کشته شدن سه کودک در مدت زمانی کوتاه و کمتر از سه ماه، آن هم وقتی همه از نزدیکی یک محدوده جغرافیایی از دست رفته اند، اگرچه سخت و ناگوار است، اما تحلیل این موضوع که چرا چنین مساله یی ممکن است در یک محدوده زمانی یا یک منطقه جغرافیایی اتفاق افتاده باشد، سخت و دشوار است. چنین تحلیل هایی نیاز به یک تحقیق و پژوهش عمیق دارد. شاید بتوان بحث جغرافیا یا حتی گرم شدن هوا و تاثیر آن بر افزایش خشونت را تحلیلی بر این ماجرا دانست، شاید بتوان از نظر فرهنگی و شرایط فعلی فرهنگ را برای چنین موضوعی مورد مطالعه قرار داد یا شاید اساس شرایط اجتماعی را باید بررسی کرد اما باید در نظر داشت بدون تحلیل و در نظر گرفتن تجربه ها و تحقیق های صورت گرفته نمی توان به سرعت درباره پیش آمدن چنین شرایطی نظر داد و باید آن را به زمان طولانی تر موکول کرد.

با توجه به آنچه اتفاق افتاده است، می توان با نگاهی دیگر به این موضوع نظر کرد و آن نگاهی است که خبر از بیشتر شدن مرگ کودکان بر اثر اختلافات خانوادگی می دهد. خود به تازگی و به دلیل ارتباط با حوزه کودکان و مسائلی مربوط به قتل یا آزار این کودکان، در این هفته و چند هفته گذشته با چند مورد شدید کودک آزاری یا قتل کودکان به دلیل اختلاف های خانوادگی مواجه شده ام. اگر محل جغرافیا یا فرهنگ در چنین مواردی محل مناقشه نباشد اما نمی توان ابعاد دیگر موضوعات حول محور کودکانی که آزار می بینند یا به قتل می رسند را نادیده گرفت. باید بگویم متاسفانه این روزها کودکان در تمام جغرافیای کشورمان مورد تسویه حساب های شخصی خانواده های خود قرار می گیرند و با توجه به فراوانی هایی که خبرهای آن به سوی انجمن می رسد، نباید چنین مساله یی را کم و گذرا دید. باید کودکان را از این آسیب آن که تبدیل به قربانیان تسویه حساب های خانواد گی برای اختلاف های شخصی و خانواده های خود شوند حفظ کرد.

حقوقدان وعضو انجمن حمایت از حقوق کودکان