مقدمه: سخن گفتن از جامعه شناسی معرفت ماکس وبر در مقایسه با بینش دیگر جامعه شناسان معرفت همچون مارکس و دورکیم دشوار است. زیرا او میان بینش فلسفی خود با بینش علمی اش دیوار می کشد و همین سلیقه را به دیگران نیز پیشنهاد می کند. او علم را از پیش بینی آینده جامعه انسانی ناتوان می داند و این نظر وبر دقیقا در مقابل نظریه مارکس قرار داشت. چرا که مارکس جامعه شناسی را علم پیش بینی آینده می دانست و وبر بر این باور بود که هیچ علمی این توانایی را ندارد که به بشر بیاموزد که آینده اش چه خواهد شد.(1) او همچنین با این نظر دورکیم مخالف بود که جامعه