صدق علی واعظ زاده سردفتر ازدواج

هنوز به یاد دارم آن روزی را که زوج جوان برای تعیین مراسم عقدشان با خوشحالی به دفترخانه آمدند. چند روزی گذشت و زوج جوان همراه خانواده هایشان حضور پیدا کردند. قبل از شروع مراسم عقد توافقی را که بر سر مهریه کرده بودند از آنها پرسیدم. پدر عروس که از چهره اش معلوم بود قصد دارد سنگ بزرگی را میان ازدواج عروس و داماد بیندازد با لحنی ناراحت مهریه عروس را 800 عدد سکه، 1362 شاخه گل رز و یک سفر حج پیشنهاد داد.

من برای این که بعدها در زندگی زوج جوان مشکلی پیش نیاید به آنها گفتم قیمت شاخه های گل رز باید تعیین شود تا اگر روزی خدایی نکرده زوج جوان بر سر مسائل و مشکلات زندگی با مشکلی مواجه شدند و اختلافی میان آنها پیش آمد بر سر قیمت و تعداد گل با یکدیگر جر و بحث نداشته باشند. بالاخره آن روز سعی کردم با خنده و بذله گویی و با نصایح منطقی و درست تعداد شاخه های گل را کم کنم. با کمی صحبت و گفت وگو بالاخره آنها را راضی کردم تا به نیت 5 تن، تعداد شاخه های گل رز را از 1362 شاخه به 5 شاخه گل تغییر دهند و قرار شد داماد جوان هر ماه یک عدد شاخه گل را به عروس هدیه دهد تا محبت میانشان برای همیشه تداوم و ماندگاری داشته باشد. بالاخره آن روز عقدشان با خوبی و خوشی انجام شد.