آرشیو پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۱، شماره ۲۵۱۶
صفحه آخر
۱۶
منظر

شخصیت و اندیشه چند وجهی حافظ

دکتر بهاءالدین خرمشاهی

تا جایی که مطالعه کرده ام، در دنیای ادب و فرهنگ تقریبا کسی را با جایگاه حافظ نداریم. شاید کسانی باشند که از شکسپیر به عنوان بزرگ ترین ادیب جهان نام ببرند، اما باید این را بدانیم که کسانی که آثار شکسپیر را می خوانند، با آثار او زندگی نمی کنند، اما ما با حافظ زندگی می کنیم. این درست است که آثار شکسپیر مضامین مهمی دارد، ولی حتی دانش پژوهان نیز با آثار او پژوهشی برخورد می کنند و با آن زندگی نمی کنند. حافظ فقط برای شاعران، هنرمندان، ادیبان و خواص نیست. حافظ شخصیت چندین ضلعی دارد و معتقدم او بزرگ ترین متفکر ما است. شاید بگویند ما متفکرانی مثل ابن سینا یا خیام را داشته ایم. درباره خیام باید بگویم که او یک مضمون بزرگ و یکه داشته و آن را بسیار زیبا بیان کرده است. اندوه او این است که چرا ما باید از دنیا برویم. حافظ هم این اندوه و اندوه های بزرگ تری را دارد، ولی آنها را شیرین بیان می کند. اصلابه وجود آمدن فال حافظ به خاطر وجود امید در شعر اوست و اگر گوشه گیری هم داشته، این گوشه گیری به خاطر عشق بوده است. حافظ تنها اندکی ادیب است. البته ادیب بزرگی است، اما همه اندیشه اش را ادب نگرفته است. شخصیت او و اندیشه اش چندوجهی است. او قرآن شناس است، قرآن شناسی که احتمال دارد تفسیری هم نوشته باشد، تا جایی که 1300 اختلاف قرائت و دگرخوانی در قرآن را می دانسته است. مضمون گیری از قرآن در شعر او بسیار گسترده و عمیق است، بنابراین در جایی هم نوشته ام که قرآن شناسی مقدمه واجبی بر حافظ شناسی است، بنابراین برای شناخت حافظ و اندیشه هایش باید قرآن را شناخت که این مساله درباره دیگر شاعران و بزرگان ما صدق نمی کند. |ایسنا|