فهرست مطالب

پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار) - سال پانزدهم شماره 2 (تابستان 1394)

فصلنامه پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار)
سال پانزدهم شماره 2 (تابستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/02/27
  • تعداد عناوین: 10
|
  • پریسا مهاجری، علی اصغر بانویی، محمد جلودار ممقانی، عباس شاکری، منوچهر عسگری صفحات 1-25
    محاسبه جدول متقارن داده- ستانده متکی بر دو فرض تکنولوژی بخش و کالاست. اولی درایه های غیرمنفی در جدول را تضمین می کند ولی فاقد پایه نظری قابل قبول است. هر چند دومی، از پایه نظری نسبتا قابل قبولی برخوردار اما ظهور عناصر منفی در آن اجتناب ناپذیر و تفسیر اقتصادی عناصر منفی غیرممکن می باشد. دو نوع واکنش برای برون رفت از مساله ظهور عناصر منفی در برخورد تحلیلگران داده- ستانده مشاهده می شود. گروهی از تحلیلگران به طور کلی، فرض تکنولوژی کالا را رد می کنند، در حالی که گروهی از اقتصاددانان، بر این باورند که باید با این چالش مدارا نموده و از روش های حذف تدریجی عناصر منفی برای حل این مساله، استفاده کرد.
    بانک مرکزی به منظور احتراز از ظهور عناصر منفی، فرض تکنولوژی بخش را مبنای محاسبه جداول متقارن سال های 1367 و 1378 قرار می دهد. حال آنکه، مرکز آمار ایران در ابتدا از فرض تکنولوژی بخش حمایت می کند و بر مبنای آن، جدول متقارن سال 1365 را محاسبه می کند، پس از آن، عبارت «عمدتا فرض تکنولوژی کالا با تعدیلاتی در چارچوب تکنولوژی مختلط» را اساس استخراج جدول متقارن 1380 قرار می دهد. در گزارش های مرکز آمار ایران دقیقا مشخص نیست که از کدام روش برای حذف عناصر منفی استفاده شده است.
    ذکر این نکته ضرورت دارد که این مساله تاکنون مورد توجه پژوهشگران اقتصاد داده- ستانده در ایران قرار نگرفته است. در این مقاله، با استفاده از الگوریتم ریاضی آلمن و بر مبنای ماتریس های ساخت و جذب مرکز آمار ایران برای سال 1380، برای نخستین بار در مطالعات مربوط به حوزه اقتصاد داده- ستانده ایران و ضمن استفاده از فرض تکنولوژی کالا، جدول داده- ستانده متقارنی را محاسبه می کنیم که فاقد عناصر منفی است و تراز جدول نیز حفظ می شود.
    در این مطالعه، ارقام مستخرج از الگوریتم آلمن با ارقام متناظر در جدول متقارن مرکز آمار ایران مقایسه می گردند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در الگوریتم آلمن، میزان تعدیل های مورد نیاز روی جدول متقارن کالا در کالا با فرض تکنولوژی کالا بسیار کمتر از میزان تعدیل هایی است که مرکز آمار برای حذف درایه های منفی استفاده نموده است. به کارگیری روش مذکور برای محاسبه جداول متقارن آتی بویژه محاسبه جدول متقارن سال 1390 که اخیرا در دستور کار مرکز آمار ایران قرار گرفته است، پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: جدول متقارن، فرض تکنولوژی کالا، فرض تکنولوژی بخش، الگوریتم ریاضی آلمن
  • سید عبدالمجید جلایی، امین قاسمی، امید ستاری * صفحات 27-47

