آرشیو سه‌شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۸، شماره ۲۵۵۷
صفحه آخر
۲۰
حاشیه خبر

آقای نمایشگاه، تشکر

سعید نوری آزاد

بعضی وقت ها آدم حیران می شود، آن هم از کارهای خودش، می شود گفت تقریبا آدم های عجیبی شده ایم. کمتر عادت داریم از چیزی تعریف کنیم و یا کمتر از چیزی خوشمان بیاید.

مثلاهمین چند روز پیش راهی نمایشگاه کتاب تهران شدیم، اما قبل از رسیدن به نمایشگاه احساسمان مثل احساس پیش از مصاحبه با مدیری بود که قرار است سوال پیچش کنیم، اما راستش بعد از بازدید از نمایشگاه این حس را نداشتیم و راضی بودیم.

چند روز پیش که به اتفاق یک دوست عازم نمایشگاه شدیم، قرار بود ببینم کیفیت خدمات ارتباطی و الکترونیک در این نمایشگاه چطور است، که برای همین کار 2 سیمکارت از نوع همراه اولی و دومی را به نمایشگاه بردم.

نمی گویم خدمات موبایل بی نظیر بود، اما نمی توانم بگویم خوب نبود. در پرازدحام ترین روز از بین 5 تماس 3 تای آن موفق بود که برای آن تراکم جمعیت، آمار خوبی است و نشان از تغییر در نوع پوشش تلفن همراه در مصلای تهران داشت. اما چیزی که همه از آن راضی و خشنود بودند، بازشدن خدمات بانکداری الکترونیک در سرای اهل قلم بود.

تقریبا تمام غرفه ها به دستگاه کارتخوان و آنهایی که می خواستند، به اینترنت مجهز شده بودند و ناگفته پیداست دیگر کسی لنگ پول نقد برای خرید کتاب نبود و البته انجام این مهم برای سالن هایی که اصولابرای نمایشگاه طراحی نشده اند، کار سختی است.

اما این را هم از یاد نبریم که قرار بود مانند نمایشگاه های بین المللی معتبر خارجی همه از اینترنت بی سیم مستفیض شوند که نشدند. راستی نمایشگاه مجازی چه شد؟ نمایشگاهی که می تواند تراکم جمعیت را کم و بازدیدکننده را زیاد کند. چرا نمایشگاه مجازی را فراموش کرده ایم و همیشه دنبال گسترش فیزیکی نمایشگاه هستیم؟