آرشیو شنبه ۷‌شهریور ۱۳۹۴، شماره ۲۳۸۳
روزنامه فردا
۲۰
آچارکشی

آموزش گیم اورکردن حریف در 2 دقیقه

پوریا عالمی

مصاحبه یک خبرگزاری را با یکی از مسئولان وزارت کشور خواندیم که متاسفانه مصاحبه شونده متقاعدشونده نبود و معلوم بود خبرگزاری مربوطه از این موضوع ناراحت است. درس عبرت گرفتیم و به همان شیوه با خودمان مصاحبه کردیم:

- موافقی که سه هزار میلیارد خاوری را از جیبش زدی و بابک زنجانی هم یکی از کارمندان تو بوده؟

: به جان شما من اصلااین قدر پول ندارم.

- پس بگو آن همه پول را کجا قایم کردی یا به کی دادی یا خرج کدام کمپین سیاسی کردی. هان؟

: به جان شما من اصلابرای قایم کردن آن همه پول جا ندارم.

پس پول ها آنجاست. چرا بابک زنجانی را گول زدی و آیا شهرام جزایری از دست تو ناراحت است که او را هم گول زده بودی؟

: به جان شما من اصلااینها را از نزدیک ببینم نمی شناسم. در ضمن برای آن پول ها هم جا ندارم قایمشان کنم.

- برو دکل را که قایمش کردی، بردار بیاور.

: کجا قایمش کردم؟

- پس قبول کردی که برش داشتی. حالابگو کجا قایمش کردی.

: چطوری برش داشتم؟ به هیکل من و هیکل دکل یک نگاهی بیندازید. اصلانمی گنجد.

- داری می گویی همدست داشتی و یکی سر دکل را برات گرفته.

: من یک شهروند عادی هستم.

- با این حرف ها سعی داری القا کنی که دیگران شهروند غیرعادی هستند؟ چه رابطه ای با رحیمی و بقایی و مشایی و احمدی نژاد و مرتضوی داشتی؟

: کی؟

- آن روز.

: کدام روز؟

- روز نبود؟ شب بود؟

: نه به جان خودم. شبم کجا بود؟

- جلسه محرمانه بعد از ساعت کاری گذاشته بودید؟

: جلسه محرمانه نبود.

- پس جلسه بود.

: من گیم اور شدم. دیگر جانم تمام شده. میشه تا همین جا سیو کنم فردا دوباره شروع کنیم؟

- پس گفتی جلسه با احمدی نژاد و رحیمی برای کنترل وضعیت جامعه بعد از آن روز گذاشتید. آیا تریلی پول را برای همین می خواستید از کشور خارج کنید؟

: Game over.