    مصرف یا مخارج مصرفی، یکی از عناصر کلیدی تحلیل های کلان اقتصادی است که بخش مهمی از تقاضای کل در اقتصاد ایران را به خود اختصاص می دهد. لذا تلاش در جهت پیش بینی روند آتی این متغیر از اهمیت ویژه ای برای سیاستگذاران برخوردار است.
    در این مقاله با تکیه بر مبانی نظری مربوط به تابع مصرف، به تصریح مدل مصرف مناسب برای اقتصاد ایران با هدف دستیابی به پیش بینی مطلوب پرداخته می شود. لذا با هدف پیش بینی روند آتی مصرف بخش خصوصی در اقتصاد ایران تا سال 1404، با استفاده از مبانی نظری در زمینه توابع مصرف و به کارگیری آنها با دو ابزار الگوریتم ژنتیک و الگوریتم بهینه سازی انبوه ذرات، به شبیه سازی تابع مصرف خصوصی ایران طی سالهای 1388-1352 با تکیه بر نظریه مصرف فریدمن و نظریه مصرف دوزنبری پرداخته و سپس با استفاده از معیارهای انتخاب مدل رقیب، الگوریتم و مدل برتر انتخاب و اقدام به پیش بینی میزان مصرف تا سال 1404 شده است. کارآیی و دقت بیشتر الگوریتم (PSO) و سازگاری رفتار مصرفی در ایران با فروض مصرف دوزنبری و فرم نمایی تابع مصرف شبیه سازی شده و نیز پیش بینی افزایش میل متوسط به مصرف تا سال 1404 و در نتیجه، کاهش میل متوسط به پس انداز در این دوره از نتایج این مقاله اند.

