آرشیو پنجشنبه ۶‌شهریور ۱۳۹۳، شماره ۵۷۲۹
صفحه آخر
۲۴
حوالی فرهنگ

ماجرای موش ها و اریک کانتونا!

یزدان سلحشور

بعضی پدیده ها، ممکن است ارزش هنری بالایی هم داشته باشند یا اصلا نداشته باشند اما وقتی به قول فردوسی پور، دوباره به بازی برمی گردند، صرف خاطره انگیز شدن شان کافی ست که علاقه مندان قدیمی را جذب کنند. مثلا من شخصا وقتی تلویزیون، فیلمی با بازی اریک کانتونا را نشان می دهد، هیجان زده می شوم نه برای اینکه کانتونا بازیگر بزرگی ست در تاریخ سینما، بلکه به این دلیل که یکی از افسانه های دنیای فوتبال است! می بینید! همیشه ارزش هنری یک کار نیست که مخاطب را مجذوب می کند بلکه خاطره انگیز بودن، در اغلب موارد از ارزش هنری و گاه حرفه ای هم پیشی می گیرد.

دهه شصت، از لحاظ صوتی-تصویری، دهه خاطره انگیزی ست نه به خاطر انبوهی تولیدات تلویزیون یا سینمای ایران، که اتفاقا به دلیل محدود بودن تلویزیون به یک کانال و نصفی[کانال دو، پخش محدود داشت] و تولیدات کم و خانوادگی دیدن تولیداتی که خاص کودکان بود اما پدرها و مادرها، در ادارات یا محل کارشان، فردای روز نمایش، از آن حرف می زدند! در روزگاری که سینمای ایران، تعداد تولیدات سالانه اش آن قدر کم بود که گاهی یک فیلم، تا چند ماه روی اکران می ماند و اکران فیلم خارجی هم بیشتر در تلویزیون بود که هفته ای یک فیلم روسی یا ژاپنی یا بعدتر کره شمالی نشان می داد [که گاهی جای پرده آخرش با پرده دومش عوض می شد و قهرمانی که وسط فیلم به شکلی تراژیک مرده بود، با شوخی و خنده، دوباره به فیلم برمی گشت!] سرگرمی عمومی، یک کار عروسکی چند دقیقه ای بود به نام «مدرسه موش ها» که اسامی شخصیت هایش، حتی در جلسات رسمی اداری هم، به زبان می آمد و مثال زده می شد! بعدها این مجموعه تلویزیونی، یک برادر سینمایی هم پیدا کرد به اسم «شهر موش ها» که استقبال از آن هم، قابل توجه بود و حالا، مرضیه برومند، خالق آن مجموعه تلویزیونی، «شهر موش ها2» را کارگردانی کرده. نمی دانم باز هم آن موش ها، بعد از این همه سال و موقعی که تعداد فیلم های هفتگی به نمایش درآمده از تلویزیون ایران، بالای رقم 90 فیلم است، جذاب هستند یا نه اما حتما خاطره انگیزند حتی اگر اریک کانتونا، افسانه فوتبال باشد نه افسانه سینما!