آرشیو دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۵، شماره ۱۰۰۱
تشکل ها
۴

احزاب ایرانی، تشکل گرایی و کینز

انقلاب صنعتی قرن هجدهم دنیای تازه ای پیش روی جامعه بشری گذاشت و چشم های گروه های اجتماعی را بر روی مسائل تازه ای باز کرد. این راه چند سو داشت، در یک مسیر نوآوران و مخترعان ماشین آلات و ماشین ها می رفتند، در راه دیگر بازرگانان بودند که تولید انبوه کارخانه ها را به سراسر جهان می رساندند، در سوی دیگر کارفرمایان صنعتی قرار داشتند که با انباشت سرمایه کارخانه ها را بزرگ تر می کردند و در سوی دیگر اما «نهادهای مدنی» بودند که با شتاب تاسیس می شدند تا بتوانند مجموعه دستاوردهای یاد شده را از دخالت های دولت مصون نگهدارند. نهادهای مدنی هر صنف و هر صنعت را می توان پدر احزاب امروزی تلقی کرد. احزاب امروزی در کشورهای غرب ریشه در نهادهای مدنی و تشکل های صنعتی دارند. در ایران نیز قرار بود چنین اتفاقی بیفتد که نشد. به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی رهبران سیاسی هر کدام حزب و جمعیت سیاسی خاص خود را تاسیس کردند. اکنون و پس از گذشت ربع قرن از این روند، گویا اتفاق تازه ای در حال رخ دادن است. احزاب و جمعیت های سیاسی قصد دارند شاخه مرتبط با نهادهای مدنی خود را تقویت کنند. غلامحسن امیری، عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین که تشکل تکنوکرات های اصولگرایان به حساب می آید، تاکید کرده است، این حزب سیاسی «از این پس واحد نظام مهندسی را تقویت و به طور مستقیم پیگیر حق و حقوق مهندسین به لحاظ حرفه ای، حقوقی و اجتماعی خواهد بود». پیش از این نیز حزب مشارکت شاخه کارگری را فعال کرده است و برخی احزاب نیز شاخه اصناف تشکیل داده اند و... همانطور که جان مینارد کینز گفته بود «سیاست عصاره اقتصاد است»، احزاب ایرانی سرانجام به این نتیجه رسیده اند که زندگی فقط در حوزه سیاست نمی تواند لذت بخش باشد.