    کلیدواژگان: الگوریتم ژنتیک، الگوریتم بهینه سازی انبوه ذرات، شبیه سازی، مدل مصرف، درآمد دائمی، درآمد نسبی
  • سعید مشیری، حسن طایی، حامد پاشازاده صفحات 49-72
    افزایش دانش آموختگان آموزش عالی بویژه حضور گسترده زنان در موسسات آموزشی و پژوهشی و افزایش تعداد فارغ التحصیلان زن نسبت به مرد در دانشگاه های کشور، یکی از مسائل جدی بازارهای آموزش و کار در دوران کنونی می باشد. درصورت فراهم نبودن شرایط اشتغال نیروی کار بویژه در سطح تحصیلات عالی ممکن است از انگیزه جوانان برای ادامه تحصیل در دانشگاه ها کاسته شود.
    هدف این مقاله، شناسایی عوامل موثر بر نرخ مشارکت منابع انسانی در بازار کار ایران است.برای بررسی اثر متغیرهای اقتصادی و اجتماعی بر نرخ مشارکت نیروی کار، مدل نرخمشارکت با استفاده از مدل لوجیت و داده های بودجه خانوار سال های 1380 تا 1386، به صورت مقطعی و ترکیبی برای مردان و زنان برآورد شده است.
    نتایج برآورد نشان می دهد که نرخ مشارکت در گروه های سنی میانی بیشترین است، افراد متاهل بیشتر از افراد مجرد و مجرد قبلا ازدواج کرده در بازار کار مشارکت دارند، با افزایش مدرک تحصیلی، احتمال مشارکت بویژه در زنان افزایش می یابد، و درآمد سایر اعضای خانواده احتمال مشارکت در بازار کار را کاهش می دهد.
    کلیدواژگان: نرخ مشارکت نیروی کار، مدل لوجیت، عرضه نیروی کار، آموزش عالی، ایران
  • کامبیز هژبر کیانی، محمد نقیبی صفحات 73-94
    در حال حاضر در کشور ما برای محاسبه موجودی سرمایه از روش های مختلفی استفاده می شود. مثلا بانک مرکزی جهت محاسبه موجودی سرمایه از روش موجودی دائمی (PIM) استفاده می نماید و در مقاطع مختلف محققان از روش هایی چون روش تابع تولید یا روش نسبت سرمایه به تولید استفاده کرده اند.
    در این تحقیق تلاش می شود تا پس از برآورد موجودی سرمایه بخشهای مختلف اقتصادی ایران، نتایج با یکدیگر مقایسه شود. با کنکاش در مورد نتایج به دست آمده به وسیله روش PIM و روش تابع تولید، ملاحظه می شود، به دلیل محدودیت آماری، تخمین های حاصل از روش تابع تولید، مناسب تر است، زیرا برآوردها با توجه به محدودیت آماری برای آمریکا نیز تکرار شد و با داده های موجودی سرمایه آمریکا مقایسه گردید و بنابراین، روش تابع تولید انتخاب گردید.
    نرخ استهلاک در بخش کشاورزی 8/5 درصد، بخش صنعت و معدن 9/4 درصد، بخش ساختمان 8/7 درصد، بخش خدمات 5/3 درصد، بخش نفت و گاز 3/6 درصد و بخش آب، برق و گاز 1/4 درصد به دست آمد. همچنین درخصوص اطمینان به نرخ استهلاک محاسبه شده، مقادیر آن با سایر تحقیقات که در ایران محاسبه شده، مقایسه گردید که نتایج نزدیک به هم بودند.
    کلیدواژگان: موجودی سرمایه، روش موجودی دائمی، روش تابع تولید، ارزش افزوده بالقوه، فیلتر کالمن
  • محمدرضا لطفعلی پور، محمد علی فلاحی، سید سعید حسینی صفحات 95-116
    ارتقای بهره وری همواره به عنوان یکی از راهکارهای مهم تامین رشد اقتصادی و افزایش رقابت پذیری بنگاه ها مورد توجه بوده است.
    در پژوهش حاضر، نخست بهره وری کلعواملبااستفادهازروشدیویژیا در دوره 1388-1382 اندازه گیری و سپس اثر باز بودن تجاری به همراه مصرف انرژی و سرمایه انسانیبر بهره وری کل عوامل تولید در زیربخش های صنعت بررسی شده است.
    نتایج حاصل از برآوردها به روش داده های تابلویی و در سطح کدهای دو رقمی ISIC، نشان می دهد، باز بودن تجاری، مصرف انرژیو سرمایه انسانی تاثیر مثبت و معنی داری بر بهره وری کل عوامل تولید دارند. در ضمن، اثر سرمایه انسانی از نوع مهارت و تجربه، بیشتر از اثر سرمایه انسانی از نوع تحصیلات بر بهره وریکل می باشد.
    کلیدواژگان: بهره وری کل عوامل تولید، باز بودن تجاری، مصرف انرژی، کارگاه های بزرگ صنعتی، داده های تابلویی
  • نادر مهرگان، حسن دلیری صفحات 117-136
    بشر در اعصار تاریخ و از زمانی که زندگی جمعی را برای ادامه حیات خود برگزید، به صورت تلویحی و ناخودآگاه از سرمایه اجتماعی در پیشبرد بهتر اهدافش بهره برده است. اما امروزه اهمیت مفهوم سرمایه اجتماعی در بطن اقتصاد و اجتماع قرار گرفته است و جوامع برای پیشرفت و بعضا جلوگیری از انحطاط، ناگزیر به شناخت چارچوب سرمایه اجتماعی و اثراتش در جامعه و استفاده از آن به عنوان راهکاری برای خروج از انحطاط و رکود هستند. در این میان، یکی از مهمترین اثرات و برهمکنش ها حاصل از سرمایه اجتماعی، ارتباطی است که میان آن و شاخصهای توسعه اقتصادی -اجتماعی وجود دارد.
    در این پژوهش، به دنبال آن خواهیم بود تا نوع تاثیر متقابلی را که سرمایه اجتماعی و توسعه انسانی در استان های ایران برهم خواهند داشت، شناسایی کنیم. برای رسیدن به این هدف، از روش خودرگرسیون برداری پانل دیتا (PVAR) برای دوره سالهای 1388-1379 استفاده کرده ایم.
    نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی دارای اثرات مثبتی بر توسعه انسانی در استان های ایران بوده و از سوی دیگر، توسعه انسانی نیز سبب خواهد شد تا لایه های سرمایه اجتماعی در استان ها شکل گرفته و تقویت شود.
    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، توسعه انسانی، PVAR، خودرگرسیون برداری پانل دیتا
  • سید امیر عظیمی*، محمد نوفرستی صفحات 137-156

