فهرست مطالب

چشم پزشکی بینا - سال بیستم شماره 3 (بهار 1394)

مجله چشم پزشکی بینا
سال بیستم شماره 3 (بهار 1394)

  • 104 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1394/03/05
  • تعداد عناوین: 14
|
  • مقالات پژوهشی
  • سیدجواد هاشمیان*، فریبا بیگ زاده، محمد ابراهیم جعفری صفحه 225
    هدف
    بررسی اثربخشی، ایمنی، قابلیت پیش بینی و ثبات نتایج در لنزهای قابل کاشت (ICL) Collamer و توریک ICL برای درمان نزدیک بینی بالا و نزدیک بینی بالا همراه با آستیگماتیسم.
    روش پژوهش: در این مطالعه آینده نگر، مقطعی توصیفی (غیرکارآزمایی بالینی تصادفی) 95 چشم از 51 بیمارکه تحت عمل جراحی (ICL (31چشم و(Toric-ICL (64چشم درمرکزتحقیقات چشم، گروه چشم پزشکی بیمارستان رسول اکرم (ص)، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران و بیمارستان چشم پزشکی نگاه، تهران، ایران قرار گرفتند، شرکت داشتند و در این افراد دید با و بدون اصلاح، میزان ریفرکشن، عوارض ناخواسته و جانبی در روز پنجم و ماه های دوم، ششم و دوازدهم پس از عمل مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    متوسط ​​معادل انکساری کروی (MRSE) قبل از عمل در گروه ICL 4.63±11.75- دیوپتر (5- تا 22-) و در گروه توریک ICL 3.99±11.67- دیوپتر (3- تا 21-) بود. متوسط ​​باقی مانده معادل انکساری کروی در گروه ICL در روز پنجم 1.07±68/0- و در یک سال 0.78±0.71- دیوپتر بود و در گروه توریکICL این ارقام به ترتیب 1.03±0.69- و 0.68±0.89- دیوپتر بودند. سیلندرقبل از عمل درگروه توریکICL 1.29±3.25- (2- تا 6-) دیوپتر و بعد از عمل به ترتیب 0.63±0.81- و 0.61±0.94- دیوپتر بود. در 2 ماه پس ازعمل،دید اصلاح نشده 40/20 و یا بهتردر 3.74 درصد در گروه ICLو 6.74 درصد درگروه توریک ICL(اثربخشی معادل1.092 و 1.154) بود.71 درصد و 2.68 درصد در محدوده 0.5± دیوپترو 77.5 درصد و 85.7 درصد در محدوده1± امتروپ بودند.در گروه ICL و توریک ICL به ترتیب 1.58 و 6.63 درصد، یک یا بیش تر از یک خط افزایش دید (ایمنی= 18.1 و 24.1) را دو ماه بعد از عمل به دست آورند. در دو ماه پس از عمل 81 درصد از چشم ها در گروه ICL توریک کم تر از یک دیوپتر و 3/95 درصد کمتر از یک و نیم دیوپتر سیلندر داشتند. هیچ عارضه ای ضمن و بعد از عمل مشاهده نشد. تنها در یک چشم (1.05 درصد) کدورت بدون علامت پشت کپسول قدامی لنز مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    استفاده از لنزهای ICL و توریک ICL روش موثر، قابل پیش بینی و ایمن برای درمان نزدیک بینی بالا و نزدیک بینی بالا همراه با آستیگماتیسم می باشند.
  • طاهره محمدیان*، مرتضی جبارپور بنیادی، محمدحسین جبارپور بنیادی، حمید احمدیه، زکیه یعقوبی صفحه 237
    هدف
    بررسی تاثیر پلی مورفیسم CCL2C-2518T در بیماری دژنراسیون وابسته به سن ماکولا (AMD).
    روش پژوهش: در این تحقیق رابطه بین پلی مورفیسم C-2518T در منطقه پروموتوری ژن CCL2 در 48 بیمار مبتلا به AMD نوع خشک از منطقه شمال شرق کشور (شهرستان گناباد) با استفاده از روش واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR) و تکنیک پلی مورفیسم، طول قطعات هضم شده (RFLP) بررسی شد. گروه شاهد از 69 فرد سالم که از نظر سن، جنس و قومیت با گروه بیمار مطابقت داشته و فاقد رابطه خانوادگی با آن ها و یا سابقه بیماری AMD در فامیل بودند، تشکیل شد.
    یافته ها
    افزایش فراوانی ژنوتیپی TT در این پلی مورفیسم به صورت معنی دار (0.008=P) در میان بیماران مبتلا به AMD بیان کننده ارتباط احتمالی این ژنوتیپ با استعداد ابتلا به بیماری AMD در این جمعیت می باشد. این ژنوتیپ در گروه بیماران نسبت به گروه شاهد دارای فراوانی بیش تری است (60.41 درصد در برابر 43.48 درصد).
    نتیجه گیری
    ژنوتیپ TT پلی مورفیسم C-2518T با بیماری دژنراسیون وابسته به سن ماکولا در مبتلایان از شمال شرق ایران مرتبط می باشد.
