آرشیو پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۱، شماره ۲۵۱۶
صفحه آخر
۱۶
رخ به رخ

حضور مداوم صورتک های زشت

جواد طوسی

شرایط معاصر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی جامعه باعث شده که تغییر و تحولات اجتناب ناپذیری در حرفه روزنامه نگاری ایجاد شود و به تعریف متفاوتی از «ژورنالیسم» در حوزه مطبوعات برسیم. ولی با این وجود، هنوز صفحه حوادث روزنامه ها قالب کلاسیک خود را از نظر انتخاب تیتر و عکس و پوشش خبری رخدادهای جنجالی و مطرح روز حفظ کرده است. در واقع، با مرور اجمالی اتفاقاتی که زیر ذره بین دبیر این بخش قرار می گیرد، می توان به نوعی روانشناسی اجتماعی و نگاه جامعه شناختی دست یافت. این حجم وسیع بزهکاران و مجرمانی که صورتشان را در مقابل دوربین پوشانده اند و در محاصره ماموران قرار گرفته اند، تصویرگر جامعه نامتوازنی هستندکه رفاه، طبقه، آنارشیزم، قانونمندی، اعتراض و... عدالت در آن به درستی تعریف نشده است.

اما به تازگی شاهد نوعی رفرم در ژورنالیسم تصویری صفحه حوادث روزنامه ها هستیم. صورت های پوشیده شده مجرمان باندی با کیسه های بدقواره، علاقه مندان سینما را به یاد نوجوانان و جذامی های پاکت به سر فیلم های «رهایی» و «ناخدا خورشید» (ناصر تقوایی) و شخصیت محوری فیلم «مرد فیل نما» (دیوید لینچ) می اندازد. البته این ائتلاف نامیمون میان هنر و بزهکاری، یک وجه اشتراک دارد و آن بد هیبت بودن شمایل این افراد است. ارائه تصویری زشت و خوفناک از بزهکاران، می تواند در حکم نوعی تنبیه و مجازات غیرمستقیم باشد. اما ای کاش با نگاهی عمیق و آسیب شناسانه و اتفاق نظر میان حوزه های مختلف اجرایی در قوای سه گانه، می شد در جهت کاهش کمی این صورتک های دفرمه و به هرز رفته و توقف این خشونت افسارگسیخته و خودزنی های جنون آمیز، قدم های مثبت و سازنده برداشت.

بزهکاری با هر میزان کمی و کیفی، نمی تواند برای دولتمردان جامعه یی که در تریبون های رسمی خود همواره سنگ اخلاقیات، عدالت خواهی، امنیت و منزلت انسانی را به سینه می زنند، توجیه پذیر باشد. بررسی سیر مداوم و فزآینده این رفتارشناسی نابهنجار، نیاز به یک اقدام و بازنگری همه جانبه و ضرب الاجل در حوزه های مختلف فرهنگی، اقتصادی، آموزشی و قضایی دارد. نمایش انبوه این اشباح ترسناک در مطبوعات و دیگر رسانه ها و تبدیل آن به یک کابوس ذهنی، در «حقوق شهروندی» ما چه جایی دارد؟