آرشیو دوشنبه ۳ آذر ۱۳۹۳، شماره ۲۱۷۰
روزنامه فردا
۱۶
درام تلفنی

ما آدمیم

سوسن مقصودلو

- بابا کی میایی؟ - مامانت نیست؟ - نه جلسه داشت؛ هنوز نیومده. - خب میاد. - تو کی میای؟

- هروقت جلسه ام تموم بشه.- جلسه ات کی تموم میشه؟ - محبوبه خانم رفت؟ / - آره. مامان بهش گفت راهت دوره؛ ظرفارو که شستی برو. می گفت شب که بشه اسیر میشم. / -خب تو دیگه بزرگ شدی. مواظب خودت باش تا مامان بیاد. - باشه. تازه یه کلاغ هم اینجاست. - کلاغ؟ - آره یه کلاغ رفته روی دیوار. / - چه کار می کنه؟ - داره یه چیزی می خوره. - عصرونه خوردی؟ / - کلاغ چی می خوره؟ - همه چی. غر نمی زنه. - شیر می خوره؟ / - گمون نکنم. – کله پاچه می خوره؟ - نه. – سبزی خوردن می خوره؟ - نمی دونم؛ فکر نکنم. / - پیاز می خوره؟ - نه؛ پیاز نمی خوره. - آشغال چی؟ آشغال می خوره؟ - آشغال؟ شاید - تو غذا خوردی؟ / - آره. آدما آشغال می خورن؟ - نه. آشغال چیز بدیه. میکروب داره. / - من یه پسری رو دیدم داشت توی سطل زباله دنبال آشغال می گشت. / - آها. - اون پسر بدیه؟ - نه. - پس چرا دنبال آشغال می گشت. مگه آشغال میکروب نداره؟ / - مامانت نیومد؟ - نه. سر جلسه است. - جلسه منم داره شروع میشه باید برم. - بابا!

- بعلله. - کلاغا اگه آشغال بخورن مریض میشن؟ - نه! - چرا؟ / - اونا با ما فرق دارن. - چه فرقی؟ - اونا کلاغن؛ ما آدمیم. - چرا؟ - چرا چی؟ - چرا ما آدمیم؟

- بزرگ شدی خودت می فهمی. - من الان بزرگم. - نه تو فقط شش سالته. / - خودت گفتی تو پسر بزرگی شدی. مواظب خودت باش. - آره تو دیگه بزرگ شدی.