  • سپهر فیضی*، محمدعلی جوادی، فاطمه جوادی صفحه 242
    هدف
    مقایسه پیامدهای بالینی پیوند قرنیه لایه ای عمیق قدامی (Deep Anterior Lamellar Keratoplasty; DALK) در بیماران مبتلا به قوزقرنیه با و بدون کراتوکنژنکتیویت بهاره (Vernal Keratoconjunctivitis; VKC).
    روش پژوهش: در این مطالعه مقایسه ای گذشته نگر، 262 چشم مبتلا به قوزقرنیه (گروه 1) و 28 چشم دارای قوزقرنیه و VKC هم زمان (گروه 2) که تحت عمل DALK قرار گرفته بودند، برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. متغیرهای مورد بررسی شامل طول مدت پی گیری، بهترین حدت بینایی اصلاح شده (BCVA)، عیب انکساری، عوارض و بقای پیوند بود.
    یافته ها
    میانگین طول مدت پی گیری بیماران در گروه اول 38.6±20.2 ماه و در گروه دوم 34.4±20.9 ماه بود(P=0.21).
    میانگین BCVA بعد از عمل بر حسب لوگمار 0.19±0.11 در گروه 1 و 0.20±0.15 در گروه 2 (P=0.79) و BSCVA≥20/40 به ترتیب، 19/6 19 درصد و 88/5 درصد چشم بود(P=0.48). مشکلات مرتبط با اپی تلیوم در 31/3 درصد چشم ها در گروه 1 و 42/5 درصد چشم ها در گروه 2 (P=0.16) و ایجاد عروق جدید در مسیر بخیه و میکروآبسه ناشی از بخیه در چشم های دارای VKC بیش تر مشاهده شد (به ترتیب P=0.01 و P<0.001) در معاینه پی گیری ماه سی وسوم، میزان بقا بدون رد پیوند 56 درصد در گروه 1 و 33/3 درصد در گروه 2 همراه با میانگین دوره 41 و 32/1 ماه به ترتیب بود (P=0.15).میزان بقای پیوند 98/1 درصد در گروه 1 و 95 درصد در گروه 2 با میانگین دوره 88/6 و 884/4 ماه بود(P= 0.47).
    نتیجه گیری
    پیامدهای بالینی DALK در چشم های دارای قوزقرنیه و VKC ه مزمان، قابل مقایسه با چشم های مبتلا به قوزقرنیه به تنهایی است. با این وجود، از آن جایی که عوارضی از جمله ایجاد عروق جدید در مسیر بخیه و آبسه در چشم های مبتلا به VKC هم زمان شایع تر می باشد، پی گیری دقیق تر بیماران در اینگونه موارد ضروری است.
  • اعظم علوانی*، مهدی یاسری، دکاتر حامد اسفندیاری، محمد پاکروان صفحه 250
    هدف
    مقایسه تغییرات طول محوری چشم در اندازه گیری به دو روش تماسی و غیر تماسی بعد از ترابکولکتومی با میتومایسین C.
    روش پژوهش: سی و چهار چشم از 31 بیمار مبتلا به گلوکوم که کاندید جراحی ترابکولکتومی اولیه بودند، برای ورود به مطالعه انتخاب شدند. طول محوری با استفاده از دستگاه های بیومتری A اسکن اولتراسوند به روش تماسی (UD-6000 Ultrasonic A/B scanner biometer، TOMEY) و بیومتری اپتیکال غیر تماسی (LenStar LS 900،Haag Stereit)، یک روز قبل و سه و شش ماه پس از جراحی اندازه گیری شد. در نهایت مقادیر مربوط به سه و شش ماه پس از ترابکولکتومی با مقادیر قبل از عمل مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    پس از ترابکولکتومی با میتومایسین C، طول محوری در اندازه گیری با هر دو روش A اسکن و LenStar به ترتیب 0.16±0.21 و 0.13±0.14 میلی متر در سه ماه و 0.15±0.19 و 0.15±0.14 میلی متر در شش ماه پس از عمل کاهش یافت (در همه موارد P<0.001). در هر دو پی گیری سه و شش ماه بعد از عمل، میانگین کاهش طول محوری در اندازه گیری با LenStar به طور معنی داری از A اسکن کم تر بود 0.07±0.07 میلی متر (0.011=P) در سه ماه، 0.09±0.04 میلی متر (0.02=P) در شش ماه].
    نتیجه گیری
    استفاده از روش بیومتری غیرتماسی با حذف کاهش کاذب طول محوری ناشی از اثر پروب بیومتری تماسی روی چشم های نرم شده بعد از ترابکولکتومی باعث می شود اندازه گیری طول محوری جهت محاسبه قدرت لنز داخل چشمی بعد از ترابکولکتومی با دقت بیش تری انجام شود.
  • علیرضا برادران رفیعی*، مرضیه ابراهیمی، نیلوفر شایان، کاملیا شهابی، مجید شمس صفحه 255
    هدف
    توصیف یک روش جراحی جدید برای کشت سلول های بنیادی تحت شرایط درون بافتی جهت بازسازی مجدد اپی تلیوم قرنیه در نقص کامل سلول های بنیادی لیمبوس.
