آرشیو دوشنبه ۷‌شهریور ۱۳۹۰، شماره ۳۲۱۴
صفحه آخر
۲۰
مکث

داستان فرش های بلژیکی و آلمانی

سینا علی محمدی

این روزها اگر گذرتان به فرش فروشی ها افتاده باشد و قصد خرید این کالای سنتی، زینتی و البته فرهنگی را داشته باشید نخستین پیشنهاد فروشنده ها به شما فرش های آلمانی و بلژیکی است دلیل آن هم واضح است این فرش ها ضمن داشتن رنگ بندی های متنوع، طرح های مدرن و اروپایی را در کنار انواع طرح های سنتی و ایرانی مانند طرح خشتی، طرح ابریشمی، طرح گلیم، طرح گبه و... در بر می گیرند آن هم با قیمتی مناسب تر از فرش های ماشینی که تولید داخل کشور هستند.

واردات آسان فرش های ماشینی از اروپا و دیگر کشورها با قیمت هایی مناسب در حالی صورت می گیرد که بخش عمده ای از مردم به دلیل بالابودن قیمت فرش های دستباف ترجیح می دهند (به عبارتی مجبورند) فرش ماشینی در خانه هایشان داشته باشند با این حال کارخانه های تولید فرش در کشور نه تنها از حمایت سیستم دولتی بی بهره اند بلکه با واردات آسان فرش گرفتاری های دوچندانی هم پیدا می کنند و بخش بزرگی از بازار را از دست می دهند.

البته این نگاه صرفا یک نگاه اقتصادی به داستان این روزهای فرش است و باید توجه داشته باشیم که فرش حتی از نوع ماشینی اش تنها یک کالای اقتصادی نیست و جزئی از هنر و هویت شرقی و ایرانی ما محسوب می شود و قطعا آسیب های فرهنگی آن هم با جایگزینی فرش های مدرن و اروپایی به جای طرح های ایرانی در گذر زمان خودش را نمایان خواهد کرد.

از سوی دیگر وقتی به صنعت خودروسازی نگاه می کنیم با این که ما در این صنعت نه هویت، نه پیشینه و نه تاثیرگذاری خاصی در جهان داشته ایم، سیاستگذاری های متعددی برای حمایت و تقویت آن انجام داده ایم که یکی از آنها محدودیت هایی است که در واردات خودرو در نظر گرفته شده است.

البته این داستان یعنی فقدان کنترل مناسب واردات، تنها محدود به فرش نمی شود و شاید اهمیت مطرح شدن فرش به دلیل آسیب دوجانبه اقتصادی و فرهنگی آن باشد وگرنه نمونه های متعدد دیگری هم در این زمینه وجود دارد که امروزه دیگر هیچ ردپایی از تولیدات داخلی در این حوزه ها باقی نمانده است.