آرشیو سه‌شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۱، شماره ۲۶۲۷
تئاتر
۱۱

فرزین محدث | در نقش غلومی

بازیگر نباید از بازی اش راضی باشد

«غلومی» یک پسر شیرین عقل (نمی گویم خل و چل) است که رازی را می فهمد و هرچه می خواهد آن راز را بازگو کند، کسی او را جدی نمی گیرد. عاشق یکی از کلفت های اندرونی است که هم زمان دختر صاحبخانه هم عاشق اوست. یک نقش شیرین است که لحظات کمدی هم در آن وجود دارد. من این جنس نمایش ها را تا حالاکار نکرده بودم و نخستین تجربه من است. این شیوه نمایشی خیلی برایم جذاب است. در اجرای جشنواره عروسکی نمایش، این نقش را «مجتبی معاف» بازی می کرد که خیلی هم خوب و زیبا بازی کرده بود. مشکلی برایشان پیش آمد و قرعه فال به نام بنده افتاد. 10 روز تمرین کردیم و به اجرا رسیدیم. همچنان در اجرا سعی دارم لحظات آن شخصیت را پیدا کنم. دارم در واقع کشف و شهود می کنم در اجرا. درباره تشابه زمانی این نمایش با نمایش «خرده خانوم» (کیومرث پوراحمد) و استفاده از آن تجربه برای بازی در نمایش ملی: باید بگویم درست است که داستان دو نمایش هم دوره اند، ولی کمی متفاوتند. آن کار هم موسیقی داشت و بازی ها ضرباهنگ داشتند. اینجا در «ملی»، جنس بازی ها تغییر می کرد. ما در آن نمایش زیاد به سمت غلو نمی رفتیم اما اینجا مجبوریم سراغ غلو هم برویم. فقط ساختارشان شبیه به هم است. آن نمایش به من کمکی نکرده، چون آنجا یک شخصیت دیگر بود. با این حال من را به فکر وادار کرد. در «ملی» سعی کردم لحظات این آدم را دریافت کنم. فکر می کردم به لحظاتش، تا این نقش را روی صحنه نمایش بدهم. من با آن تعریفی که خانوم زمانی می داد و اتفاقی که ایشان دوست داشتند روی صحنه بیفتد، سعی می کردم نقش را پیدا کنم. من فقط کمک می کنم ذهنیت کارگردان روی صحنه شکل بگیرد.