    روش پژوهش: بیمارانی که از نقص کامل مزمن یک طرفه سلول های بنیادی لیمبوس به علت آسیب شیمیایی رنج میبرند، انتخاب شدند. قسمت کوچکی از بافت لیمبال به اندازه 1×2 میلی متر از چشم سالم طرف مقابل جدا شده و بر روی یک غشای آمنیوتیک روی ناحیه فوقانی لیمبوس چشم آسیب دیده بخیه زده شد. قطره چشمی استخراج شده از پرده آمنیوتیک (AMEED)، دوز 0.1mg/ml به طور منظم مورد استفاده قرار گرفت، تا زمانی که سطح قرنیه به طور کامل توسط سلول های اپی تلیوم قرنیه پوشیده شد. سپس چشم ها تحت عمل پیوند قرنیه (بهبود بینایی) قرار گرفتند و نمونه های قرنیه جهت آزمایشات هیستوپاتولوژیک و آنالیز مولکولی برای یافتن مارکرهای سلول های لیمبوس آزمایش شدند.
    یافته ها
    پنج چشم از 5 بیمار با میانگین سنی 32 سال تحت عمل جراحی قرار گرفتند. متوسط دوره زمانی پی گیری بیماران 12 ماه بود. در همه چشم ها اپی تلیوم سطح قرنیه به طور کامل طی دو هفته بازسازی شد و طی مدت سه تا چهار هفته بعدی عروق ملتحمه ای که روی سطح قرنیه را پوشانده بود به طور قابل توجهی پس رفت کرد. قرنیه های پیوند شده در پایان زمان پی گیری شفاف بودند و هیچ عارضه ای در چشم های دهنده و گیرنده ایجاد نشد. بررسی های آزمایشگاهی، مارکرهای سلول های بنیادی لیمیال را روی نمونه های قرنیه نشان دادند.
    نتیجه گیری
    کشت درون بافتی سلول های بنیادی لیمبوس بر روی غشای آمنیوتیک با استفاده از AMEED یک روش موثر برای بازسازی سطح چشم در بیماران با نقص کامل یک طرفه سلول های بنیادی لیمبوس می باشد.
  • زینب قائم پناه، کورش شهرکی*، کاوه ابری اقدم، مصطفی سلطان سنجری، مرضیه نجومی، آسیه اسحاقی صفحه 264
    هدف
    سنجش بالینی کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به استرابیسم قبل و پس از جراحی استرابیسم.
    روش پژوهش: در این مطالعه، 122 بیمار با سن بیش از 14 سال مبتلا به استرابیسم و کاندید عمل جراحی به عنوان گروه آزمون جهت شرکت در مطالعه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی (Short Form-36) و پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران استرابیسم (Adult Strabismus 20) جمع آوری شد. تغییر در نمرات روانی و عملکردی به عنوان تفاوت در نمرات به دست آمده در ارزیابی قبل و بعد از عمل محاسبه گردید.
    یافته ها
    در تمامی بیماران مورد مطالعه، در معاینه سه ماه و شش ماه پس از عمل جراحی استرابیسم، هم راستایی چشم ها به طور موفقیت آمیزی حاصل شد. موفقیت بر اساس معیار بالینی تعریف گردید (میزان انحراف باقی مانده کم تر از 8 پریزم دیوپتر). افزیش سطح تحصیلات و داشتن شغل باعث بهبودی نمرات کیفیت زندگی به گونه معنی دار از نظر آماری گردید. نتایج حاصل شده بیانگر افزایش در هر دو نمرات روانی از 50.9 به 80.8 و مقیاس عملکردی از 50.6 به 81.8 بود. اختلاف معنی داری بین مولفه های کیفیت زندگی بیماران با نوع و میزان انحراف چشم آن ها وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که عمل جراحی در ارتقا سطح کیفیت زندگی بیماران موثر است. در تمام بیماران مبتلا به استرابیسم بهبودی در نمرات روانی و عملکردی به دنبال عمل جراحی مشاهده گردید. بنابراین ارزیابی کیفیت زندگی بیماران در زمان گزارش نتایج جراحی استرابیسم در کارآزمایی های بالینی ضروری به نظر می رسد و هم چنین می تواند از نظر بالینی کمک کننده باشد.
  • علیرضا برادران رفیعی، تهمینه متوسلی*، فروزان یزدی زاده، شبنم انصاری، فرید کریمیان، محمد مهدی صدوقی صفحه 271
    هدف
    مقایسه شاخص های قرنیه و اتاق قدامی اندازه گیری شده توسط دو دستگاه گالیله و پنتاکم.
    روش
    بیماران نزدیک بین که جهت جراحی عیوب انکساری به بیمارستان لبافی نژاد مراجعه نموده بودند به صورت پی درپی وارد مطالعه شدند. برای تمام بیماران تصویربرداری با دو دستگاه گالیله و پنتاکم صورت گرفت. BFS قدامی و خلفی، انحنای محوری سطح قدامی و خلفی قرنیه، ضخامت مرکز قرنیه، قدرت اپتیکال واقعی کل قرنیه، حجم و عمق اتاق قدامی هم چنین زاویه اتاق قدامی و قطر مردمک در گالیله و پنتاکم با یک دیگر مقایسه شدند. تحلیل آماری با به کار بردن نرم افزار SPSS و توسط Paired t-test صورت گرفت. ضریب هم بستگی پیرسون برای بررسی رابطه اندازه گیری ها به کار رفت.
