آرشیو یکشنبه ۵‌شهریور ۱۳۹۱، شماره ۲۴۷۷
سینمای ایران
۱۱

چرا جنگ را به زبان طنز نگوییم؟

امیرحسین علم الهدی

اگر کسی با بچه های دوران دفاع مقدس آشنا باشد و با آنها نشست و برخاست داشته باشد متوجه طنز لطیف و تاثیرگذار این بچه ها خواهد شد و سینما نمی تواند با این طنز غریب بیگانه باشد. زمانی که کمال تبریزی در اوایل دهه؟ با فیلم «لیلی با من است» به جشنواره فجر آمد خیلی ها آن زمان به او خرده گرفتند که حوزه جنگ با خنده بیگانه است و نباید به رشادت های رزمندگان با زبان طنز مواجه شد! بعد از نمایش فیلم و استقبال تمام قشرها از این طنز فاخر جنگی، متولیان سینما متوجه شدند که جنگ فقط خون و خونریزی و کشته شدن صدها عراقی با یک گلوله ایرانی ها نبوده است و این رویداد مهم سده اخیر را می توان با زبان طنز نیز بیان کرد.

سینما هم با توجه به قدرت تاثیرگذار خود چرا نتواند این اخلاقیات رزمنده ها را با زبان طنز به تصویر کشاند؟ البته به نظر می رسد این زبان طنز اگر نتواند در خدمت فرهنگ والای رزمندگان اسلام قرار بگیرد مطمئنا همانند سه گانه های اخراجی ها نخواهد توانست به درستی این فرهنگ را به نسل های آینده انتقال دهد. سینمای کمدی به عنوان مهم ترین و پرمخاطب ترین گونه سینمایی باید بیش از اینها در رابطه با هشت سال دفاع مقدس ادای دین می کرد و خود را به یک یا دو نمونه فیلم طنز خوب محدود نمی کرد. اما باید یادمان باشد سینمای ایران به دلیل عدم نزدیکی خود به حوزه ادبیات دفاع مقدس و بهره نگرفتن از خاطرات رزمندگان این دوران، توان خلق لحظات ناب و طناز را در سینمای جنگ خود ندارد و متاسفانه در زمانی که تعداد فیلم های خوب اجتماعی و سیاسی و خانوادگی کمتر از انگشتان دستان در طول سال است، شاید برای حفظ خاطرات و ادبیات دوران دفاع مقدس حداقل در مکتوبات همان بهتر که فیلمسازان ما به سراغ ساخت فیلم های طنز نروند چون با فیلم های ضعیف به راحتی می توان آن دوران را برای نسل فعلی نوجوان و جوان ایران زمین به چالش کشید و چنانچه سینماگر و مدیر ما به چنان بلوغی نرسیده است که طنز جنگ را با زبان فاخر روایت کند توصیه می کنم عطای سینمای طنز جنگ را به لقایش ببخشایند و همان تک نمونه «لیلی با من است» برای جنگ هشت ساله ماندگار و سینمای؟ ساله کافی است! مگر نگفته اند که (عدد یک) همیشه خوش یمن است!