فهرست مطالب

فصلنامه مطالعات افکار عمومی
پیاپی 13 (بهار 1394)

  • بهای روی جلد: 100,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1394/03/23
  • تعداد عناوین: 10
|
  • محمدرحیم عیوضی*، اعظم امامی صفحه 1
    قدرت نرم از جمله مقولات نو ظهوری است که به رغم جدید بودن آن، از نظر ماهیت واژه ای مسبوق به سابقه می باشد. به گونه ای که موشکافی دقیق اندیشه امام خمینی حاکی از غلبه وجه نرم افزار قدرت بر سخت افزار آن می باشد سیره نظری و عملی امام گویای آفرینش نوع جدیدی از قدرت است که جهان بینی اسلامی مرکزیت آن را تشکیل می دهد. به گونه ای که سایر عناصر قدرت آفرین بر گرد این محور، توان اعمال قدرت دارند.
    از همین رو نقطه آغازین فرآیند تولید قدرت نرم در اندیشه امام مبتنی بر احیا و ترویج ارزش ها و الویت های منبعث از دین اسلامی می باشد. زنده شدن فرهنگ اسلامی به معنای زنده شدن منابع اصیل قدرت نرم است که در مراحل بعدی می تواند در یاری نظام سیاسی به سرمایه اجتماعی و مشروعیت نظام سیاسی تبدیل شود. از این رو این مقاله در پاسخ به این سئوال که مکانیسم تولید قدرت نرم در اندیشه امام خمینی چیست؟ مدعی آنست که فرآیند تولید درت نرم در اندیشه امام دارای سه مرحله 1. تولید فرهنگ، ارزش، سیاست، تفکر، باور و به طور کلی جریان های فکری مقبول، مشروع و جذاب 2. الگوپردازی3. تبدیل منابع اولیه قدرت نرم به سرمایه اجتماعی و مشروعیت سیاسی می باشد.
    کلیدواژگان: امام خمینی، قدرت نرم، منابع قدرت، سرمایه اجتماعی، دین
  • سید محمدرضا محمود پناهی*، رضا اثرزاده، محمد تیمورزاده صفحه 33
    این نوشتار با اشاره به موج جدید بیداری اسلامی در منطقه و مفاهیم قدرت نرم و نقش مدیریت و برنامه ریزی در بازشناسی آن، سعی دارد توجه مدیران آموزشی را به ریشه های تغییرات و تاثیر این قدرت در جوامع گوناگون مورد بررسی قرار دهد.
    پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و بر مبنای گردآوری اطلاعات، اسناد و مدارک موجود، منابع کتابخانه ای و مقالات تایید شده در بانک های اطلاعاتی و منابع اینترنتی بوده که ضمن بررسی ابعاد و مولفه های قدرت نرم و نقش آنها در بیداری اسلامی، مواردی است که در نوشتار حاضر مورد بررسی و مطالعه قرار می گیرد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در هریک از این بررسی ها، ابعاد و مولفه ها جایگاه ویژه ای دارند و ضمن بازشناسی آنها زمینه های لازم را برای توجه جدی تر به آن مولفه ها ایجاد می کند و در پایان ضمن ارائه چند پیشنهاد کاربردی به نتیجه گیری از این مقاله خواهیم رسید.
    کلیدواژگان: مدیریت آموزشی، مفاهیم قدرت نرم، جمهوری اسلامی ایران، بیداری اسلامی
  • فرهاد عباسی* صفحه 55
    در پژوهش حاضر، این سوال مطرح است که دین و اخلاق و سیاست، چه رابطه ای با یکدیگر دارند؟ اگر به تاریخ معرکه ی آرا و عقاید در باب دین و اخلاق و سیاست نظر کنیم می بینیم که اندیشمندان مسلمان بسیاری قائل به آمیختگی و پیوند دین و اخلاق و سیاست بوده اند. البته باید اذعان کرد که در میان متفکران اسلامی درجات و آرای متفاوتی پیرامون «جمع دین و اخلاق و سیاست» وجود دارد. در این مقاله کوشیده ایم که مصداق های اصلی رابطه دین و اخلاق و سیاست از نگاه ابن مسکویه را شناسایی و نمایان سازیم. به این منظور برای فهم و شناخت روشنی از نسبت دین و اخلاق و سیاست، ابتدا مقدمه ای خواهیم داشت و سپس تعریفی از این سه ارائه کرده و در ادامه به بررسی و چگونگی ارتباط بین دین و اخلاق و سیاست در نزد ابوعلی مسکویه رازی خواهیم پرداخت.
