آرشیو یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، شماره ۱۵۳۳
سینمای ایران
۱۱

سینمای ایران همچون آبی در جریان

محمدعلی نجفی

مساله اتفاق افتاده برای سینمای ایران بسیار روشن و واضح است. من یک بار به یکی از معاونان سینمایی گفتم شما حکمی گرفتید و با توجه به آن حکم به طور موقت معاون سینمایی هستی. گرچه در این معاونت شما حکم وزارت سینما را داری و می توانی با همان حکمی که دستت است من را در وزارت ارشادت راه ندهی یا نگذاری فیلم بسازم، اما با حکم ات نمی توانی کاری بکنی که من کارگردان «سربداران» نباشم، چون آن اثر چیزی نیست که با حکمی من را به آن منتصب کرده باشند. این حکم ها نیست که ارزش آدم ها را معلوم می کند بلکه این آدم های سینما هستند که به آن ارزش می دهند و بزرگش می کنند. ارزش های سینمای ایران همان کسانی هستند که خانه سینما را تشکیل داده اند، آنها همچنان فیلم می سازند و به زندگی و پویایی آن کمک می کنند، حالابگذارید تمام ساختمان های مربوط به سینما و انجمن های صنفی را تعطیل کنند اما این راه حل خاموش کردن چراغ «خانه سینما» و «انجمن کارگردانان» ایران نیست. شما باوجود همه معضلات و مشکلات دیدید که فیلم «جدایی نادر از سیمین» بزرگ ترین جایزه جهان را از آن خود کرد چون «فرهادی» و عواملش سینماگران بزرگی بودند و نبض جریان سینما را می شناختند. چون «کلاری» با یک حکم فیلمبردار نشده، فرهادی با یک ماده قانونی کارگردانی نکرده و حاتمی، بیات، حسینی و معادی با حکم آقایان ارشاد بازیگر نشده اند و کسی تصمیمی برای آنها نگرفته و اینها همان کسانی هستند که «بودن» را به «شدن» تغییر می دهند. بنابراین تا زمانی که آنها هستند این سینما پابرجاست. تصمیم گیرنده های سینما موقت هستند و به موقعیت خودشان فکر می کنند. تصمیم گیرنده های موقتی به موقعیت موقت خودشان فکر می کنند. آنها کانون کارگردانان و «خانه سینما» را تعطیل می کنند و آنها در ساختمان های دیگر و حتی در قهوه خانه ها جلسه می گذارند. درست است که نگذاشتند کانون کارگردانان از فرهادی تقدیر کند اما واقعا از فرهادی تقدیر نشد؟ این کاری که ما انجام می دهیم اسمش تقدیر نیست؟ این جریان همچنان ادامه دارد و زنده می ماند و چون آبی است در حال جریان؛ گاهی در یک رودخانه پرخروش و گاهی در جوی آبی گلی، اما چون در جریان و حرکت است زلال می ماند و این در حالی است که زلال ترین آب جهان در یک استخر بعد از مدتی خواهد گندید...