قدردانی از مردان نارنجی پوش
روزهای آخر سال است. یک سال دیگر گذشت، راستی آیا زحمات مردان نارنجی پوش شب های شهرمان را دیدیم؟!
کار این مردان فداکار و از خود گذشته که غرور زیرپاگذارده و پاکی بخش شهرها شده اند، کاری حساس و مهم است. تصور کنید یک روز کار آنها متوقف شود، چه خواهد شد؟ آیا اصلا می توان تصورش را هم کرد؟
اینان کم توقع هستند و مهربان و شاید بیشترین توقعشان از من و تو شهروندان این است که از ته دل یک خسته نباشید بگوییم! آنها دوست دارند که دوست مردم باشند و دوستشان داشته باشیم.
آنها شب و روز و در گرمای سوزان و سرمای کشنده و در زمانی که باران سیل آسا آبگرفتگی ایجاد می کند، امدادگران شهر هستند و صبورانه و فداکارانه در کف خیابان حاضر می شوند.
وقتی آنان را در لباس ساده و بی آلایش و با آن چهره صبور می بینی، نمی دانی در دلهایشان چه خبر است؟ نارنجی پوش محله چه نیازها و کمبودهایی دارد، چگونه معیشت خانواده را تامین می کند؟
اکنون شب های عید است و وقت مناسب برای قدردانی از این قشر قانع و مردمی ترین انسان های شهرمان، آنهایی که شبانه روز برای پاکیزگی محیط و نظافت شهر از جان مایه می گذارند و در این راه هیچگاه خم به ابرو نمی آورند و می کوشند شهری پاک و تمیز را برای ما و خانواده هایمان مهیا کنند.
کافی است یک خسته نباشی از ته دل به آنها هدیه کنیم، چیزی کم نمی آید!