آرشیو دوشنبه ۲۳ امرداد ۱۳۹۶، شماره ۳۸۷۹
صفحه آخر
۱۶
در حاشیه، در متن

تاملی در سیاست خارجی ایران

علی شکوهی

در این سلسله قصد داشتم سیاست خارجی سه دولت خاتمی، احمدی نژاد و روحانی را با هم مقایسه کنم ولی به دلیل طولانی شدن آن مجبورم درباره سیاست خارجی منعطف دولت روحانی به اختصار سخن بگویم.

روی کار آمدن دولت روحانی در ایران در شرایطی اتفاق افتاد که عرصه جهانی برای ما بسیار تنگ شده بود. مهم ترین بهانه برای سخت شدن فضای جهانی علیه ایران موضوع هسته ای بود که از حوزه شورای حکام آژانس بین المللی به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شد و در آنجا نیز مصوبات سختی برای تحریم جمهوری اسلامی به تصویب رسیده بود. تاثیر این تحریم ها به خصوص بر مبادلات مالی و نیز فروش نفت جمهوری اسلامی به میزانی بود که مسوولان ایران را به سمت مذاکره برای لغو تحریم ها سوق داد اما در زمان دولت احمدی نژاد با وجود برگزاری چندین دور مذاکره با کشورهای غربی، نتیجه ای حاصل نشد چون عزم سیاسی برای به ثمر رساندن این مذاکرات در دو طرف وجود نداشت. با روی کار آمدن دولت روحانی موضوع مذاکرات هسته ای بسیار جدی تر شد و به صورت مساله اصلی حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ظهور کرد.

دکتر حسن روحانی در عمل به همان مشی گذشته خودش معتقد بود یعنی همان سیاستی که در دوره دبیری شورای عالی امنیت ملی در دولت سازندگی آیت الله هاشمی رفسنجانی و دولت اصلاحات جناب خاتمی پی می گرفت. وی در شعارهای انتخاباتی خود بر تداوم سیاست خارجی آن دو دولت برای تشنج زدایی با کشورهای جهان تاکید داشت و از مواضع معتدل خودش دفاع می کرد. وقتی رای آورد بر همین مسیر مشی کرد و با توجه به ایجاد عزم سیاسی در ایران و امریکا برای به ثمر رساندن مذاکرات، روند تازه ای در سیاست خارجی ایران ایجاد شد.

آنچه در این دولت متفاوت است نوع عملکرد مخالفان داخلی دولت آن هم در قالب نهادهای مختلف حکومتی و قوای رسمی نظام بود. دولت روحانی با وجود کارشکنی فراوان توانست مذاکرات را به نتیجه برساند و کارشکنی ها هم نتوانست این روند را متوقف کند. همسویی مخالفان داخلی دولت روحانی با دشمنان نظام و انقلاب از پدیده های این دوره است و کار روحانی را دشوار کرده است.