مکان، زمان و شخصیت نیازمند بررسی دقیق است. از طرفی شناخت انواع مکان و راه و روش حضور آن در ادبیات زندان و همچنین ارتباط و تاثیر آن بر این نوع ادبیات نیز ملازم ممارست خاص است. نویسندگان در آثار هنری خود به مکان اهتمام ویژه ای داشته و آثار آنان با مکان روی دادن حوادث ارتباطی تنگاتنگ دارد. بزرگ علوی و صنع الله ابراهیم، دو نویسنده در حوزه ادبیات زندان در ادب فارسی و عربی هستند. پژوهش تطبیقی حاضر در پی آن است که انگیزه های این دو نویسنده در روی آوردن به ادبیات زندان، نحوه به کارگیری انواع مکان و نیز تاثیر این عنصر را بر ورق پاره های زندان بزرگ علوی و یومیات الواحات صنع الله ابراهیم مورد بررسی قرار دهد. با وجود همانندی بسیار در رویکرد این دو نویسنده به ادبیات زندان، تفاوت های قابل ملاحظه ای هم بین آن دو وجود دارد و در خصوص به کارگیری انواع مکان، علوی بیشتر از مکان باز و اختیاری اما ابراهیم از مکان بسته اجباری بهره جسته است. روش پژوهش در این مقاله، تحلیلی و توصیفی و بر اساس مکتب تطبیقی آمریکا است.
    کلیدواژگان: بزرگ علوی، صنع الله ابراهیم، ورق پاره های زندان، یومیات الواحات، عنصر مکان، ادبیات زندان
  • حسین کیانی، داود نجاتی صفحات 45-73
    احمد شاملو در ادبیات فارسی و بدر شاکر السیاب در ادبیات عربی، از شاعرانی هستند که مضمون های گوناگونی را در قالب شعر روایی، ارائه نموده اند؛ تا به وسیله آن، مفاهیم ژرف تر و گسترده تری را به مخاطب خود عرضه نمایند. این پژوهش، کوششی در بررسی تطبیقی عناصر مشابه روایت، بر اساس رویکرد نقدی ادبیات تطبیقی (مکتب آمریکایی) ، در قصیده «مرد مصلوب» اثر احمد شاملو و قصیده «المسیح بعد الصلب» سروده سیاب، به هدف دستیابی به زیباشناختی عناصر روایی دو شاعر و استفاده آن ها از ابزارها و فضاهای تکنیکی و هنری روایت در این دو سروده است. پژوهش حاضر، نشان می دهد که هر دو شاعر در روایت خود، از عناصر روایی مانند پیرنگ، صحنه پردازی، کشمکش، گفتگو، وصف، زاویه دید و بن مایه، به شکل هنرمندانه ای بهره گرفته و با آفرینش تصاویر و فضاسازی های مناسب،تاثیر چشمگیری بر ذهن و روان مخاطب بر جای
    گذاشته اند.
    کلیدواژگان: ادبیات تطبیقی، شعر معاصر فارسی و عربی، روایت، احمد شاملو، بدر شاکر السیاب
  • عباس گنجعلی، راضیه مسکنی، نعمان انق صفحات 75-95
    هدف این مقاله، بررسی تطبیقی موسیقی شعر فرخی یزدی و معروف الرصافی است. برای رسیدن به این مقصود، موسیقی اشعار این دو شاعر به دو قسم موسیقی بیرونی و درونی تقسیم بندی شده است. در قسمت موسیقی بیرونی به بررسی وزن، قافیه و ردیف و در قسمت موسیقی درونی، تکرار با دو زیر شاخه واج آرایی و تکرار لفظ و همچنین جناس و سجع بررسی شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که تنوع بحور در شعر رصافی بسیار بیشتر از شعر فرخی است. در مقابل، قافیه های فرخی نسبت به قافیه های رصافی، نرم تر و طولانی ترند و برعکس، رصافی به انتخاب قافیه های خشن تر و کوتاه تر تمایل بیشتری نشان داده است. استفاده از ردیف نیز که از ویژگی های شعر فارسی است، از عوامل دیگری است که سطح موسیقایی اشعار فرخی را بالا برده است. در صنعت تکرار نیز ائتلاف میان لفظ و معنی عبارات در شعر دو شاعر به چشم می خورد. در شعر فرخی، مصوت «آ» و صامت های «ش» و «م» و در شعر رصافی مصوت «ی» و صامت های «ش» و «س» بیشترین بسامد را دارند که با توجه به دیدگاه های ناقدان عرب خاصیت موسیقایی و معنایی آن ها تبیین شده است. در بهره گیری از جناس و سجع نیز شباهت زیادی میان این دو مشهود است. جناس زائد، اشتقاق، شبه اشتقاق و تام به ترتیب بیشترین بسامد را در دیوان دو شاعر به خود اختصاص داده اند.
