آرشیو شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۶، شماره ۶۷۲۰
جهان
۲۰
پاورقی

قسمت سی و دوم

آتش و خشم در کاخ سفید ترامپ

مایکل وولف مترجم: مهوش غلامی
فرضیه فیلم های مستهجن ترامپ

روز قبل از کنفرانس مطبوعاتی، سی. ان. ان جزئیات گزارش استیل را فاش کرد. تقریبا بلافاصله بعد از آن «بازفید»، کل گزارش را – در اقدامی غیر قابل قبول از سر سرمستی – منتشر کرد.

در آستانه صعود ترامپ به ریاست جمهوری، رسانه ها که در مورد مسائل ترامپ یکصدا بودند، در حال تدوین توطئه ای در ابعاد وسیع بودند. این تئوری که به طور ناگهانی به عنوان فرضیه احتمالی دیگری ارائه شد این بود که روس ها در طول سفر دونالد ترامپ به مسکو در طرحی برای باج خواهی که زنان تن فروش هم در آن شرکت داشتند، او را تطمیع کرده اند و در زمانی که با این زنان بوده مخفیانه از آنها فیلم گرفته اند. نتیجه گیری ضمنی: ترامپ که مجبور به کنار آمدن با آنها شده با روس ها توطئه کرده تا در انتخابات تقلب شود و او به عنوان آدم پوتین در کاخ سفید مستقر شود.

اگر این فرضیه درست بود، در این صورت ملت امریکا در یکی از فوق العاده ترین لحظات در تاریخ دموکراسی، در تاریخ روابط بین الملل و در تاریخ روزنامه نگاری قرار گرفته بود.

اگر این فرضیه درست نبود – و به سختی می توان میانه ای بین این دو تصور کرد – در آن صورت این دیدگاه ترامپ (و همچنین بانون) قوت می گرفت که تنفر و انزجار، هم ایدئولوژیک و هم شخصی، نسبت به رهبر منتخب، چنان رسانه ها را (که آنها نیز در تحول شگفتی در تاریخ دموکراسی بودند) کور کرده که به هر راهی متوسل می شود تا او را سرنگون کند. مارک همینگوی در هفته نامه محافظه کار اما ضد ترامپ «ویکلی استاندارد» دو نکته ضد ونقیض جدید را درمورد دو راوی غیر قابل اعتمادی که بر زندگی عموم مردم امریکا سلطه دارند به بحث گذاشت: رئیس جمهوری منتخب بااطلاعات اندک و اغلب بدون اساس و دور از واقعیت حرف می زند، در حالی که«چارچوب انتخابی رسانه ها این است که هر چه این مرد انجام می دهد قطعا خلاف قانون اساسی و سوء استفاده از قدرت است.»