    کلیدواژگان: دین، اخلاق، سیاست، ابن مسکویه رازی
  • خدیجه ططری* صفحه 71
    با ورود رسانه های جمعی در قرن بیستم به عرصه روابط بین الملل، بویژه پس از جنگ دوم جهانی، چهره دیپلماسی سنتی بکلی دگرگون شده، با پدیده ای به نام دیپلماسی رسانه ای مواجه می شویم که در نوع خود در تاریخ بی سابقه است، زیرا رسانه ها بویژه شبکه های ماهواره ای تصویری، در عمل کارهایی را انجام می دهند که وزارت امور خارجه و هیات های دیپلماتیک به طریق سنتی به انجام آنها مبادرت می نمودند و حتی در اغلب موارد آنها بمراتب قوی تر، موثرتر و نیز کارآمدتر از نهادهای مزبور عمل می کنند تا آنجا که هنوز امروز بسیاری از سیاستمداران اعتقاد دارند که یکی از عوامل شکست آمریکا در ویتنام، پوشش منفی تلویزیونی بود.
    دیپلماسی رسانه ای به عنوان یکی از شاخه های اصلی فعالیت های دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی پدیدار شده است و بخش قابل توجهی از دیپلماسی عمومی کشورهای قدرتمند جهانی را به خود اختصاص داده است. در این پژوهش نظریات بازیگری رسانه ها در سیاست خارجی و در نهایت به آسیب شناسی دیپلماسی رسانه ای کشور می پردازیم.
    کلیدواژگان: دیپلماسی رسانه ای، اینترنت، ابزارهای دیپلماسی رسانه ای، آسیب شناسی دیپلماسی رسانه ای
  • پرویز دلیرپور صفحه 91
    در دهه ی 1990 با پایان جنگ سرد، پدید های ظهور کرد که برخی دانش پژوهان نام آنرا «فوران فساد» گذاشتند«(Galtung 2001: 191). عوامل زیادی به این فوران کمک کرد که عبارت اند از 1) ناتوانی دولت در بسیاری از مناطق جهان که مسائل کنونی مبتلا به را افزایش داد (World Bank 2002)؛ 2) مقررات زدائی و خصوصی سازی بازارها در کشور های بلوک اتحاد شوروی سابق بدون تقویت همزمان نهادهای دولتی برای تضمین پاسخ گویی؛ 3) رشد و دسترسی به»تکنولوژی اطلاعاتی«که فرصت های دست زدن به تجارت را برای همه افزایش داد؛ و 4) رشد تکنولوژی ارتباطی و جابجائی سریع پول از نقط های به نقطه ی دیگر. جهان اکنون با فساد بیشتری روبه روست و»فساد مرز نمی شناسد«(Galtung 2001: 192).
  • فرهاد عباسی* صفحه 117
    مقاله حاضر درصدد تبیین رابطه «دین و سیاست» از دیدگاه ابن سینا است. پرسش مهم و اساسی که این پژوهش در پی پاسخگویی به آن است عبارت است از اینکه آیا از نظر ابوعلی سینا دین و سیاست با هم پیوند دارند؟ به بیان دیگر پرسش این است که دین و سیاست چه نوع رابطه ای دارند، و آیا می شود هم دین را پذیرفت و هم سیاست را؟ فرضیه اصلی هم عبارت است از اینکه بین دین و سیاست در اندیشه ابن سینا سازگاری و همخوانی است.
    کلیدواژگان: دین، سیاست، نبوت و سیاست، نظریه امامت، ابن سینا
  • شهرام مهدوی مطلق صفحه 129
    در عصر جدید سرمایه گذاری های فزاینده ای از سوی دولت ها برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی و تسخیر باورها و اذهان دیگر ملت ها برای ارائه تصویر مطلوب از کشورشان انجام می گیرد. این رویکرد باعث شده تا منابع قدرت از سخت به نرم تغییر نماید و از این رو توجه به قدرت نرم بیش از پیش مورد توجه سیاستمداران و حتی تئورسین ها نظامی قرار گرفته است. چنین رویه ای عرصه سیاست خارجی را نیز تحت تاثیر قرار داده و اکنون برای افزایش قدرت نرم افزاری در سیاست خارجی صرفا دستگاه وزارت خارجه و ارگانهای وابسته به آن در خارج از کشور کفایت نمی کند.