    کلیدواژگان: معروف الرصافی، فرخی یزدی، شعر معاصر عربی و فارسی، موسیقی بیرونی، درونی
  • وحید مبارک صفحات 97-122
    این تحقیق با دیدگاه فرانسوی از ادبیات تطبیقی، به چگونگی تاثیر عروه و عفرا بر ورقه و گلشاه عیوقی
    می پردازد. عروه و عفرا از داستان های واقعی و عاشقانه عرب است، زمان وقوع آن به صدر اسلام برمی گردد و به دلیل عشق پاک (عذری) و عفیف بودن قهرمانان و ناکامی هایشان، بر سر زبان ها افتاده و با اندک تغییراتی، به شکل داستان کوتاه، در منابع عربی (بدون مولف مشخص) راه یافته است. در آثار عربی، اصل داستان، عاشقانه، کوتاه و از ماجراهای قبیله بنی عذره است و نویسنده مشخصی ندارد. عروه در آنجا اغلب عاشقی شاعر نمایانده می شود. عیوقی با اقتباس و گرفتن طرح اصلی داستان از عربی، آن را به رمان متوسطی تبدیل کرده و موضوع حماسه و رزم را (که کنش ها و رفتارهای برون گرایانه دارد) به عشق (که با عواطف درونی سر و کار دارد) افزوده است. عیوقی به پر رنگ کردن جنبه های دینی اثر هم با افزودن معجزه پیامبر برای مسلمان کردن یهودیان کوشیده است. در این معجزه، پیامبر، عاشق و معشوق را، دوباره زنده می کند تا مدتی به زندگی مشترک بپردازند. این تغییرها مطابق خواست و تمایل دربار غزنوی است که خریداران شعر عیوقی اند. مشخص کردن نکات مشترک و متفاوت دو اثر، و پاسخ به اینکه؛ توفیق یا عدم توفیق عیوقی در چه بوده است و تا چه حد توانسته است که به اعتلای داستان و اندیشه اصلی آن در ادب فارسی کمک کند، اهداف و پرسش هایی است که این تحقیق با روش توصیفی - تحلیلی بدان ها پاسخ می دهد.
    کلیدواژگان: ادبیات تطبیقی، مکتب فرانسوی، عروه و عفرا، عیوقی، ورقه و گلشاه
  • فرامرز میرزایی، مرضیه رحیمی آذین صفحات 123-140
    سبک شناسی تطبیقی با مقایسه ساختار متنی و فرامتنی دو متن مبدا و مقصد، میزان همسانی ها و ناهمسانی های سبکی هر دو را نشان می دهد. در این نوع پژوهش، نوع دریافت مترجم از متن اصلی، میزان موفقیتش به عنوان واسطه انتقال سبک اصلی نویسنده، میزان تصرف وی در سطوح زبانی، ادبی و فکری متن اصلی، تاثیر جامعه گیرنده بر ترجمه و گاهی میزان پذیرش جامعه مقصد ارزیابی می شود. ملک الشعرای بهار در قصیده ای با عنوان «نکیر و منکر» بخش آغازین قصیده «ثوره فی الجحیم» زهاوی را به زبان فارسی برگردانده است. ویژگی های همگن و ناهمگن متن ترجمه شده و متن اصلی کدام است؟ این مقاله می کوشد با روش تحلیلی - توصیفی و سنجش سبکی دو متن یادشده، به این پرسش پاسخ دهد. اگرچه بهار می کوشد از سبک اصلی دور نشود، اما به دلایلی، مانند بافت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و یا ایدئولوژی های غالب دو ملت عراق و ایران، نوع درک و خوانش بهار از قصیده اصلی و هم سویی اندیشه های وی با زهاوی، دگرگونی های فراوانی در ترجمه این قصیده چه در سطح زبانی و چه زیبایی شناختی ایجاد کرده که آن را به تالیف و اقتباس نزدیک تر کرده است تا ترجمه.
    کلیدواژگان: سبک شناسی تطبیقی، ترجمه، نکیر و منکر بهار، ثوره فی الجحیم زهاوی
  • تحلیل محتوایی و ساختاری مقامات حمیدی و گلستان سعدی و واکاوی ریشه های آن دو در ادب عربی / مطالعه موردپژوه انه مقامه «فی الشیب والشباب» با حکایت «جدال سعدی با مدعی»
    الیاس نورایی صفحات 141-163

    مقامه نویسی در نثر فارسی، نخستین بار با مقامات قاضی حمیدالدین بلخی در قرن ششم و به تقلید از اسلوب نگارش مقامه نویسی عربی، پدید آمد. این کتاب که در همان عصر مولف با اقبال و توجه فراوان روبه رو شد، از سوی مترسلان و نثرنویسان بسیاری مستقیم و غیرمستقیم نیز مورد تقلید قرار گرفت. چنین به نظر می رسد که سعدی، نیز با تالیف «گلستان» که نثر آن از نظر نوع انشا و اسلوب نگارش به مقامه شباهت دارد، در نگارش اثر خود از جهاتی به این اثر ادبی نظر داشته و از آن متاثر بوده است؛ خصوصا وجود تشابهات بسیار در دو سطح زبانی و ادبی در حکایت «جدال سعدی با مدعی» و مقامه «فی الشیب والشباب» از مقامات حمیدی، این فرضیه را قوت می بخشد که سعدی در این حکایت از نظر ساختار کلی و شیوه داستان پردازی، سبک نگارش و ویژگی های زبانی و ادبی، بسیار به مقامه قاضی حمیدالدین نزدیک شده است که هر دو نویسنده نیز در موارد مشترکی تحت تاثیر مقامات عربی بوده اند. در این جستار، بر آنیم تا با بررسی وجوه تشابه در این دو مقامه، علاوه بر نشان دادن تاثیرپذیری سعدی از قاضی حمیدالدین بلخی، میزان تاثیرپذیری آن دو را از مقامات عربی، به ویژه مقامات حریری، نیز مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.

    کلیدواژگان: مقامات حمیدی، گلستان، مقامه فی الشیب والشباب، جدال سعدی با مدعی، مقامات حریری، مقامات همدانی