در اسارت رنج زندگی نامه آزاده سرافراز مصطفی اردیبهشت (5)
خاطراتی که فراموش شدنی نیست
آن هفت روز و شبی که در میان نیزارهای سوخته سرگردان بودم و برای فرار از اسارت و پیدا کردن راهی برای رسیدن به بچه های خودی به این طرف و آن طرف می رفتم، گاهی به یاد روزهای سخت کودکی ام می افتادم و همه آن مصیبت هایی که کشیده بودم. یکی از همان روزها بود که نیمه جان افتاده بودم و به روزی فکر می کردم که با پای پیاده از کرج به دروازه غار رفتم تا پدرم را ببینم. شاید 9 سالم بود. ساعت هفت صبح از خانه بیرون زدم، بی آنکه کسی متوجه بشود و غروب مقابل قهوه خانه ای که پاتوق پدرم بود رسیدم. پدرم از دیدن من تعجب کرده بود و مرا با افتخار به همه نشان می داد که ببینید این پسر من برای دیدن من از کرج تا تهران را پیاده آمده است.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.