    ارتباطات مردمی، غیر رسمی و غیردولتی در ارائه تصویرمطلوب از کشور در رویکرد خارجی بسیار فراتر از ارتباطات رسمی دیپلماتیک، عمل می نمایند و تاثیرات زیادی را در عمق استراتژیک ملت ها می تواند ایجاد نماید. این ارتباط غیر رسمی با ملت ها در سیاست خارجی را به دیپلماسی عمومی تعبیر کرده اند که در حقیقت از منابع اصلی قدرت نرم محسوب می شود. دیپلماسی عمومی در عمر کوتاه خود به دلیل تاثیرگذاری بر افکار عمومی از طریق کنترل ایدها و شکل دهی رفتارها به کمک ابزارهای فرهنگی و ارتباطات با توجه به تئوری هزینه – فایده جایگاه بسیار ممتازی در سیاست خارجی پیدا کرده است ولی همواره دارای ماهیت دو وجهی «مثبت و منفی» می باشد. از آنجا که به عنوان ابزاری درجنگ نرم علیه ملت ها وتوسط قدرت های برتر و مداخله گر استفاده می شود تهدیدساز و بهره مندی هوشمندانه و تلاش هدفمند در این نوع دیپلماسی با شناخت ظرفیت های آن می تواند در خدمت اهداف منافع ملی قرار گیرد.
    جمهوری اسلامی ضمن اینکه همواره در معرض تهدید این نوع دیپلماسی از طرف دشمنان و رقبای منطقه ای و بین المللی برای ناکارآمد نشان دادن نظام سیاسی حاکم بر ایران اسلامی قرار دارد، دارای ظرفیت وپتانسیل های مهم وحتی منحصر به فردی برای بهره مندی از این نوع دیلماسی درعرصه های فرهنگی ایدئولوژی، ژئوپلتیکی و... برخودار است. این نوشتار در حد بضاعت خویش درصد است تا جایگاه اساسی دیپلماسی عمومی را در سیاست خارجی وشرایط شکل گیری دیپلماسی عمومی، تاثیرات منفی و مثبت این نوع دیپلماسی در سیاست خارجی را با تاکید بر جمهوری اسلامی ایران مورد مداقه دهد.
    کلیدواژگان: دیپلماسی، دیپلماسی عمومی، سیاست خارجی، قدرت نرم، جمهوری اسلامی ایران
  • رضا محبی صفحه 163
    امام خمینی به عنوان مرجعی بزرگ و رهبر انقلاب اسلامی ایران و بنیان گذار جمهوری اسلامی در ایران با پدیه تحزب و احزاب سیاسی دارای دیدگاه خاصی است که می تواند در جامعه امروز ما راهگشا باشد. دیدگاه او را می توان در پنج مرحله مورد بررسی قرار داد. در اولین مرحله یعنی پیش از انقلاب اسلامی ایران امام خمینی به دلیل وابستگی احزاب سیاسی به بیگانگان یا فرمایشی و غیر آزاد بودن آنها، اصولا آنها را عامل پراکندگی در جامعه و نفوذ بیگانگان یا وابسته به رژیم می دید. از همین روی بطور کلی با فعالیت احزاب سیاسی و تحزب مخالفت ورزیده و فعالیت آنها را فتنه انگیز دانسته بود.
    در مرحله دوم یعنی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران امام بر فعالیت احزاب مردمی و تامین کننده منافع مردم صحه گذاشته و فعالیت آنها را حتی احزاب غیراسلامی و نامسلمان را آزاد اعلام نمودند، اما این آزادی را مشروط به مضر نبودن فعالیت آنها برای اسلام و مصالح عمومی دانسته اند.
