آرشیو شنبه ۱ آبان ۱۳۹۵، شماره ۳۶۵۳
صفحه آخر
۱۶
در حاشیه، در متن

بداخلاق تر شده ایم

علی شکوهی

این روزها هر کدام از ما در چندین و چند شبکه اجتماعی و گروه های تلگرامی عضو هستیم و با هم درباره مسائل گوناگون جامعه گفت وگو می کنیم. طبعا ما که اهل مطبوعات و رسانه هستیم در گروه های بیشتری حضور داریم و با جریان های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مختلفی در ارتباطیم. حضور در گروه های مختلف اجتماعی برای ما هم یک کار حرفه ای و رسانه ای است و هم ناشی از علاقه شخصی و هم جذابیت و قابلیت این شبکه ها به حدی زیاد است که نمی شود از خیر آن گذشت. برای ما که در جست وجوی شناخت جامعه و اقشار گوناگون مردم هستیم این گروه های اجتماعی به مثابه یک جامعه کوچک برای مطالعه و بررسی های اجتماعی محسوب می شوند. در واقع همه مسائلی که در این گروه ها مطرح می شوند و نیز نحوه برخورد افراد گروه با یکدیگر و چگونگی قضاوت آنان درباره مسائل گوناگون اجتماعی و ادبیاتی که در این مسیر مورد استفاده قرار می گیرند، جملگی جای بررسی دارند و پیام های مهمی را منتقل می کنند.

اخیرا به دلیل برخی گرفتاری های شخصی و کاری مجالی فراهم نشد تا مطالب برخی از این گروه های اجتماعی را مورد مطالعه قرار دهم و بعد از یک ماه سراغ آنها رفتم اما در کمال تعجب مشاهده کردم که ادبیات مورد استفاده از سوی اعضای این گروه، نسبت به گذشته و حتی یک ماه قبل بسیار متفاوت شده است و دوستان از کلمات و الفاظ و عباراتی علیه یکدیگر استفاده می کنند که هم غیرشرعی و خلاف اخلاق است و هم در شان اعضای فرهیخته این گروه نیست و هم نسبت به حتی یک ماه قبل، واقعه جدیدی است. مطالب غیرواقع و خلاف اخلاق علیه سیاستمداران و مسوولان و فعالان سیاسی هم با شکل و شمایل جدیدی مورد استفاده قرار می گیرد و دادن نسبت های دروغ مرتبط با فساد اخلاقی و مالی و اداری هم نقل مجلس است و به آسانی بر زبان جاری می شود. در یک کلام در طی یک ماه در بررسی وضعیت یک گروه از اهالی فرهنگ و هنر و سیاست معلوم شده است که بداخلاق تر شده ایم.

ریشه یابی این امر نیاز به مطالعات جدی دارد ولی بنده این روایت را از باب نمونه ذکر می کنم که مردم به مسوولان شبیه ترند تا به پدران و مادران خود.