    یافته ها
    شعاع انحنا خلفی در پنتاکم mm 0.32±6.42 و در گالیله mm 0.38±6.47 با متوسط تفاوت mm 0.19±0.04- بود (r=0.879 و P<0.001وBFS قدامی در پنتاکم mm 0.34±7.79 و در گالیله mm 0.39±7.75 با متوسط تفاوت mm 18/0±06/0 حاصل شد (0.877 و P<0.001). شعاع انحنای قدامی در پنتاکم D 1.9±43.8 و در گالیله D 2.4±43.8 محاسبه گردید (0.905r= و 0.001P<). Post. Axial Curvature در پنتاکم D 0.3±6.3- و در گالیله D 0.4±6.3- به دست آمد (0.001P< و 0.873r=). قدرت اپتیکال واقعی کل قرنیه (Net corneal power) در پنتاکم D 1.9±43.9 و در گالیله D 2.3±43.5 محاسبه شد (0.001P< و 0.909r=). ضخامت مرکزی قرنیه در پنتاکم μ 44±537 و در گالیله μ 51±553 با متوسط تفاوت μ 24±16 (0.001P< و 0.769r=) بود عمق اتاق قدامی در پنتاکم mm 0.4±3.29 و در گالیله mm 0.38±3.3 (0.001P< و 0.85r=) و حجم اتاق قدامی در پنتاکم mm3 50±207 و در گالیله mm3 39±129 بود (0.227r= و 0.004 P=) زاویه اتاق قدامی در پنتاکم 9.2±39.7 و در گالیله 5.2±54.2 درجه، (0.051P=)، متوسط قطر مردمک در پنتاکم mm 1.77±3.91 و در گالیله mm 89±3.34 می باشد، با 0.185r= و 0.018P= هم بستگی یافته های پنتاکم وگالیله معنادار نبود. ISV در پنتاکم Index of Surface Variance)) جز یک مورد مشکوک بقیه موارد را طبیعی، گزارش کرده بود، ولی (Inf-sup Value) ISV در گالیله 86 درصد طبیعی، و 7 درصد مشکوک و 7 درصد غیرطبیعی گزارش شد که با 0.003P= هم بستگی یافته های پنتاکم و گالیله معنادار نبود.
    نتیجه گیری
    دو دستگاه در اغلب متغیرها از توافق بالایی برخوردار هستند ولی در برخی موارد این هم بستگی پایین است و به نظر می رسد نمی توان از این دو دستگاه به صورت جایگزین استفاده نمود.
  • مقاله مروری
  • پرویز ملکی فر، رامین نوری نیا*، فاطمه جوادی صفحه 280
    داروهای ضدمالاریا شامل کلروکین و هیدروکسی کلروکین به صورت شایع در درمان بیماری های روماتیسمی استفاده می شوند. از عوارض این داروها تاثیر سو بر چشم می باشد که مهم ترین آن ها رتینوپاتی کلروکین ناشی از این داروها است. با توجه به اهمیت تشخیص زودهنگام این عارضه، لازم است بیماران مصرف کننده این داروها در دوره های زمانی معین مورد بررسی قرار گیرند. در این مقاله مروری جدیدترین دستورالعمل های بررسی و پی گیری این بیماران ارایه می شوند.
  • گزارش مورد
  • حسین محمدربیع، محمدحسن سیفی، الهام محمدربیع، مهسان اسدی*، محمدعلی جوادی صفحه 286
    هدف
    معرفی یک مورد کیست درمویید لیمبال یک طرفه در یک دختر بچه مبتلا به سندرم واکترل.
    معرفی بیمار: دختر بچه ای 4 ساله با توده ای سفیدرنگ، نرم و بدون درد در ناحیه اینفراتمپورال چشم چپ از بدو تولد مراجعه نمود. در معاینه چشم پزشکی به جز توده ذکر شده سایر معاینات طبیعی بود. رشد و نمو بیمار نیز طبیعی به نظر می رسید. بیمار از هنگام تولد علاوه بر توده چشمی، گروهی از یافته های فیزیکی شامل اسکولیوز ستون فقرات، مقعد بدون سوراخ، فیستول رکتوواژینال، کلیه نعل اسبی، دیورتیکولیت مثانه، مثانه نوروژنیک و بیماری مادرزادی قلبی (نقص دیواره بین دهلیزی) نیز داشت، که با توجه به یافته های ذکر شده تشخیص سندرم واکترل از بدو تولد برای وی مطرح شده بود.
    نتیجه گیری
    در سندرم واکترل، نقص اکثر اعضا بدن وجود دارد. یکی از علامت های همراه، کیست درمویید اربیت است که به عنوان تظاهری جدا از سندرم واکترل توصیف می شود. تاکنون تنها یک مورد از همراهی این سندرم با درمویید اپی بولبار گزارش شده است. به نظر می رسد در صورت وجود کیست درمویید اپی بولبار در یک فرد، باید به وجود اختلالات پیچیده تری از جمله سندرم واکترل فکر کرد.
  • عباس باقری*، دکترمینو محمدی، کیوان خسروی فرد، قادر هارونی صفحه 290
    هدف
    گزارش یک بیمار مبتلا به سردرد کلاستر همراه با بلفارواسپاسم ثانویه و درمان آن.