    در این مقاله برای یافتن پاسخ مناسبی به این سوال که رابطه بین کسری بودجه دولت و تراز تجاری در ایران چیست؟، یک الگوی اقتصادسنجی کلان ساختاری تنظیم شده است. سپس مخارج مصرفی دولت از سال 1380 تا 1389 سالانه به میزان 20 درصد افزایش پیدا کرد تا بدین طریق کسری بودجه دولت نسبت به روند مبنا افزایش یابد و در نهایت در 4 گزینه مختلف نحوه تامین کسری بودجه ایجاد شده و اثر آن بر تراز تجاری را مورد بررسی قرار دادیم.
    نتیجه این شد که در اثر اعمال یک سیاست مالی انبساطی در تمام گزینه ها، کسری بودجه دولت افزایش می یابد که اگر این کسری بودجه از طریق استقراض از بانک مرکزی تامین شود (گزینه اول)، موجب افزایش پایه پولی و در نتیجه، موجب بدتر شدن تراز تجاری و تراز تجاری غیرنفتی نسبت به حالت مبنا می شود. حال اگر این کسری بودجه از طریق فروش اوراق مشارکت به مردم تامین شود (گزینه دوم)، موجب کاهش تقاضای کل و موجب بهتر شدن تراز تجاری و تراز تجاری غیرنفتی نسبت به حالت مبنا می شود. اگر به همان میزان که هزینه ها افزایش یافته، مالیات های مستقیم نیز افزایش یابد (گزینه سوم)، مصرف خصوصی کاهش و موجب بدتر شدن تراز تجاری و تراز تجاری غیرنفتی نسبت به روند مبنا می شود. و در نهایت اینکه اگر کسری بودجه ایجاد شده از طریق برداشت از حساب ذخیره ارزی تامین شود، درآمدهای ریالی و دلاری حاصل از فروش نفت افزایش می یابد و در نتیجه، موجب بهبود تراز تجاری و بدتر شدن تراز تجاری غیرنفتی نسبت به روند مبنا می شود.

    کلیدواژگان: کسری بودجه دولت، تراز تجاری، الگوی اقتصادسنجی کلان ساختاری، شبیه سازی پویا
  • محمود احمدپور برازجانی، محمود صبوحی صابونی صفحات 157-182
    به منظور مطالعه آثار سیاست هدفمندسازی یارانه ها در بخش کشاورزی، مدل ناحیه ای بخش کشاورزی ایران ساخته شد. بدین منظور، کشور ایران از لحاظ اقلیم شناسی کشاورزی به 9 ناحیه به نسبت همگن تقسیم شد. سپس بخش کشاورزی در قالب 14 گروه کالایی و 23 رشته فعالیت تولیدی با استفاده از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP)[1] و به کارگیری تکنیک حداکثر بی نظمی تعمیم یافته (GME)[2] مدل سازی شد.
    نتایج نشان داد، هدفمندسازی یارانه ها شامل افزایش قیمت نهاده های تولید (آب، کود، سم و ماشین آلات)، افزایش قیمت حامل های انرژی در مرغداری ها و گاوداری ها و افزایش هزینه حمل و نقل، سبب کاهش مازاد اجتماعی بخش کشاورزی (رفاه اجتماعی)، کاهش سطح تعداد زیادی از فعالیت های سالانه و دامی در نواحی مختلف، افزایش قیمت، کاهش میزان مصرف، کاهش صادرات و افزایش واردات محصولات کشاورزی می شود. نتایج تحقیق نشان داد، چنانچه هدفمندسازی یارانه ها با پرداخت های حمایتی به تولیدکنندگان همراه شود، بسته به میزان پرداخت حمایتی، مازاد اجتماعی بخش کشاورزی (رفاه اجتماعی) ممکن است کاهش یا افزایش یابد و یک پرداخت حمایتی معادل 25 درصد هزینه های تولید قادر است، ضرر و زیان تولیدکنندگان در اثر هدفمندسازی یارانه ها را جبران کند، کاهش رفاه اجتماعی را به صفر برساند و نوسانات متغیرهای اقتصادی فوق نظیر سطح فعالیت ها، قیمت و مقدار مصرف گروه های کالایی را کاهش دهد.
    کلیدواژگان: ایران، هدفمندسازی یارانه ها، مدل سازی ناحیه ای بخش کشاورزی، برنامه ریزی ریاضی مثبت، حداکثر بی نظمی
  • شادی امیری، مسعود همایونی فر، مصطفی کریم زاده *، محمد علی فلاحی صفحات 183-201

