کتاب های نادر ابراهیمی اغلب شناخته شده اند. دو نمونه بسیار معروف آنها را می توان کتاب هایی دانست که در بخش های کنار ستون بخشی از متنشان را هم آورده ایم؛ یکی «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» و دیگری «چهل نامه کوتاه به همسرم». در ادامه به معرفی کوتاه برخی کتاب های دیگر این نویسنده می پردازیم:

نادر ابراهیمی در «یک عاشقانه آرام» با بیان داستانی خواندنی از زندگی یک زوج، لابلای ماجراهای پیش آمده برای آنها، با قلمی زیبا گفت وگوهای جذابی را خلق می کند که مخاطبش را به فکر وا می دارد و او را متوجه این موضوع می کند که نباید به عشق به چشم یک خاطره و عادت نگاه کرد.

«یک عاشقانه آرام» در واقع روند و مراحل و برنامه ریزی های زندگی مبتنی بر عشق دو شخصیت انقلابی و پرشور و حرارت را نشان می دهد که یکی اهل گیلان و دیگری از دیار آذربایجان است، اما به دست تقدیر با هم آشنا می شوند و گیله مرد مبارز و سیاسی را شیفته «عسل» دختر آذری زیبا و سیاسی مسلک می کند.

یک عاشقانه آرام که اولین بار در سال 74 منتشر شده است، با گذشت 20 سال، 25 بار تجدید چاپ شده است و پس از معرفی آن در برنامه پرمخاطب «خندوانه» استقبال از این کتاب افزایش یافت به شکلی که در طول زمان برگزاری مسابقه کتابخوانی برنامه «خندوانه» همواره جزو آثار پرفروش کتابفروشی ها بود. این کتاب از سوی انتشارات روزبهان وارد بازار نشر شده است.

سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد، دیگر کتاب شناخته شده ابراهیمی است. کتاب گزارش سه نوبت دیدار نویسنده با امام خمینی(ره) است. مجلدات اول و دوم کتاب را نادر ابراهیمی بین سال های 75 تا 77 نوشته است. کتاب اگرچه سه جلدی است و نویسنده نیز بارها گفته که آن را در سه جلد نوشته، اما تنها دو جلد از آن در دست است و جلد سوم هرگز منتشر نشده است.

جلد نخست با عنوان «رجعت به ریشه ها» داستان بلندی درباره زندگی امام خمینی است، که نویسنده در آن کوشیده ابعاد مختلف شخصیتی ایشان را در قالب داستان بررسی کند. این جلد شرح وقایع دوران کودکی امام خمینی و شکل گیری شخصیت ایشان است. اما کتاب در جلد دوم از خود با عنوان «در میانه میدان» به موضوع جوشیدن چشمه های مبارزاتی در ایام جوانی امام خمینی(ره) توجه بیشتری نشان داده است.

«مردی در تبعید ابدی» عنوان رمانی از ابراهیمی است که به شرح زندگی پر فراز و نشیب و عقاید فلسفی-عرفانی صدرالمتالهین (محمد قوام شیرازی) پرداخته است. اصولا نوشتن شرح حال حکما و فلاسفه، آن هم در قالب رمانی گفت وگومحور، کار چندان ساده ای به نظر نمی رسد و می توان گفت به دلیل دست اندازها و اطلاعات محدود تاریخی، هر نویسنده ای نمی تواند از عهده آن بربیاید. آن هم رمانی سرشار از شخصیت های اندیشمند که در کنار شخصیت اصلی قصه، خودنمایی می کنند و اغلب نیز حضورشان به موقعیت های گوناگون مباحثه و گفت وگوهای فلسفی می انجامد.

سخن گفتن از زبان این حکما و فلاسفه بنام، کار بسیار دشوار و مخاطره آمیزی است و نیاز به تسلط بسیار بر عقاید فلسفی آنان و سایر محدثان، متکلمان و فیلسوفان درجه یک عهد صفویه و به طور اخص، اصل و اساس اندیشه های ملاصدرا دارد. شاید این رمان برای کسانی که می خواهند برای اولین بار با شخصیت ملاصدرا آشنا شوند، حکم شناسنامه ای را داشته باشد که در قالبی ادبی و موجه تنظیم شده است.

«آتش، بدون دود» رمان بلندی است اثر نادر ابراهیمی که در هفت جلد منتشر شده و نویسنده در آن پس از اشاره به زیبایی های ترکمن صحرا در سه جلد اول، در چهار جلد بعد به شیوه ای داستانی-تاریخی به بیان مبارزات انقلابی معاصر پرداخته است. ابراهیمی برای ساخته و پرداخته کردن «آتش بدون دود» بیش از 30 سال - یعنی نیمی از عمرش- را صرف کرده است. سریالی هم با همین نام و توسط خود نادر ابراهیمی ساخته شده است.