    گزارش مورد: خانم 37 ساله ای به خاطر سردرد شدید یک طرفه و بلفارواسپاسم همان طرف مراجعه نمود. سردرد وی ویژگی های سردرد کلاستر را داشت. بلفارواسپاسم با تجویز سم بوتولینوم بهبود یافت ولی سردرد هم چنان ادامه داشت و در نهایت با بتابلوکرها و داروهای روان گردان به طور کامل درمان گردید.
    نتیجه گیری
    در بلفارواسپاسم های ثانویه علاوه بر درمان بلفارواسپاسم، درمان بیماری های زمینه ای آن ضروری است.
  • مهدی توکلی، محمدحسن سیفی، مهسان اسدی، عباس باقری، حسین سالور صفحه 294
    هدف
    معرفی یک مورد تومور متاستاتیک پلک فوقانی راست با منشا آدنوکارسینوم ریه که فاقد علایم چشمی، سیستمیک یا متاستاتیک دیگر بود.
    معرفی بیمار: آقایی 68 ساله با توده ای بدون درد در پلک فوقانی راست با رشد تدریجی طی دو ماه گذشته مراجعه نمود. وی بدون هیچ سابقه بیماری چشمی قبل از ایجاد توده، از دو سال پیش به علت ابتلا به سرطان ریه به مدت یک سال تحت شیمی درمانی بوده است. به دنبال تشخیص سرطان ریه، در بررسی های به عمل آمده نتایج دیگر معاینات چشمی و سیستمیک طبیعی بود. توده پلک فوقانی به طور کامل خارج شد. در ارزیابی آسیب شناسی از توده، بافت توده مشابه آدنوکارسینوم ریه بود و تشخیص آدنوکارسینوم متاستاتیک پلک با منشا ریه گزارش گردید.
    نتیجه گیری
    با وجود این که توده متاستاتیک پلک به طور معمول در بیمار با یک بدخیمی پیش رفته شناخته شده مشاهده می گردد ولی می تواند اولین علامت یک بدخیمی سیستمیک یا اولین نشانه متاستاز یک بدخیمی نیز باشد. بنابراین در هر توده مشکوک و راجعه پلک باید بیوپسی برای رد بدخیمی انجام شود.
  • مقالات ترجمه شده
  • حمیدرضا برخورداری صفحه 297
    سارکوییدوز، یک بیماری التهابی است که با درگیری گرانولوماتوز غیرپنیری در هیستوپاتولوژی بروز می کند. فرآیند ایجاد بیماری سارکوییدوز، پیچیده و با سبب شناسی ناشناخته، تظاهرات متفاوتی را از خود نشان می هد. تظاهرات متفاوت و تغییرات هیستوپاتولوژیک متعددی در این بیماری بروز می کنند اما شایع ترین اندام های درگیر شامل ریه (بیش از 90 درصد)، کبد (80-50 درصد)، چشم (59 درصد)، دستگاه عصبی مرکزی (کم تر از 10 درصد) و قلب (5 درصد) می باشند. تشخیص قعطی سارکوییدوز نیازمند اثبات درگیری هیستوپاتولوژیک از اندام های درگیر است.
  • کیوان خسروی فرد صفحه 305
    (GUER، Graves upper eyelid retraction) یکی از شایع ترین و شاخص ترین نشانه های بیماری گریوز در چشم است. به رغم این که این نشانه از سده 19 میلادی تشخیص داده شده است اما هنوز موضوعی بحث برانگیز است. در این مقاله جنبه های تاریخی، تشخیصی، روش های اندازه گیری، علت شناسی، درمان دارویی و جراحی مورد بررسی قرار گرفته اند. هیچ توافق جامعی در مورد سازوکار ایجاد بیماری یا بهترین روش تصحیح جراحی وجود ندارد. نیاز به مطالعات متعددی جهت بررسی اثر گریوز روی حرکت چشم وجود دارد.
  • مجید شمس صفحه 313
    اختلال عملکردی غدد میبومین (MGD) یکی از شایع ترین بیماری هایی است که یک چشم پزشک عمومی با آن روبه رو می شود. شیوع آن بین 38 تا 70 درصد است. MGD مرتبط با بلفاریت خلفی است، اما خود یک بیماری جداگانه است که می تواند منجر به التهاب شود که ممکن است تظاهرات بالینی داشته یا نداشته باشد. MGD با و بدون التهاب می تواند باعث علایم و احساس ناراحتی یا اختلال در دید به دلیل عدم ثبات لایه اشکی شود. تولید چربی ها به وسیله غدد میبومین باعث ثبات لایه اشکی می گردد و تغییر این چربی ها می تواند باعث کاهش ثبات لایه اشکی شود. MGD شایع ترین علت خشکی چشم به دلیل تبخیر سریع اشک (EDE، evaporate dry eye) می باشد که می تواند با یا بدون خشکی چشم به دلیل کاهش تولید قسمت آبکی اشک باشد (ADDE، aqueous deficient dry eye). در گذشته به دلیل نبودن توافق بر سر تعریف MGD شناخت MGD محدود بود و شیوع آن هم کم تر تخمین زده می شد. در سال 2011 انجمن لایه اشکی و سطح چشم (www.tearfirm.org) و حامیان مالی و کارگاه بین المللی بر روی MGD برگزار نمودند تا به یک تعریف جامع و یک سامانه تقسیم بندی و الگوریتم درمانی بر اساس پاتوژنز و تظاهرات بالینی MGD برسند. علاوه بر این، فن آوری های جدید برای به تصویر کشیدن غده ها تحت شرایط درون بافتی و آنالیز طیف سنجی تغییرات چربی و پروتئین غدد میبومین توسعه یافتند. میبوسکوپی فروسرخ و بیومیکروسکوپی کان فوکال تحت شرایط درون بافتی اجازه دیدن غدد به طور مستقیم را فراهم کردند. روش های طیف سنجی متعددی (از قبیلFourier transform infrared spectroscopy، nuclear magnetic resonance spectroscopy، raman spectroscopy) اجازه اندازه گیری ترکیب و رفتار چربی ها در ترشحات غدد میبومین را فراهم می کنند.