    این پژوهش همبستگی متغیر با زمان بین دارایی های عمده از قبیل نفت، سکه و نرخ ارز را در ایران بررسی می کند. از آنجا که سرمایه گذاری از عوامل مهم، کلیدی و موثر در رشد و توسعه اقتصادی کشورها محسوب می شود، تجهیز و هدایت وجوه موجود در کشورها، به سوی بخش های تولیدی و صنعتی امری اجتناب ناپذیر است. همچنین شناخت همبستگی بین متغیرهای مالی به سرمایه گذار امکان می دهد تا ریسک کلی سبد دارایی شان را احتمالا بدون این که بازده به خطر بیفتد، کاهش دهند.
    از این رو، در این پژوهش با استفاده از داده های ماهانه قیمت نفت، سکه و نرخ ارز برای دوره فروردین 1370 تا اسفند 1389 و با به کارگیری نرم افزار G@RCH6[1]، همبستگی متغیر با زمان دارایی های عمده در ایران با روش همبستگی شرطی پویای گارچ (DCC-GARCH)[2] بررسی شده است.
    تحلیل ها در وضعیت بحران مالی جهانی (2008) صورت گرفته و نتایج تحقیق نشان می دهد که همبستگی شرطی بین دارایی ها متغیر با زمان است و بحران مالی جهانی باعث تغییرات قابل توجهی در همبستگی های پویا بین دارایی های مختلف شده است.

    کلیدواژگان: قیمت نفت، قیمت سکه، نرخ ارز، همبستگی پویا، DCC، GARCH
  • زهرا دهقان شبانی، نعمت الله اکبری صفحات 203-222
    یکی از محورهای برنامه های توسعه اقتصادی در ایران، گرایش از برنامه ریزی بخشی به سمت برنامه ریزی منطقه ای است و هدف این گرایش، تخصیص منابع و فعالیت ها به هر نقطه بر مبنای استعدادها و ویژگی های خاص آن منطقه و کاهش شکاف رشد اقتصادی بین مناطق مختلف است.
    در این خصوص، شناسایی عوامل موثر بر رشد اقتصادی منطقه، یکی از مواردی است که می تواند به برنامه ریزان اقتصادی و منطقه ای در تنظیم برنامه های توسعه اقتصادی کمک کند. یکی از متغیرهای اثرگذار بر رشد منطقه ای، فاصله اقتصادی است.
    فاصله اقتصادی اشاره به سهولت و سختی انتقال کالاها، خدمات، نیروی کار، سرمایه، اطلاعات و ایده بین مناطق دارد. این متغیر از طریق تاثیر بر استقرار بنگاه ها و سرریزهای دانش و اندازه بازار بالقوه بر رشد اقتصاد منطقه موثر است.
    مقاله حاضر، با هدف تحلیل تاثیر متغیر فاصله اقتصادی بر رشد منطقه ای در ایران انجام یافته است. در بخش اول مقاله، مبانی نظری تاثیر متغیر فاصله افتصادی بر رشد منطقه ای ارائه شده و سپس با استفاده از آمار 28 استان ایران طی دوره 1379 تا 1388 و با استفاده از تکنیک داده های تابلویی پویا، تاثیر این متغیر بر رشد منطقه ای در ایران مورد آزمون قرار گرفتند.
    نتایج حاصل از این تحقیق، بیان کننده اثر منفی فاصله اقتصادی بر رشد منطقه ای در ایران است.
    کلیدواژگان: فاصله اقتصادی، داده های تابلویی پویا، رشد اقتصادی منطقه
|
  • Parisa Mohajeri, Ali Asghar Banouie, Mohammad Jelowdari Mamaghani, Abbas Shakeri, Manouchehr Asgari Pages 1-25
    In this paper، we construct a Symmetric Input-Output Table (SIOT)، which has no negative elements and preserves balance of table. For this purpose، we apply Almon''s mathematical algorithm and use the Make and Use Matrices of 2001، which are provided by the Statistical Center of Iran (SCI). The estimated SIOT is compared with the SIOT of SCI. Our findings reveal that required adjustments in SIOT derived by Almon''s algorithm are less than adjustments made by the SCI for eliminating negative elements. We propose this method for the calculation of future Input-output Tables of Iran.
    Keywords: Symmetric table, Product technology assumption, Industry technology assumption, Almon's mathematical algorithm
  • Seyed Abdolmajid Jalaee, Amin Ghassemi, Omid Sattari Pages 27-47

