آرشیو شنبه ۱ آبان ۱۳۹۵، شماره ۳۶۵۳
صفحه آخر
۱۶
گاهی گریز

بدرقه با افتخار و غرور

نازنین متین نیا

زنجیره انسانی ما مطبوعاتی ها، زنجیره کوچک و به یکدیگر پیوسته ای است. قدیمی ترها همیشه توصیه می کنند که در تحریریه مراقب رفتارهایت باش. حواست باشد که با آدم ها چطور رفتار می کنی و چه چیزی از خودت به جا می گذاری. رفتار حرفه ای برای نسل قدیمی مهم است و تا آنجایی که توانستند و فرصت داشتند، آن را به نسل های بعد خود یاد دادند. حسین قندی، فریدون صدیقی، علی اکبر قاضی زاده و همه آنهایی که پای تخته آموزش روزنامه نگاری ایستاده اند این را به شاگردها یادآوری کردند و به همان اندازه که پای آموزش فنون مصاحبه، تیترزنی، گفت وگو، خبرنویسی، گزارش و... ایستادند، پای آموزش رفتار حرفه ای و منش و اخلاق هم ایستادند. چرا؟! چون معتقدند که جامعه مطبوعاتی ایران کوچک است و به همان اندازه یک روزنامه نگار از نظر تکنیک حرفه ای باید کامل باشد. از نظر اخلاق و منش هم باید درست و صحیح رفتار کند تا نامش در این زنجیره کوچک انسانی، نامی ناخوشایند و بی اخلاق نباشد. در چنین جامعه کوچکی، ممکن است سال های سال کار کنیم، ممکن است همیشه در تحریریه هایی ثابت با آدم های ثابت باشیم و با جمع کوچکی مدام رودررو باشیم، اما قاعدتا از یکدیگر خبر داریم و به نام همدیگر را می شناسیم و می دانیم هرکدام از ما چه نقطه قوتی دارد و چه نقطه ضعفی. در این جامعه کوچک، هیچ باقی نمی ماند جز نام نیک و کار حرفه ای. تنها اتفاقی که تو را به عنوان روزنامه نگار به یاد می آورند و باعث می شود تا سال های سال، همه آن تلاش ها و همه آن حضور در رسانه معنا پیدا کند. نام نیکی که تو را خاص می کند و امضای شخصی می شود که حتی مرگ هم نمی تواند باعث فراموشی آن شود.

شامگاه روز چهارشنبه یک روزنامه نگار به نام محمدرضا رستمی در بیمارستان شهدای تجریش درگذشت. روزنامه نگار حوزه فرهنگ و هنر که در دوران بیکاری به سر می برد و شبیه همه ما روزنامه نگارها نه امنیت شغلی داشت و نه آینده شغلی مطمئن. اما از شامگاه چهارشنبه، خاطره ها و روایت های جامعه کوچک ما، به نیکی و خوبی از او یاد می کند و با چنین پایانی، هرچقدر دلخراش و دردناک، رستمی شاگرد برحق نسل های قدیمی روزنامه نگاری بود و می شود با افتخار و غرور او را بدرقه کرد.