|
  • Hashemian Sj*, Beigzadeh F., Jafari Me Page 225
    Purpose
    To evaluate the efficacy, safety, predictability and stability of Implantable Collamer Lens (ICL) and toric ICL for the treatment of high myopia and high myopic astigmatism, one year prospective study.
    Methods
    In this prospective nonrandomized clinical trial, 95 eyes of 51 patients that had ICL (31 eyes) and toric ICL (64 eyes) were participate in Eye Research Center, Department of Ophthalmology, Rasoul Akram Hospital, Iran University of Medical Sciences and Negah Eye Hospital, Tehran, Iran. Uncorrected visual accuity (UCVA), best spectacle corrected visual acuity (BSCVA), manifest refraction, adverse events and complications were evaluated at 5th day and 2, 6 and 12 months postoperation.
    Results
    The preoperative mean manifest refractive spherical equivalent (MRSE) were 11.75±4.63 D (diopter) (-5.0 to -22.0) in ICL group and -11.67±3.99 D (-3.0 to -21.0) in toric ICL group. Mean residual refractive spherical equivalent were -0.68±1.07 D at 5th day, -0.86±1.07 D at 2 months, 0.65±0.72 D at 6 months, -0.71±0.78 D at one year in ICL group and -0.69±1.03 D, -0.59±0.84 D, -0.71±0.76 D and 0.89±0.68 D in toric ICL group, respectively. Preoperative cylinder in toric ICL group was -3.25±1.29 D (-2.0 to -6.0) and after operation was - 0.81±0.63D, -0.75±0.67 D, -0.93±0.70 D, -0.94±0.61 D, respectively. At 2 months after operation, the UCVA was 20/40 or better in 74.3% in ICL group and 74.6 % in toric ICL group (efficacy=1.092 and 1.154, respectively). 71.0% and 68.2% were within ±0.5 D and 77.5% and 85.7% were within ±1.0 D of emmetropia, respectively. 58.1% and 63.6% gained one or more lines (safety=1.18 and 1.24) two months after operation. At 2 months after operation, 81%, of eyes in toric ICL group had <1.0 D and 95.3% <1.5 D cylinder. No operative and postoperative complications or adverse events were observed. Asymptomatic (trace) anterior sub capsular opacities were seen in one eye (1.05%).
    Conclusion
    ICL and toric ICL were effective, predictable, and safe procedures for the treatment of high myopia and high myopic astigmatism.
    Keywords: Implantable Collamer Lens, Toric ICL, High Myopia, Myopic Astigmatism
  • Mohammadian T.*, Jabarpoor Bonyadi M., Jabarpoor Bonyadi Mh, Ahmadieh H., Yaghoobi Z Page 237
    Purpose
    To investigate the effect of CCL2C-2512T polymorphism on age-related macular degeneration (AMD).
    Methods
    This study enrolled 48 patients originating from Northeast of Iran who suffered from dry type AMD. The association of C-2518T in the promoter region of CCL2 gene was investigated using polymerase chain reaction (PCR) and restriction fragment length polymorphism (RFLP). Control group consisted of 69 healthy people and were matched for age, sex and ethnicity.
    Results
    Statistical analysis showed a significant association of TT genotype in this polymorphism with susceptibility to AMD (P=0.008). This genotype was more frequent in patients compared to the controls (60.41% vs 43.48%).
    Conclusion
    TT genotype of C-2518T gene polymorphism is associated with dry age related macular degeneration in patients from Northeast of Iran.
    Keywords: Age, related Macular Degeneration, CCL2, Polymorphism
  • Feizi S.*, Javadi Ma, Javadi F Page 242
    Purpose
    To compare the clinical outcomes following deep anterior lamellar keratoplasty (DALK) for keratoconic patients with vernal keratoconjunctivitis (VKC) and without VKC.
    Methods
    In this retrospective comparative study, the records for 262 eyes with keratoconus only (group 1) and 28 keratoconic eyes with VKC (group 2) that underwent DALK were complied. The parameters reviewed included the length of follow-up, best-corrected visual acuity (BCVA), refractive error, complications and cumulative graft survival.
