آرشیو پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۶، شماره ۳۶۲۸
صفحه آخر
۲۴

نقش خیال

ای بی نشان محض، نشان از که جویمت؟

در بحر بی نهایت عشقت چو قطره ای

تابو که بوئی از تو بیابد دلم به جان

در جست وجوی تو دلم از پرده درفتاد

پیدا بسی بجستمت از کس نیافتم

دل در بقای وحدت و جان در قبای عشق

چون در رهت یقین و گمانی همی رود

گمگشته در تو هر دو جهان از که جویمت؟

گم شد نشان من، به نشان از که جویمت؟

بیرون شد از مکان و زمان از که جویمت؟

ای در درون پرده جان از که جویمت؟

اکنون مرا بگو که نهان از که جویمت؟

من گمشده درین دو میان از که جویمت؟

ای برتر از یقین و گمان از که جویمت؟

فریدالدین عطارنیشابوری