آرشیو پنجشنبه ۲۵ امرداد ۱۳۸۶، شماره ۱۴۶۸
صفحه آخر
۱۶
یادداشت

سجود بر یکتایی

میهن بهرامی

1355، برنامه گروه ادب رادیو در آزمون و خلاف قاعده پذیرفت که اظهارنظر در آثار خانم دکتر سیمین دانشور در سه برنامه دوشنبه، پنجشنبه، دوشنبه اجرا شود. این بار اول بود که نقد و نظر درباره مجموعه آثار یک نویسنده در بیش از یک برنامه 30 دقیقه یی از رادیو به مخاطب عرضه می شد و برای بار اول بود که دیدار از مجموعه آثار ادبی یک نویسنده به صورت نقدی معرفی کننده می آمد و به خصوص پس از انتشار داستان بلند «سووشون» این بار اول بود که در نگاهی جدی به آن پرداخته می شد. چندی بعد و در یک گفت وگوی تلفنی، خانم سیمین، به من اطلاع داد که فارسی دانی لهستانی، در نامه یی خوش خط و با بیانی سلیس و پرمهر بازنوشته یا نوار ضبط شده آن برنامه را که با صدای «احمر کسیلا» پخش شده بود برای ترجمه نخستین زبان غیرفارسی در اختیار مترجم لهستانی بگذارند. به این صورت بخشی از یک رابطه عاطفی میان من و خانم دکتر سیمین دانشور پیش آمد: بختی که تا این زمان پایید و من نه به علت فقدان مادر، که او را مادر معنوی همه در عصری که هستیم، می دانم.تلاش طولانی من به مدت پانزده سال و عدم توفیق این تلاش به همت سینما و تلویزیون - که خانم سیمین اجازه ساخت فیلم آن را به «محمد متوسلانی» همسرم داده بود - نیز خدشه یی در مهر و دلبستگی ام به این بانوی بزرگ ادبیات ایران وارد نیاورد.زمان گذشت و دیدیم که حتی اگر او فقط «سووشون» را نوشته بود در مقام یک نویسنده با شناسایی بی مرز واقعیات زندگی ایرانی به تسلطی در یک نثر پالوده و روان شعرواره، مانندی ندارد و این همان اندازه اهمیت دارد که شرکت در یک زندگی مشکل و غمگنانه که به گفته خودش با پیکرهای عزیزی بر دوش، از جوانی تا کهنسالی مرگ ها را با دل یک جهانبین خردپیشه تحمل کرده است.گفته شده که / به هر الفی، الف قدی برآید/ الف قدم که در الف آمدستم شاید تصادفی معجزه ساز در آغاز قرن، او را به نام بانویی که باید نمونه وقار و فخرمنش باشد در عرصه ادبیات نهاده تا ما، نظاره گران لحظه های رنج و سرمستی از او بیاموزیم.