    Results
    The mean length of follow-up was 38.6±20.2 months in group 1 and 34.4±20.9 months in group 2 (P=0.21). The mean postoperative BCVA was 0.19±0.11 logMAR and 0.20±0.15 logMAR (P=0.79), with a BSCVA  20/40 achieved in 91.6% and 88.5% of these eyes, respectively (P=0.48). Epithelial problems were encountered in 31.3% and 42.9% of the eyes, respectively (P=0.16). Vascularization of suture tracts and stitch abscesses were encountered more frequently in the eyes with VKC (P=0.01 and <0.001, respectively.) At the 33-month followup examination, the rejection-free graft survival rates were 56.0% in group 1 and 33.3% in group 2, with mean durations of 41.0 and 32.1 months, respectively (P=0.15). The graft survival rates were 98.1% in group 1 and 95.0% in group 2, with mean durations of 88.6 and 88.4 months, respectively (P= 0.47).
    Conclusion
    The clinical outcomes of DALK for the eyes with keratoconus and VKC were comparable to those for the eyes with keratoconus alone. However, because complications such as suture tract vascularization and stitch abscesses were more common when VKC coexisted, closer monitoring is necessary in these cases.
    Keywords: Keratoconus, Vernal Keratoconjunctivitis, Deep Anterior Lamellar Keratoplasty, Graft survival
  • Alvani A.*, Yaseri M., Esfandiari H., Pakravan M Page 250
    Purpose
    To compare axial length (AL) changes after trabeculectomy with mitomycin C (MMC) measured using two methods, contact and non-contact biometry.
    Methods
    Thirty-four eyes of 31 glaucoma patients who were candidates for primary trabeculectomy were enrolled. AL was measured using A scan ultrasound biometry (UD-6000 Ultrasonic A/B scanner biometer, TOMEY) and non-contact optical biometry device (LenStar LS 900,Haag Stereit) preoperatively and 3 and 6 months postoperatively. Postoperative values, measured at 3 and 6 months, were compared with the preoperative values.
    Results
    After trabeculectomy, AL decreased by 0.21±0.16 mm and 0.14±0.13 mm at month 3 and 0.19±0.15 and by 0.14±0.15 mm at month 6 after surgery using A scan and LenStar, respectively (P 0.001 for all comparisons). The mean reduction in AL was significantly lower with LenStar compared with A scan with a mean difference of 0.07±0.15 mm (P=0.011) at month 3 and 0.04±0.09 mm (P=0.02) at month 6.
    Conclusion
    LenStar can provide more accurate AL measurements than A scan which is attributable to the elimination of false AL reduction caused by the effect of contact biometry probe on softened eyes after trabeculectomy.
    Keywords: Axial length, Optical Biometry, Trabeculectomy, Ultrasound Biometry
  • Baradaran Rafii Ar*, Ebrahimi M., Shayan N., Shahabi K., Shams M Page 255
    Purpose
    To describe a novel surgical technique for in vivo limbal stem cell cultivation for reconstruction of corneal epithelium in total limbal stem cell deficiency (LSCD).
    Methods
    Patients suffering from chronic total unilateral LSCD due to a chemical injury were sequentially included. One small limbal block (2x1 mm) harvested from contralateral healthy eye sutured over the amniotic membrane (AM) to the superior limbal area of the injured eye. Amniotic membrane extract eye drop (AMEED) at the concentration of 0.1 mg/ml was regularly used until total corneal epithelialization was achieved. All eyes underwent sequential penetrating keratoplasty (PKP) for optical indication and the corneal button was sent for histopathologic examinations and molecular analysis for the detection of limbal stem cell markers.
    Results
    Five eyes of 5 patients with a mean age of 32 years were operated. Mean follow up period was 12 months. Total epithelialization of the corneal surface was achieved in 2 weeks in all eyes. Corneal conjunctivalization and vascularization regressed dramatically after 3 to 4 weeks. Transplanted corneas were clear at the last follow-up examination. No complication developed in donor and recipient eyes. Laboratory examinations showed limbal stem cell markers over the corneal buttons.
    Conclusion
    In vivo cultivation of limbal stem cells over the AM using AMEED is an effective procedure for ocular surface reconstruction in patients with unilateral total LSCD. However, its long term results should be confirmed in studies with a longer follow-up period.
    Keywords: Amniotic Membrane, Amniotic Membrane Extract, Cultivation, In Vivo, Limbal Stem Cell Deficiency, Limbal Stem Cell
  • Ghaempanah Z., Shahraki K.*, Abriaghdam K., Soltansanjari M., Nojomi M., Eshaghi A Page 264
    Purpose
    To evaluate the health-related quality of life (HRQOL) among strabismus patient.
    Methods
    One hundred and twenty-two strabismic patients  14 years who scheduled for surgery were selected non-randomly. The patients completed the adult strabismus 20 (AS-20) and SF 36 questionnaires. Measurements were performed preoperatively and 3 and 6 months postoperatively. Changes in psychosocial and function scores were evaluated as a difference in scores between pre- and postoperative.
    Results
    All operated eyes were successfully aligned 3 and 6 months postoperatively. Success was defined based on clinical criteria (residual deviation less than 8 prism diopter). The results showed an improvement in the psychosocial score from 50.9 preoperatively to 80.8 postoperatively (p<0.001) and in the function scores from 56 preoperatively to 81.8 postoperatively (p<0.001). The high educational level and having a job significantly improved the scores of quality of life. No significant correlation was found between indices of quality of life and type or severity of strabismus.
