قدیم ها اگر وارد یک کتابفروشی می شدی و در مورد یک کتاب یا یک نویسنده اطلاعاتی می خواستی بپرسی، فروشنده ها با روی باز تمام اطلاعات مورد نیازت را در اختیارت می گذاشتند.

اما حالاقضیه کمی فرق کرده است، مثلااین روزها خیلی نباید انتظار داشته باشید که همه فروشندگان شاغل در کتابفروشی ها در مورد کتاب ها و نویسندگان شان اطلاعات داشته باشند. تازه خیلی از فروشندگان هم نمی دانند چه کتاب هایی را دارند و چه کتاب هایی را ندارند.

البته از حق نگذریم، هنوز هم برخی از کتابفروشی ها (که از بردن نامشان معذور هستیم) کماکان به همان سنت گذشته پایبند هستند و از کسانی برای فروش کتاب استفاده می کنند که هم کتاب شناس هستند و هم کتابخوان، اما متاسفانه تعداد این کتابفروشی ها روز به روز در تهران و ایران کم و کمتر می شود.

این اتفاق متاسفانه گریبان فروشگاه های شهر کتاب را هم گرفته است، هر چند برخی از فروشگاه های شهر کتاب (مثل شهر کتاب میرداماد) از فروشندگان آشنا با مقوله کتاب و کتابخوانی بهره می برند، برخی دیگر (از بردن نامشان معذوریم) فروشندگانی دارند که نمی دانند کتاب را دارند یا ندارند. نمونه اش همین چند وقت پیش، دوستی به یکی از این فروشندگان گفته بود، کتاب «بازمانده روز» نوشته کازوایشی گورو را دارید، او در کمال اعتماد به نفس گفته بود که «خیر» اما دستش را روی میزی گذاشته بود که به فاصله چند کتاب آن طرف تر از دست او، همین کتاب در انتظار پیدا شدن یک مشتری جاخوش کرده بود.