    The consumption expenditure is a key element of macroeconomic analyses، which accounts for considerable share of aggregate demand in Iran. Any effort for forecasting the future consumption trend is of special importance for policy-makers. In this paper، we specify a consumption model relying on theoretical basics in order to obtain desirable forecasts. On the basis of Duesenberry and Friedman consumption theories، we use genetic algorithm (GA) and particle swarm optimization (PSO) algorithm to simulate Iranians consumption during 1973-2009. Then we select the superior model in terms of prediction power criteria and forecast consumption until 2025. According to the results، the PSO algorithm is efficient and accurate in forecasting consumption; and consumption behavior of Iranians is consistent with Duesenberry theory. In addition، the simulations by exponential consumption model indicate increasing average propensity to consume until 2025.

    Keywords: Genetic algorithm, Particle Swarm Optimization Algorithm, Simulation, Consumption Model, Permanent Income, Relative Income
  • Saeed Moshiri, Hassan Taee, Hamed Pashazadeh Pages 49-72
    Higher education attainment and labour force participation، especially among females، have been increasing for the past decades in Iran. If labour market is not flexible enough to adjust with the new trends، it may have negative effect on female education and participation rate. In this paper، we investigate the effects of higher education attainment on labour force participation، with an emphasis on female education in Iran using the data from the household budget surveys for the period 2001-2007. We use a logit model with cross section and pooled data and control for personal and household characteristics such as age، gender، marriage، and family income. Our findings show that participation rate is at maximum for middle-aged groups، and the married people are of more participation rates in labor market than current and former singles. The results also indicate that probability of labour force participation increases with the level of education especially for females and decreases with the family income.
    Keywords: Labour force participation, Higher education, gender, Logit model, Iran
  • Kambiz Hozhabr Kiani, Mohammad Naghibi Pages 73-94
    Nowadays، different methods are used to calculate the capital stock in Iran. For example، the Central Bank uses permanent inventory method (PIM) to calculate the capital stock، however the researchers have used the production function method or the method of the ratio of capital to production in different periods. The present study aims at estimating the capital stock in Iran’s economic sectors. By comparing the results of permanent inventory method (PIM) and production function method، it is observed that the estimations by production function method are more suitable due to the data limitations. The same method was applied for the U. S. regarding data limitations and estimations were compared with the U. S capital stock; and once again the production function method was selected. It is found that the depreciation rates in agriculture، industry and mining، building، services، oil and gas، and water and electricity are 5. 8، 4. 9، 7. 8، 3. 5، 6. 3، and 4. 1 per cent، respectively. In order to make the depreciation rate more reliable، these rates were compared with the similar researches in Iran and a close relationship was found among them.
    Keywords: Capital stock, Permanent inventory method (PIM), Production function, Potential added value, Kalman filter
  • Mohammad Reza Lotfalipour, Mohammad Ali Falahi, Saeed Hoseini Pages 95-116
    Productivity improvement is considered as one of the important strategies for providing economic growth and raising firms’ competitiveness. In this study، using the Divisia method، first the total factor productivity has been calculated during 2003-2009 and then the effects of trade openness، energy consumption and human capital on the total factor productivity has been investigated within subsectors of Iran’s industry. The estimation results using panel data model indicate that the trade openness، energy consumption and human capital have positive and significant effects on the total factor productivity. Meanwhile، the effect of skilled and experienced workers on the total factor productivity is stronger than educated workers.
    Keywords: Total Factor Productivity, Trade Openness, Energy consumption, Big industrials, Panel Data
  • Nader Mehregan, Hassan Daliri Pages 117-136
    Historically، the mankind has benefited from social capital in his collective life course implicitly and unconsciously. Nowadays، the concept of social capital has been included in the center of economy and community. The communities need to identify the framework of social capital and its consequences in order to overcome recession and deterioration. The relationship among socioeconomic indicators and social capital is one of the most important effects and interactions of social capital. In this article we try to identify the interaction between social capital and human development in the provinces of Iran. To do this، we use vector autoregressive panel data for the period 2000-2009. The results show that social capital has a positive effect on human development in the Iran’s provinces. On the other side، human development will generate social capital strata in the country.
    Keywords: Social capital, Human development, Vector autoregressive panel data
  • Seyed Amir Azimi, Mohammad Noferesti Pages 137-156

