آرشیو شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴، شماره ۶۱۴۹
صفحه آخر
۲۴
حوالی فرهنگ

همدیگر را نزنید! صلوات بفرستید!

یزدان سلحشور

من چند دهه است اهل نوشتن در جریده ام، چند دهه هم هست کاغذ سیاه می کنم درباره فیلم ها؛ پس «همچین بگی نگی!» هم روزنامه نگارم هم منتقد فیلم! می دانم که اغلب همکاران و دوستانم در این دو حوزه، از یک روزنامه نگار سابق و فیلمساز فعلی که با فیلم هایش پول پارو می کند دل خوشی ندارند اما اولین اصل در هر دو حوزه، حفظ بی طرفی و خونسردی در نوشتن است؛ من البته در مقایسه با این دوستان، از آن طرف بام افتاده ام. چون بچه های جنگ را دوست دارم، حس بدی نسبت به ده نمکی ندارم البته دلیلی هم ندارد مدح اشتباهاتش را [در حوزه های روزنامه نگاری، فیلمسازی و اخیرا شبکه های اجتماعی] بگویم با این همه هر دو طرف را به صبر و شکیبایی دعوت می کنم. این همه «اره ببر، تیشه بیار» در حوزه رسانه، نه خوشگل است نه واقعا رقیب را وادار به عقب نشینی [نه واقعی نه تاکتیکی] می کند؛ البته من هم دوست داشتم که ده نمکی همان فیلمساز فیلم «فقر و فحشا» بماند اما مستند را ول کرد و آمد سمت فیلم داستانی و با آنکه به نظرم سه گانه اخراجی ها، غلط دیکته ای زیاد داشت اما چه خوش مان بیاید چه بدمان بیاید، مردم را به سالن های سینما برگرداند. نظر اغلب منتقدان - به گمان من- نسبت به فیلم «رسوایی» منصفانه نبود. ده نمکی واقعا در این فیلم سعی کرده بود دیکته بی غلط بنویسد؛ حالاسر «رسوایی2» دوباره جنگ و جدل بالاگرفته؛ بابا کوتاه بیایید دیگر! صلوات بفرستید. اصلا این جدل اهل رسانه با ده نمکی و بالعکسش، چه نفعی به حال سینما دارد، چه نفعی به حال رسانه دارد؟ الله اکبر! چه روزگاری شده که آدم بی اعصابی مثل من، افتاده ام وسط دعوا، می خواهم جدا کنم!