آرشیو دوشنبه ۲۱ امرداد ۱۳۸۷، شماره ۳۹۹۸
صفحه آخر
۲۸

سلوک باران

محمدرضا رنجبر

میوه ها تا کوچک اند و به رنگ درخت، خام اند و تا خام اند بی مزه اند و نه طعمی خوش داشته و نه رایحه ای؛ و از سویی بها و ارزشی ندارند و از دیگر سوی درخت را سخت چسبیده اند و به راحتی از آن برکنده نمی شوند.

اما همین که بزرگ می شوند دست از خامی کشیده و رنگ خود را از درخت جدا می سازند، درست مثل پرتقال که هر چه بزرگ و بزرگتر شده طلایی تر می شود و اینجاست که آبدارتر، خوشگوارتر و خوش طعم تر شده و قیمت و ارزش بیشتری می یابد.

و این جهان چیزی شبیه همان درخت است.

این جهان همچون درخت است ای کرام

و ما همچون میوه های خام بوده که از سر خامی و ناپختگی خود را همرنگ دنیا ساخته ایم و چون دنیا که مکاره و فریبنده است، پاره ای از ما نیز با آن همسو و همرنگ شده و مکر و فریب را پیشه خود می سازیم. و یا چون دنیا که پست است ما نیز سرسپرده پستی ها می شویم. و در این صورت با دنیا همرنگیم، و تا همرنگیم حقیریم و بی مزه و بی ارزش و از سویی هم وابسته و دلبسته! اما همین که بزرگ و پخته شویم و رفتار و گفتار و کردارمان رنگ خدایی یابد، بها و ارزش یافته و رفتاری شیرین و دلکش و گوارا از ما سر خواهد زد، و از سویی هم راحت و آسان از دنیا دست کشیده و دل کنده خواهیم شد.

پس هر چه هست در رنگ خدایی است که البته زیباترین رنگ هاست.

صبغه الله و من احسن من الله صبغه

رنگ خدا و چه زیباست رنگ خدا!