    مرحله سوم رویکرد امام خمینی به احزاب سیاسی، سالهای نخستین بعد از انقلاب را در بر می گیرد. در این مقطع، امام که پراکندگی های ناشی از فعالیت گروه ها و احزاب سیاسی را می دید، بر بقای انقلاب و استمرار نظام نوپای اسلامی بیمناک شد و این پراکندگی ها را عاملی در جهت تضعیف انقلاب می دانست بنابراین به طورمکرر در سخنانشان، خواستار اتحاد گروه های سیایس در جامعه شدند ولی تذکرات امام در مورد وحدت بین گروه های سیاسی نتیجه بخش نبود. چهارمین مرحله از نگرش امام خمینی به فعالیت احزاب را از سال 1360 تا 1367 مورد بررسی قرار داده ایم؛ مقطعی که در ابتدای آن سازمان مجاهدین خلق (منافقین) دست به اقدام مسلحانه علیه نظام نوپای اسلامی زده بود؛ در این مقطع امام نظر چندان مثبتی به فعالیت احزاب نداشت و حتی احزاب اسلامی که به وسیله یاران امام نیز تاسیس شده بودند – نظیر حزب جمهوری اسلامی – منحل شدند.
    پنجمین و آخرین بخش این پژوهش به رویکرد امام خمینی نسبت به حزب و پدیده تحزب بعد از سال 1367 می پردازد که در این زمان، با پایان یافتن جنگ و تثبیت نظام، فضا برای فعالیت احزاب بیشتر مهیا شد بطوری که امام با انشعاب در جامعه روحانیت مبارز و تشکیل مجمع روحانیون موافقت کرد.
    کلیدواژگان: امام خمینی، حزب، تحزب، احزاب سیاسی
  • جواد وند نوروز صفحه 177
    ایران به دلیل ظرفیت و پتانسیل فراوان در منطقه خاورمیانه همواره یکی از مهمترین کانون های مورد توجه رژیم صهیونیستی بوده است. در زمان رژیم پهلوی اسرائیل همواره تلاش می کرد تا با استفاده از طرق مختلف سطح همکاری و اتحاد استراتژیک با ایران را بالا ببرد و در این راستا ایران در قالب دکترین محورهای پیرامونی به یکی از مهمترین متحدان استراتژیک اسرائیل تبدیل شد. با پیروزی انقلاب اسلامی و به دلیل ماهیت این انقلاب تمامی این ظرفیت ها و توانایی های ایران به خطری جدی برای اسرائیل تبدیل شد و از این رو ایران باردیگر و این بار به عنوان یکی از مهمترین تهدیدات امنیتی اسرائیل در کانون توجه رژیم صهیونیستی قرار گرفت. در این راستا اسرائیل به نوعی سعی کرده تا با محاصره ایران از همه طرف با تمام توان این تهدید امنیتی را محدود سازد.
    کلیدواژگان: امنیت، سیاست خارجی، تهدید، رژیم صهیونیستی
  • حسن رضایی*، بهزاد نظری صفحه 191
    گفتمان انقلاب اسلامی که خود نتیجه هژمونیک شدن این گفتمان و غلبه بر گفتمان پهلویسیم بود، در سال 1357 با مفصل بندی عناصری از تجدد و سنت حول دال مرکزی امام شکل گرفت. تحولات این گفتمان با حاشیه رانی تجددگرایانی که نگرش سکولار داشتند شروع شد. اما بعد از حذف سکولارها، گروه هایی در داخل این گفتمان شروع به غیریت سازی بین یکدیگر کردند و چپ و راست سنتی شکل گرفت. بعد از رحلت حضرت امام(ره) گفتمان اصولگرایی و اصلاح طلبی از دل راست سنتی و چپ سنتی به وجود آمد. این گفتمان ها با معنا دهی به دال های شناور و مفصل بندی آن حول دال های مرکزی خود سعی در معنا دهی به کلمات، کلام ها، کنش ها و نهاد ها نمودند. گفتمان اصولگرایی با دال مرکزی ولایت و مفصل بندی دال های ارزش ها، روحانیت، تهاجم فرهنگی، عدالت و توسعه اقتصادی و گفتمان اصلاح طلبی با دال مرکزی مردم و مفصل بندی دال های جامعه مدنی، اصلاحات، قانون، آزدی و توسعه سیاسی با یکدیگر به رقابت برخاستند. در این مقاله با بهره گیری از نظریه لاکلائو و موفه به بررسی دیدگاه گفتمان های اصلاح طلبی و اصولگرایی درخصوص مشارکت سیاسی پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: مشارکت سیاسی، گفتمان اصولگرایی، گفتمان اصلاح طلبی، نظریه لاکلائو و موفه