شعر
کی می شود بیایی؟
کی می شود بیایی و نیلوفر آوری
گل های رنگ رنگ صفا گسترآوری
خاکستری بپاشی و جنگل به پا کنی
بید و چنار و سرو، زخاکسترآوری
هر برگ از نگاه تو دیوانی از بهار
با هر بهار، معجزه ای دیگر آوری
پروانه هیچ نیست - که با نور روی خود
خورشید های سوخته پرپرآوری
جای نئی که تلخی هجران بیان کند
لب واکنی به گفتن و نیشکر آوری
نی بشکنی به مردی و پایش قلم کنی
در جوهرش نشانی و بر دفترآوری
بنویسی آنچنان که محمد(ص) نوشته بود
نام شریف خویش هم از آخر آوری
کی می شود بیایی و آخر زمان شود
کام هزار ساله ما را برآوری؟