آرشیو یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، شماره ۱۵۳۳
سینمای ایران
۱۰

سینما زنده ماند و می ماند

ابراهیم فروزش

با نگاه به سینمای پیش از انقلاب و همچنین سینمای پس از انقلاب، تحلیلی کلی از اوضاع به دست می آید. در آن چیزی که مربوط به سینمای قبل از انقلاب است، شاخص هایی مدنظر است. در آن زمان سینمای ایران روی بدنه حرکت می کرده است. مفهوم سینمای تجاری و گیشه و چیزی که به عنوان فیلم فارسی مطرح می شود، همان چیزی است که سینمای پیش از انقلاب را تشکیل می داده است. در آن زمان باز هم ما می بینیم که بخش آوانگارد سینمای ایران دست به ساخت فیلم هایی می زند که می تواند شاخصه های سینمای توانمند ایران را معرفی کند و هرچند که تعدادشان هم محدود بوده اما حرفی برای گفتن دارد.

در این زمینه کانون پرورش فکری کودکان با راه اندازی جریان جشنواره ای، کسانی را که به نوعی مدعی فیلم سالم بودند را به طرف خودش کشاند. افرادی شاخص می آیند و ما می توانیم به فستیوال های جهانی روی بیاوریم. آن چیزی که بعد از انقلاب پیش می آید، این است که طبیعتا هر انقلابی با خودش افت و سکون را برای مدتی به وجود می آورد.

بعد از چند سال می بینیم که دوباره سینمای ایران آغاز می شود. اینجا یک بحث کلی است؛ دو روند درباره سینما پیش می آید. از طرفی عده ای رو به سینمای تجاری می آورند و در کنارش سینمایی به وجود می آید که حرف برای گفتن دارد و تعداد زیادی فیلم هست که سینمای ایران با آن شناخته می شود. موضوع این است که آن نوع سینمای ایران معتبر است و جشنواره های مختلف به آن اهمیت می دهند و در کنار این روند سینمای تجاری می تواند به نوعی بار اقتصادی را پیش بکشد و همان طور راه خودش را کم و بیش ادامه دهد. در این راه، طبیعی است فیلم هایی به وجود می آید که ممکن است از نظر منتقدان مورد قبول نباشد یا احیانا جنبه تجاری سینما را بر عهده بگیرد. همیشه انتقاد به سینما بوده و این حق سینماست که روی آن بحث و جدل شود و به همین منوال بود که سینما زنده ماند و می ماند.