    Conclusion
    Strabismus surgery in adult led to a significant improvement in both psychosocial and function scores, indicating that improvement in HRQOL. Evaluation of HRQOL should be considered when reporting strabismus surgery outcomes in clinical trials, and may prove helpful in assessing outcomes in clinical practice.
    Keywords: Quality of Life, Strabismus Surgery
  • Baradaran Rafii Ar, Motevasseli T.*, Yazdizadeh F., Ansari Sh, Karimian F., Sadoughi Mm Page 271
    Purpose
    To compare anterior segment indices measured by two Scheimpflug camera; Galilei and Pentacam.
    Methods
    In this observational case series, myopic patients scheduled for refractive surgery underwent corneal and anterior segment analyses using Pentacam (single Scheimpflug camera) and Galilei (dual Scheimpflug camera). Analyzed parameters included anterior and posterior best-fit spheres (BFS), axial curvature, true corneal power, central corneal thickness (CCT), anterior chamber (AC) depth, AC volume, AC angle and pupil diameter. Statistical analysis was performed using paired t- test and Bland-Altman plots.
    Results
    The study comprised 176 eyes of 88 patients. The mean radius of the anterior BFS was 7.79 ± 0.34 mm measured with Pentacam and 7.75 ± 0.39 mm measured with Galilei (r=0.877,p 0.001), and the mean radius of posterior BFS was 6.42 ± 0.32 mm and 6.47 ± 0.38 mm, respectively, (r=. ,p<0.001). Anterior axial curvature was 43.8 ± 1.9 D with Pentacam and 43.8± 2.4 D with Galilei (r=0.905,p 0.003). Posterior axial curvature was 6.3 ± 0.3 D and 6.3 ± 0.4 D, respectively (r=0.873, p<0.001). True Corneal power was 43.9 ± 1.9 D with Pentacam and 43.5± 2.3 D with Galilei (r=0.909,p<0.001). CCT was 537±44 μm with Pentacam and 553±51 μm with Galilei (r=0.796,p<0.001). Anterior chamber depth was 3.29±0.4 mm and 3.3±0.38 mm (r=0.85, p<0.001), anterior chamber volume was 207±50 mm³ and 129±39 mm³ (p=0.004), anterior chamber angle was 39.7±9.2 degree and 54.2±5.2 degree (p=0.051), respectively. Average pupil diameter was 3.91±1.77 mm with Pentacam and 3.34±0.89 mm with Galilei (p=0.007). There was a significant correlation between all measured parameters except for CCT, AC volume, AC angle, and pupil diameter.
    Conclusion
    There is a significant agreement between Galilei and Pentacam Scheimpflug analyzers in most of the measured indices. However, the correlation can be low in some parameters. Therefore, these two devices cannot be used interchangeably.
    Keywords: Galilei, Pentacam, Corneal Parameters, Anterior Segment
  • Malekifar P., Nourinia R.*, Javadi F Page 280
    Anti malaria agents including chloroquine and hydroxichloroquine are commonly used for rheumatic diseases e.g. systemic erythematous lupus or rheumatoid arthritis. One of the most important systemic side effects of these agents is ocular side effects (chloroquine toxicity retinopathy). Regarding to importance of early detection of this toxicity, the patients who take these drugs should be evaluated regularly. This article presents the latest recommendations on screening for chloroquine and hydroxychloroquine-induced retinopathy.
    Keywords: Anti malaria agents, screen, chloroquine, Hydroxychloroquine retinopathy
  • Mohammad Rabie H., Nasiri N., Seifi Mh, Mohammad Rabie E., Assadi M.*, Javadi Ma Page 286
    Purpose
    To present a case of unilateral epibulbar dermoid cyst in a girl with VACTERL syndrome.Case Report: A 4-year-old girl was referred with a white, soft and painless mass in the inferotemporal limbus of the left eye having presented since birth. The patient was healthy with normal growth. Other ocular examinations were normal. Systematic review revealed a group of abnormalities including vertebral scoliosis, imperforate anus, rectovaginal fistula, atrial septal defect, horseshoe kidneys, bladder diverticulitis, and a neurogenic bladder. Accordingly, she had been diagnosed with the VATERL association at birth.
    Conclusion
    Defects of any organ system have been reported to be associated with VACTERL. Orbital dermoid is a rare non-VACTERL type defect in patients with VACTERL spectrum. However, there is one report in the literature indicating the association between the VACTERL syndrome and epibulbar dermoid cysts. The presence of an ipsilateral epibulbar dermoid cyst should lead to thorough investigation for other syndromes like VACTERL spectrum.
    Keywords: Epibulbar Dermoid Cyst, Goldenhar's Syndrome, VACTERL, VATER Syndrom
  • Bagheri A.*, Mohammadi M., Khosravi Fard K., Harooni G Page 290
    Purpose
    To report a case of cluster headache associated with secondary blepharospasm and its management. Case Report: A 37-year-old lady was referred because of unilateral severe blepharospasm. She had a history of severe headache in the same side of blepharospasm with features compatible with cluster headache. Blepharospasm was treated with botulinum toxin but treatment of headache was challenging and finally responded to beta blockers and anti-psychotic medications.
    Conclusion
    In secondary blepharospasm, it is necessary to treat the underlying disease in addition to blepharospasm.
    Keywords: Blepharospasm, Botulinum Toxin, Cluster Headache