    In this study، to find the relationship between the government budget deficit and trade balance in Iran، a structural macro-econometric model is set up. In the model، government consumption expenditure increased by 20 percent annually during 2001-2010، so the government budget deficit increased relative to the baseline. The financing methods of budget deficit and relevant effects on trade balance were analyzed in 4 options. The results indicate that government budget deficit increases by adopting expansionary fiscal policy in all options. If the budget deficit is financed by borrowing from the central bank (the first option)، it will raise the monetary base and finally worsen the trade balance and non-oil trade balance compared to the baseline. If the budget deficit is financed by selling participation bonds to the public (the second option)، it will reduce aggregate demand and finally improve the trade balance and non-oil trade balance compared to the baseline. If direct taxes and government spending are increased by the same amount (the third option)، private consumption will decrease; and trade balance and non-oil trade balance will be deteriorated compared to the baseline. Finally، if the budget deficit is financed by the withdrawal of foreign currency reserves (the fourth option)، oil revenues will increase، as a result the trade balance will be improved and the non-oil trade balance will be exacerbated compared to the baseline.

    Keywords: Government budget deficit, Trade balance, Structural macro, econometric model, Dynamic simulation
  • Mahmoud Ahmadpour Borazjani, Mahmood Sabouhi Sabouni Pages 157-182
    In order to study the effects of subsidies targeted plan on Iran agricultural sector، a regional agricultural sector model is made. For this purpose، Iran is divided into 9 equal radar regions agro-climatologically. Then agricultural sector is modeled within 14 commodity groups and 23 production activities using positive mathematical programming (PMP) method and applying generalized maximum entropy (GME) approach. The results indicate that making subsidies targeted by increasing prices of inputs (irrigation water، fertility، pesticide and machinery)، escalating energy prices for poultry and dairy farms and raising transportation cost، leads to decrease total surplus of agricultural sector، decrease in many crop and livestock activity levels in different regions، increase in prices، decrease in consumption and exports and increase in imports of some agricultural products. According to the results، if subsidies targeted policy is mixed with support payments to producers، dependent on amount of support payment، the social surplus of agricultural sector may decrease or increase. A support payment equal to 25 percent of production costs can compensate losses of producers due to targeted subsidies، transmit loss of social welfare to zero and decrease volatility of economic variables such as activity levels، price and quantity of consumption of commodity groups.
    Keywords: Iran, Subsidies targeted, Regional agricultural sector modeling, Positive mathematical programming, Maximum entropy
  • Shadi Amiri, Masoud Homayounifar, Mostafa Karimzadeh, Mohammad Ali Falahi Pages 183-201

    This study investigates the time-varying correlations among oil and coin prices، and exchange rate in Iran. Since investment is a key factor in economic growth and development، so the necessary funds should be provided and directed towards manufacturing and industrial sectors. In addition، understanding the relationships among financial variables allows to the investor to reduce overall portfolio risk without harming to the return on investment. In this paper we use monthly data of the oil and coin prices، and exchange rate in Iran over the period 1991:3 to 2011:2 and examine time-varying correlations using Dynamic Conditional Correlation - Generalized Autoregressive Conditional Heteroskedasticity (DCC-GARCH) approach by G@RCH6 software. The analyses made in milieu of the world financial crisis (2008) show that the conditional correlations among assets are time-varying and world financial crisis causes significant changes in dynamic relationships among assets under study in Iran.

    Keywords: Oil price, Coin price, Exchange rate, Dynamic correlation, DCC, GARCH
  • Zahra Dehghan Shabani, Nematollah Akbari Pages 203-222
    The economic distance refers to the ease or difficulty for goods، services، labor، capital، information، and ideas to traverse space. This variable affects the regional economic growth through influencing location of firms، knowledge spillover and market size. This paper examines the effects of economic distance on regional economic growth by using Dynamic Panel Data model for 28 provinces of Iran over the period 2000-2009. The results show that economic distance has negative effect on regional economic growth.
    Keywords: Economic distance, Regional growth, Dynamic Panel Data model