آرشیو یکشنبه ۷ تیر ۱۳۹۴، شماره ۲۳۳۵
هنر
۱۰

به بهانه برگزاری «کارنوال اعتراف» با دانشجویان هنرهای زیبا

نسلی که جهان را در دست خواهد گرفت

نغمه ثمینی

سخت ترین کار یک معلم نمایش نامه نویسی این نیست که به دانشجو ها یاد بدهد اوج چیست و بحران کجاست و شخصیت های پیش برنده و مانع چه کسانی هستند. سخت ترین کار یک معلم نمایش نامه نویسی حتی انتقال ذات درام به دیگران هم نیست؛ یا یاددادن اینکه دیالوگ، چطور خون یک نمایش نامه است و در رگ های پیدا و پنهانش جاری می شود. سخت ترین کار یک معلم نمایش نامه نویسی اینها نیست و چیست جز یافتن آن صدای پنهان و ناشنوده درون تک تک بچه ها؟... و بعد عینی کردن آن صدا بی آنکه با کلیشه ها و الگوهای رایج و نمونه های تکراری بیامیزد و بعدتر پیداکردن ساختمان و امکان «نمایش نامه ای» برایش...

کلاس نمایش نامه نویسی بچه های دانشگاه تهران را امسال زمستان با همین ایده آغاز کردم. تمام تمرین ها و نوشتن ها و خواندن ها و بازی ها می خواست راهی بگشاید به آن گوشه های تاریک و دور از دسترس. به آن صداهای ناشنیده. به گشودن این امکان؛ صدا های فردی ساختمان نمایش نامه به خود بگیرد. در این مسیر، و در طول حدود پنج ماه 12 مونودرام شکل گرفت که انگار محور همه شان اعتراف بود. انگار نسلی به صدا درآمده بودند و داشتند اعتراف می کردند. گاه اعترافات شخصی و گاه بیرونی تر و اجتماعی تر. حالاهم نوایی صدای 12 نفر از متولدین دهه 70 را می شنیدم از خلال 12 نمایش نامه با رنگ آمیزی های مختلف. آنجا بود که خیال کردم/ خیال کردیم می شود این نمایش نامه ها را در اجرایی محدود از فضای دانشگاه بیرون آورد، عمومی تر کرد و به گوش دیگران رساند.

12 مونودرام دانشجویان ادبیات نمایشی دانشگاه تهران در خانه نمایش دا (آو سابق) با عنوان «کارنوال اعتراف» برای چهار روز روی صحنه می رود. هرروز به نامی نام گذاری شده که بیانگر محتوای پنهان و آشکار نمایش نامه ها باشد: روز اول اعترافات زنانه، روز دوم اعترافات مرگبار، روز سوم اعترافات روان پریش و روز آخر اعترافات نهایی... دیدن و شنیدن این اعترافات جدا از معرفی نمایش نامه نویسان جوان، راهی است برای رویارویی با نسلی که به زودی جهان کوچک ما را در دستان خود خواهد گرفت....